به گزارش خبرنگار ما، کاکلی، نماینده دادستان تهران روز گذشته در جایگاه ویژه شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران ایستاد و از کیفرخواست دفاع کرد. او گفت: متهم پرونده مهران نام دارد که متهم است اسفندماه سال ۸۶ مردی به نام محمد را در ورامین با شلیک ۳۱ گلوله به قتل رسانده است. نماینده دادستان ادامه داد: بررسیها نشان داد که متهم با این انگیزه که مقتول برادر او را به قتل رسانده، دست به ارتکاب جنایت زده است. بنابراین براساس اوراق پرونده برای مهران به اتهام مباشرت در قتل و برای بهرام، مهرداد، علی، محمد، کامران، فریدون، سیامک و محمدرضا به اتهام معاونت در قتل درخواست صدور مجازات قانونی دارم. بعد از اینکه اولیایدم از دادگاه درخواست قصاص کردند، قاضی عبداللهی متهم را به جایگاه دعوت کرد. او گفت: من اتهام خودم را قبول ندارم و نقشی در قتل محمد نداشتم. متهم ادامه داد: البته من با محمد اختلاف داشتم. برادرم از خواهر او خواستگاری کرده بود و با هم نامزد بودند اما خواهر او نامزدی را به هم زد و من هم با محمد اختلاف پیدا کردم تا اینکه برادرم یک سال قبل از حادثه به طور مرموزی به قتل رسید. متهم گفت: برادرم برای تفریح با دوستانش به باغمان رفته و شب را همانجا خوابیده بودند که شبانه به طور مرموزی به قتل رسید. مأموران پلیس چند نفر را به عنوان مظنون بازداشت کردند اما هنوز قاتل او شناسایی نشده است. قاضی از متهم سؤال کرد: آیا مقتول هم به عنوان مظنون دستگیر شده بود؟ متهم جواب داد: بله. قاضی سؤال کرد: آیا دستگیری او انگیزهای نشد برای اینکه خودت انتقام قتل برادرت را از او نگیری؟ متهم جواب داد من نقشی در قتل محمد نداشتم. قاضی سؤال کرد: خواهر مقتول شما را شب حادثه در محل حادثه دیده است. خواهر مقتول به پلیس گفته است شب حادثه صدای تیراندازی را شنیدم و از خانه بیرون آمدم. برادرم را دیدم که داخل ماشینش گلوله خورده بود و مهران هم سوار بر موتور داشت فرار میکرد. برادرم قبل از مرگ گفت که مهران به او شلیک کرده است. متهم جواب داد: من شب حادثه در خانه یکی از دوستانم مهمان بود. آن شب برادرم با گوشی تلفن همراه دوستم تماس گرفت و مرا از ماجرای قتل محمد باخبر کرد. قاضی سؤال کرد: دو نفر دیگر هم شهادت دادهاند که شما را در محل جنایت دیدهاند. متهم جواب داد: من حرف شاهدان را قبول ندارم. قاضی سؤال کرد: چرا بعد از حادثه فرار کردی؟ متهم جواب داد: هنگام حادثه من در مرخصی زندان بودم. مرخصیام تمام شده بود و ترسیدم پلیس من را دستگیر کند، به خاطر همین فرار کردم. سپس خواهر مقتول در توضیح شب حادثه به دادگاه گفت: آن شب داشتم وسایلم را جمع میکردم تا همراه برادرم به تهران بروم که صدای شلیک گلوله را از داخل کوچه شنیدم. وقتی به کوچه رفتم متهم را دیدم که سوار موتور شد و فرار کرد. خودم را به ماشین پرشیای برادرم رساندم و دیدم که او غرق خون است. برادرم گفت مهران به او شلیک کرده است. در ادامه، هشت متهم پرونده یک به یک در جایگاه ایستادند و آنها هم اتهام معاونت در قتل را انکار کردند و گفتند نقشی در جنایت نداشتهاند. قاضی عبداللهی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهمان و وکلای مدافع آنها با اعضای دادگاه وارد شور شد. |
جوان آنلاین – آخرین عناوین حوادث