آتشی که هیزمش خانواده است

جام جم آنلاین: این طرف خانه را زن می‌گیرد و آن طرف را مرد. زن طعنه می‌زند، مرد فریاد می‌کشد، زن غر می‌زند، مرد فحش می‌دهد. زن اعتراض می‌کند و متلک‌ می​گوید، مرد او را تهدید می‌کند. زن فریاد می‌کشد و مرد عقب‌نشینی می‌کند و دوباره فحش می‌دهد.

این برنامه‌ای است که هر از چندی از خانه همسایه شنیده می‌شود و این وسط بچه‌ها مثل دو تا جوجه لرزان در دورترین نقطه خانه پنهان می‌شوند و به هم می‌چسبند.

زنان و مردان زیادی در دنیا ازدواج کرده‌اند و زندگیشان فراز و فرود داشته و گاهی هم کارشان به دعوا کشیده است و این موضوع در همه خانواده‌ها پیش می‌آید، اما استمرار این نوع دعوا و مرافعه در خانواده نشانه خوبی نبوده و قطعا چنین خانواده‌ای یک خانواده ایده‌آل نیست.

زخم‌های کهنه

مریم می‌گوید: گاهی ما در خانه دعوا می‌کنیم. من و همسرم خیلی به هم نزدیکیم، اما دلخوری‌هایی هست که انگار هرگز رفع نشده‌اند و مثل یک دمل چرکی به بهانه‌های کوچک سر باز می‌کنند.

من او را با پسر عمویم که خواستگارم بوده مقایسه کرده‌ام و گفته‌ام اگر با او زندگی می‌کردم خیلی خوشبخت‌تر بودم، چون او سرمایه‌گذاری‌های بجایی کرد و اکنون بسیار ثروتمند شده است، اما همسرم فقط یک کارمند ساده است.

البته من به او احترام می‌گذارم و بارها بابت این حرف ناشیانه و اشتباه از او عذر خواسته‌ام، اما او هیچ وقت نتوانسته آن حرف نسنجیده را ببخشد و اصولا آدم سختگیری است و خطاهای دیگران را به سادگی نمی‌بخشد.

البته من هم از او دلخور هستم. همسرم بین خانواده من و خودش فرق می‌گذارد و همیشه سعی می‌کند کادوهایی که برای خانواده خودش می‌گیرد، مفصل‌تر باشد و با آنها بیشتر رفت و آمد می‌کند و به هر وسیله‌ای خانواده مرا دست‌کم می‌گیرد که من نیز از این رفتار او دلخور می‌شوم. این دلخوری‌های هرگز رفع نشده در ما هست که باعث می‌شود مثل بشکه‌های باروت آماده انفجار باشیم.

ما همدیگر را دوست داریم و به همان نسبت از هم توقع بالایی داریم. فکر می‌کنم داشتن توقع است که در نهایت دلخوری و دعوا پیش می‌آورد.

زمانی که عوامل متعدد آگاهانه و ناآگاهانه، دست به دست یکدیگر داده و در روابط بین زن و شوهر جراحت‌ها و آلام روحی را عمیق‌تر و دردناک‌تر می‌کنند، باید هر چه زودتر این جراحت‌های روانی را التیام بخشید و تنش‌هایی را که در زندگی آسیب وارد می‌کنند، زدود؛ در غیر این صورت مشاجره برنامه ثابت خانواده می‌شود.

 مبارزه با مشاجره

مشاجره در خانواده به هر دلیل که باشد، انرژی و طاقت با هم بودن را کاهش می‌دهد و دست آخر جز بیزاری و جسم و روحی فرسوده از زن و شوهر چیزی باقی نمی‌گذارد.

مشاوران توصیه می‌کنند برای این که به این مرحله نرسید، هر از چندی نگاهی به رفتار و گفتار خود بیندازید و فارغ از این که همسرتان چگونه رفتار می‌کند، یک بار دیگر خود را ارزیابی کنید.

مشکلات هر چه عمیق‌تر باشند زمان بیشتری باید برای حل آنها وقت صرف کنید پس با آرامش با مسائل برخورد کنید و اگر کاری کرده‌اید یا چیزی گفته‌اید که موجب کدورت شده است سعی کنید به صورت عملی خلاف آن را نشان دهید تا همسرتان مطمئن شود دیگر طرز فکرتان در مورد آن موضوع عوض شده است.

اگر ناراحتی‌های شما بر اثر یک بحران است صبور باشید تا بحران را پشت‌سر بگذارید.

شاید لازم باشد در توقعات و قضاوت‌های خود تجدید نظر کنید. سعی کنید طوری رفتار کنید که دوست دارید همسرتان در حق شما چنین کند، گاهی راه‌حل یک مشکل، دور زدن آن است.

آسیه نقوی بانوی ۳۴ ساله می‌گوید: هشت سال است که من و همسرم با هم ازدواج کرده‌ایم و یک فرزند داریم. چندی پیش همسرم بیشتر پولی را که تمام این سال‌ها پس‌انداز کرده بود برای کاری سرمایه‌گذاری کرد که ضرر داد.

این ندانم‌کاری، او را افسرده و شکسته کرده است و مدتی است که در خانه می‌ماند و به دنبال کسب و کار نمی‌رود. به هر بهانه سر من و فرزندمان پرخاش می‌کند و وقتی با مشاور صحبت کردم، گفت او احساس سرشکستگی و حقارت در مقابل خانواده پیدا کرده و وقت آن است که به او اعتماد به نفس بدهید و کمک کنید تا دوباره روی پاهایش بایستد.

من به او گفتم اگر یک بار شکست خورده‌ایم معنی‌اش این نیست که دیگر نمی‌توانیم از جا بلند شویم. تمام طلاهایی را که داشتم، آوردم و یک نیم سکه را هم دادم که بفروشد و با آن یک سفر خوب و مفرح ترتیب دهیم تا حالا و هوایش عوض شود. به سفر رفتیم و روزهای خوشی داشتیم و سعی کردم تمام این مدت به مشکلاتش فکر نکند.

وقتی برگشت پیشنهاد کرد مغازه‌ای اجاره کند و با فروش مقداری از طلا‌ها در آن جنس بریزد و بفروشد. من هم قبول کردم و الحمدلله الان حالش خیلی بهتر است و دیگر از دعوا و مشاجره خبری نیست. من آرامش را با همه طلاهای دنیا عوض نمی‌کنم.

 تغییر در شرایط و ساعات کار و تغییر در شیوه‌های ارتباط با همسر نیز می‌تواند موثر واقع شود.

 نیروهایتان را هدر ندهید

مشاجرات بیهوده انرژی و توانتان را می‌بلعد و شما را دچار فرسودگی و پیری زودرس می‌کند. پس سعی کنید خود را در این بازی نیندازید و از مشاجره فرار کنید. اگر همسرتان شما را به دعوا فرامی‌خواند، از این کار بگریزید. اگر هیچ راهی برای کنار کشیدن ندارید، به حمام بروید و یک دوش طولانی بگیرید وقتی برمی‌گردید همه چیز فراموش شده است.

همسرتان نیز وقتی متوجه شود که بهانه‌جویی‌هایش شنونده‌ای ندارد از دعوا راه انداختن منصرف می‌شود.

ذهن‌خوانی نکنید. اگر دقت کرده باشید منشأ خیلی از دعوا‌ها همین غیب‌گویی‌هاست!

سعیده ترکاشوند، مشاور خانواده معتقد است اغلب ما وقتی عصبانی می‌شویم به طرف مقابل فرصت توضیح یا دفاع نمی‌دهیم بلکه پیشداوری، قضاوت و ذهن‌خوانی می‌کنیم.

این جمله‌ها حتما برایتان آشناست که: می‌دانم چه می‌خواهی بگویی. بگویی «ف» من می‌روم به فرحزاد و برمی‌گردم! لازم نکرده حرف بزنی الان می‌خواهی دوباره تقصیر را گردن من و خانواده‌ام بیندازی… .

این پیش‌بینی‌هایی که اغلب درست هم نیست مغرضانه می‌نماید و طرف مقابل را عصبانی و مستاصل می‌کند و به دعوا دامن می‌زند. بنابراین بهتر است به طرف مقابل فرصت حرف زدن بدهید.

وی همچنین توصیه می‌کند در دعوا‌ها قشون‌کشی و یارجمع‌کنی را کنار بگذارید.

ترکاشوند در ادامه توضیح می​دهد: بعضی از همسران وقتی مشاجره‌ای رخ می‌دهد گوشی را برمی‌دارند و به مادر و خواهر و عروس و دوست و آشنا شرح مفصلی از دعوای خانوادگی خود را گزارش می‌دهند. بعضی از مردان نیز عادت دارند این مشاجرات را برای مادر خود تعریف کنند تا احساس همدردی او را جلب کنند.

غافل از این که این تخلیه عاطفی لحظه‌ای تا مدت‌ها و شاید همیشه دیدگاه خانواده و دوستانتان را نسبت به همسرتان تیره و تار می‌کند و باعث می‌شود دعوای خانوادگی به سطحی بالاتر کشیده شود و به کدورت‌ها دامن زده شود.

وی همچنین پیشنهاد می‌کند همسران از انتقال ناراحتی‌های محیط کار خود به خانواده دوری کنند و سعی کنند در خانواده آرامش داشته باشند. (جام جم – ضمیمه چاردیواری)

زهره زیارتی


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.