گردآوری شده به همت گروه فرهنگ خبرگزاری ممتازنیوز
گزارشی میدانی با کوچولوهای کلاس اولی دربارهٔ لباس فرم مدرسهشان/
مهرماه امسال هم از راه رسید و امروز دوباره کلاس اولیهایی در کوچه و خیابان دیده شدند که لباس تنشان یا سرمهای بود یا طوسی و قهوهای. امسال که کار از کار گذشت امیدمان به مهرماه سال آینده است تا لباسهای زیباتری به تن دانشآموزان سرزمینمان ببینیم.
به گزارش خبرنگار هنرآنلاین؛ شکوفهها اولین روز حضورشان در مدرسه را دیروز تجربه کردند و امروز به شکل رسمی سر کلاسهای درس حاضر شدند. بعد از مدتها امروز دوباره کوچهها و خیابانهای شهرمان پر شد از صدای خندههای کلاس اولیهایی که برای رفتن به مدرسه شوق و ذوق دارند. از قضا این حضور شکوفهها در کوچه و خیابان با موضوع پرونده ما یکی از آب درآمد و چه بهتر اینکه روز کاریات را با همصحبتی با این کوچولوها آغاز کنی. لباس فرم مدارس عنوان پروندهای بود که در این چند وقت اخیر به آن پرداختیم و امروز مصادیق عینی این پرونده در خیابانها حضور داشتند.
از تنوع در رنگ و مدل لباسها به روشنی میشود گفت که هر کدام از این بچهها دانشآموز یک مدرسه مجزا می باشند. زیرا لباس و فرم مدرسه هرکدام از آنها متفاوت بود. دنیا و درسا صادقی دو خواهری می باشند که همراه با پدرشان در راه مدرسه می باشند. درسا شکوفه کلاس اولی است دنیا اما از فردا باید به مدرسه برود و امروز برای اینکه خواهرش را بدرقه کند با لباس فرم مدرسه به همراه پدر، خواهرش را تا جلوی در مدرسه همراهی میکند. لباس فرم این بچهها که هرکدام هفت و نه ساله می باشند مانتو و شلوار سرمهای و مقنعه صورتی است. درسا لباسش را دوست دارد و میگوید از اینکه برای اولین بار اجازه دارم مانتو بپوشم خوشحالم. رنگش برایم بسیار فرقی ندارد این لباس شبیه لباس مادرم است و من به همین سبب آن را دوست دارم.
خواهر بزرگتر اما مثل خواهر کوچکتر فکر نمیکند. دنیا کلاس سوم دبستان است و قرار است امسال برای بار سوم این لباس را بپوشد. او میگوید از اینکه رنگ لباسم سرمهای است اصلاً خوشحال نیستم و دلم میخواهد لباسهایی را بپوشم که در آن راحتتر باشم. این لباس جلوی بازی کردنم را میگیرد و نمیتوانم در آن راحت باشم.
محمد صادقی پدر این بچهها نیز از این شکل و فرم و رنگ لباس فرزندانش ابراز نارضایتی کرد و گفت: به نظر من این رنگ لباس و این مدل اصلاً مناسب بچهها نیست. زیرا همانطور که دنیا هم گفت این لباس اجازه بازی کردن را از بچهها میگیرد. درحالیکه بچه در این سن نیاز به بازی و تحرک دارد. ای کاش مسئولین این امور یا فکری به حال این ماجرا بکنند و یا حداقل دست خانوادهها را برای این موضوع باز بگذارند.
معین دوستی هم کلاس اولی دیگری است که دیروز در جشن شکوفهها شرکت کرده و امروز برای یادگیری خواندن و نوشتن با خوشحالی روانه مدرسه میشود. او مرتب و منظم با کیف کوچکی در دست همراه پدربزرگش به مدرسه میرود و با صدای کودکانهاش آرزوهای بزرگانهاش را برای پدربزرگش بازگو میکند. از او دربارهٔ لباس مدرسهاش که پیراهن و شلواری طوسی بود پرسیدم و او بامزهترین جوابی را که میتوانست بدهد داد. او گفت ما دیگر مرد شدهایم و از اینکه لباس مردانهای برایمان انتخاب کردهاند خوشحالم. اما کمی که گذشت خودش حرف خودش را پس گرفت و گفت: اما فکر نکنم با این لباس مردانه بشود فوتبال بازی کرد!
صحبت با این شکوفههای کوچولو برای خود دنیایی دارد و آدم از این هم صحبتی سیر نمیشود. اما چیزی که از این گپ و گفتهای کوتاه دستگیرمان شد این بود که شاید بچهها به شوق زودتر بزرگ شدن اول از این لباسها استقبال کنند اما کمی که محدودیت آن را درک کنند به این نتیجه خواهند رسید که باید لبایشان به سنشان نزدیک باشد. امسال که کار از کار گذشت امیدمان به مهرماه سال آینده است.
انتهای پیام/۳۱
آخرین خبرها
ماخذ: هنرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com