با سلام خدمت شما کارشناس عزیز این حقیر پس از مطالعه سوالات پرسندگان و نظرات حکیمانه شما و مطالعه لینک…

( تحصیلات : کم سواد ، ۳۱ ساله )

با سلام خدمت شما کارشناس عزیز
این حقیر پس از مطالعه سوالات پرسندگان و نظرات حکیمانه شما و مطالعه لینک معرفی شده به تناقضاتی رسیدم که خواهشمندم جهت برطرف نمودن آن این حقیر را یاری فرمائید .
در سوالات از شما ، جوابی برای شبهات خواسته شده ، که اکثرا منجر به نصایح شما مبنی بر ترک ازدواج موقت و رو آوردن به ازدواج دائم شده به طوری که در نظر خواننده ازدواج موقت عملی قبیح و مضرر برای تعالی روح انسانی و جامعه بشری جلوه میکند . در حالی که در لینک “ازدواج موقت، حکمتها و ضرورتها” میخوانیم که :برخلاف اینکه برخى گمان مى‏کنند ازدواج کوتاه و موقت، نوعى ولنگارى در امور جنسى است، واقع‏بینانه‏تر آن است که این شیوه زناشویى را نوعى کنترل غرایز جنسى بدانیم؛ زیرا اگر چه اسلام در برقرارى عقد موقت، کمابیش آسان‏گیرى کرده است، اما به این وسیله محدودیتهاى بسیارى نیز پدید آورده است. آن‏گاه که زن و مردى به عقد دائم یا موقت یکدیگر درمى‏آیند، ناگزیر محدودیتهایى را نیز پذیرفته‏اند؛ مثلاً زن نمى‏تواند همزمان با چند مرد ارتباط داشته باشد و وقتى پیوند با مردى را پذیرفت، باید از ارتباط با مردان دیگر پرهیز کند.بدین ترتیب، زنان مجرد و جویاى نکاح، خطر کمترى رابراى جامعه پدید مى‏آورند. اما ا گر آنان بخواهند از طریقى غیر از ازدواج شرعى موقت، غرایز خود را ارضاء کنند، آزادیهایى خواهند داشت که براى جامعه بسیار مضر است.
از سوى دیگر، وقتى که هر یک از زنان، خود را کاملاً و سراپا متعلق به یک مرد مى‏دانست، مردان نیز امکان دسترسى به زنان متعدد نخواهند داشت. بنابراین، خودبه‏خود کنترل و انضباط بیشترى بر اجتماع حاکم مى‏شود.
ودر جائی دیگر میخوانیم که :
آشکار است که نمى‏توان ازدواج دائم را دواى همه دردها و تنها درمان فراگیر دانست؛ زیرا:
۱٫ اگر چنین بود نباید اکنون شاهد بزهکاریهاى جنسى در سطحى گسترده باشیم. پدیده زشت و نامبارک زنان خیابانى، حکایت از آن دارد که ازدواج دائم براى همگان میسور نیست و برخى از زنان و مردان، نیازهاى فورى‏تر و موقتى دارند که اگر اجابت نشود، کشورى را با خود غرق خواهند کرد.
۲٫ زناشویى، فقط به منظور تولید مثل نیست و آدمیان نیازهاى متفاوت دیگرى نیز به ازدواج دارند. زناشویى رسمى و دائمى، در صورتى رخ مى‏دهد که زن و مرد علاوه بر ارضاى جنسى، به امور دیگرى مانند زندگى خانوادگى و ارتقاى سطح روابط خود با جامعه نیز بیندیشند. اما گاه فقط اطفاى آتش شهوت، آنان را به سمت جنس مخالف مى‏کشد و به دلائل گوناگون راضى به تشکیل خانواده یا امورى مانند آن نیستند. آرى، مى‏توان این گروه از مردان و زنان را سرزنش کرد و آنان را به دلیل خوددارى از تشکیل خانواده، انسانهاى ناقص و ضعیف النفس شمرد؛ اما نمى‏توان وجودشان را انکار کرد و حتى از شمارشان کاست.
جامعه سالم اگر چه باید به وضعیت مطلوب و آرمانى خود بیندیشد، اما نباید از مدیریت بحرانهاى موجود و مقدمه‏سازى براى دوران گذار غافل بماند. آنچه مسلم است وجود پدیده فحشا و روابط ناسالم در اجتماع است. انکار و نادیده گرفتن این پدیده هیچ کمکى به حل آن نمى‏کند، بلکه بر وخامت آن خواهد افزود و مرزهاى آن را گسترش مى‏دهد.
۳٫ بنابر آمار رسمى، سن ازدواج در ایران افزایش یافته و در پسران از مرز ۳۰ سال گذشته است. آمارهاى دیگرى نیز وجود دارد که توجه به آنها چراغهاى خطر را در سرتاسر کشور روشن مى‏کند. اعداد و ارقام زیر، پرده از برخى واقعیتهاى جامعه شهرى ایران برمى‏دارد و نشان مى‏دهد که در زیر پوست شهر چه مى‏گذرد:
۲۵ میلیون نفر از جمعیت کشور، جوانان بالاى ۱۵ سال هستند و ما در هیچ دوره‏اى با این کمیت براى برنامه‏ریزى مواجه نبودیم. (روزنامه جام جم، ش ۷۰۰، ۱۸/۷/۸۱، ص ۱٫)
فاصله سن بلوغ تا تأهل و شاغل شدن جوانان از ۵ سال به ۱۵ سال افزایش یافته است. (همان)
عدم توازن نسبتهاى جنسى افراد ازدواج نکرده در دهه ۶۵ تا ۷۵ به رشد فزاینده زنان ازدواج نکرده انجامیده است. (افق حوزه، ش ۱۸، ص ۶٫)
جمعیت دختران در سن ازدواج (در سال ۱۳۸۲)، ۷۹۰ هزار نفر بیش از پسران است و در شش سال گذشته بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر از دسترسى به ازدواج محروم ماندند. (همان، ش ۳۷، ص ۶٫)
از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار جوان در سن ازدواج، سالانه ۲ میلیون نفر موفق به ازدواج نمى‏شوند. (همان، ش ۱۹٫)
سازمان ملّى جوانان اعلام کرد: یک میلیون و ۲۵۰ هزار دخترِ ۲۰ تا ۲۹ ساله ایرانى، به احتمال قوى بدون همسر باقى خواهند ماند. بر اساس گزارش تحقیقى این سازمان، تعداد دختران ۲۰ تا ۲۹ ساله حدود ۶ میلیون، و تعداد پسران ۲۵ تا ۳۴ ساله، حدود ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است. با در نظر گرفتن این واقعیت که پسران به ازدواج با دخترانِ در گروه سنى پایین‏تر تمایل بیشترى نشان مى‏دهند، نتیجه گرفته مى‏شود که یک میلیون و دویست و پنجاه هزار دختر شانس ازدواج نخواهند داشت و اگر به این ارقام، تعداد دختران بالاى ۲۹ سال را نیز اضافه کنیم، شاید به رقمى بالغ بر ۷ میلیون نفر دست یابیم! (ماهنامه سراج، سال ۸۲، ش ۳، ص ۵۵٫)
آمار طلاق ۲۹% و آمار ازدواج ۷% افزایش یافته است. (افق حوزه، ش ۳۰، سال ۸۲، ص ۱۶٫)
آیا از نظر شما این نوع پاسخ ها به سوالات محدود کردن احکام جهان شمول و زمان شمول الهی به نظرات تک بعدی و شخصی نیست ؟
آیا نظر شما چیزی غیر از منبع معرفی شده و منابع دینی دیگر در این زمینه است ؟
از نظر شما شبهات وارد شده از سوی مکاتب بشری به احکام شرعی و قدسی چه جایگاهی دارد و شما صراحتا از کدام نظریه پیروی میکنید؟
با تشکر

مشاور ( hassan najafi – چهارشنبه، ۴ اسفند ۱۳۸۹ )

۱- احکام جهان شمول و زمان شمول الهی هر کدام بنابر شرایط خاص خود تخصیص خواهند خورد و تمام ابعاد احکام الهی در قرآن نیامده است . آنچه را در قرآن به صورت کلی آمده حتما توسط خود آیات و روایات معصوم تخصیص می خورد و محدود می شود . لذا صاحب نظران دینی مثل مجتهدین وقتی حکمی از احکام الهی را محدود کرده و یا تغییر می دهند این حجت شرعی است برای کسانی که از آن مجتهد تقلید میکنند لذا آنچه مهم است ضمان شرعی احکام است که این ضمان شرعی از گردن آنها برداشته میشود اگر چه آن حکم مطابق احکام الهی هم نباشد و ولی هم مجتهد و هم مقلد هر دو بری ذمه می شوند وقتی به ان حکم عمل می کنند .
۲- دوست عزیز بهترین منبع برای پاسخ به مجهولات و سوالات شما ترجمه تفسیر المیزان می باشد :ج ۴ ص۴۲۹ ص۴۳۸ ص۴۴۰ ص۴۷۷
تفسیر نمونه ج ۲ ص ۱۳۵ به بعد ج ۳ ص ۳۳۵ ج ۴ ص ۲۸۲ ج۱۴ ص۲۰۳
۳- ان شاء الله اگر تفاسیر را ملاحظه فرمودید حتما نظریه اسلام را در مورد شبهات مربوطه ملاحظه خواهید کرد . این شبهات از صدر اسلام تاکنون بوده و هست و خواهد بود و یقینا آنچه صاحب نظران دین و قرآن و سنت به آن پاسخ می دهند مورد تایید است . موفق باشید .


مشاوره راسخون / ازدواج موقت
بازنشر:ممتازنیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.