کافه سینما- فرآورده: آقای شمقدری! داستان زلیخا مجوزی برای نمایش خیانت در سینما نیست / شمقدری:کاش این یادداشت از دایره مباحث علمی و تحلیلی خارج نمیشد و مثل عادت این روزها که هر مبحثی بهانهای میشود برای بعضی تسویه حسابها و نقد و نیشترها در این گرداب بیحاصل وارد نمیشد.
روز گذشته جواد شمقدری در مراسم اختتامیه بیستونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران دربارهی حواشی اکران با انتقاد به «برخی که خود را پشت واژگانی پنهان میکنند» گفت:”خیانت” جزئی از درام است که به عنوان یک عنصر باید مورد استفاده قرار بگیرد (اینجا در کافه سینما بخوانید) پس از این اظهارنظر، مجتبی فرآورده تهیه کننده فیلم سینمایی ملک سلیمان در یادداشتی در خبرگزاری مهر به این اظهارت واکنش نشان داد. رییس سازمان سینمایی نیز با ارسال پاسخی به این یادداشت واکنس نشان داد:
ابتدا بخشهای مهم و سپس متن کامل دو یادداشت را در کافه سینما میخوانید:
فرآورده: بدین جهت که در داستان حضرت یوسف(ع) که در قرآن بیان شده، همسرعزیز مصرقصد خیانت به همسر خود را داشته و چون این در قرآن آمده، جوازی است برای تصویر کردن هر خیانتی برپرده سینما!؟
سالها پیش پس از اکران فیلم “نوبت عاشقی” در جشنواره فیلم فجر، نویسنده و کارگردان آن در جواب معترضین فیلم به قرآن استناد کرد و گفت: “این چه اعتراضی است که به من دارید؟ کسانی که به من معترض هستند، متعرض قرآن باشند که داستان خیانت را در قرآن نقل کرده.” وظریفی گفت: “امید دارم کسانی که چون شما میاندیشند، هرگز داستان قوم لوط رادرقرآن نخوانده باشند!”
شمقدری: یادداشت شما را خواندم و کاش این یادداشت از دایره مباحث علمی و تحلیلی خارج نمیشد و مثل عادت این روزها که هر مبحثی بهانهای میشود برای بعضی تسویه حسابها و نقد و نیشترها در این گرداب بیحاصل وارد نمیشد.
افرادی متأسفانه با عوامفریبی و با واژه پراکنیهایی که بار منفی دارد تلاش میکنند نسبت به مدیریت سینمایی کشور فضا را ملتهب و اذهان را دچار سوءظن کنند مثلاً با به کاربردن واژه خیانت!
متن کامل دو یادداشت بدین شرح است:
آقای شمقدری!
در مراسم اختتامیه بیستونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران که با حضور وزیرمحترم فرهنگ و ارشاداسلامی برگزارشد، مطالبی بیان کردهاید که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت، وعجیبتر از سخنان شما، سکوت وزیرمحترم ارشاد در خصوص سخنان جنابعالی است. وزیرمحترمی که کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغ از دانشگاه امام صادق(ع) و دکترای رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی دارد.
درمراسم یادشده فرمودهاید: “خیانت عنصری از درام است که باید مورد استفاده قرار گیرد…” اگر چه کلام شما مبتنیبر حواشی بوجودآمده از تولید فیلمهایی است که امروزه از آن یاد میشود، اما سخنان جنابعالی بسیار نگرانکنندهتراز آن فیلمها و حواشی آن است.
کاش مرجعی یافت میشد تا نسبت به اظهارات مدیران محترم، بویژه در حوزه فرهنگ، نظارت و ارزشیابی لازم را صورت میداد. به بیان شما، خیانت ازعناصر درام است و گریزی ازپرداخت به آن نیست، پس لازم است تکیلف خود را با دیگر عناصر درام از قبیل، تعارض باخدا، زنا، جنون زنای مرگبار، عشق به دشمن، جنایات عشقی، همه چیز برای هوس، انتقام جنایت، آدم ربایی و.. که همگی از عناصر درام است مشخص کنید. اگر فردا روزی فیلمنامهای با عنصر تعارض باخدا، و یا در خصوص دیگر عناصر ذکر شده درام به سازمان مطبوع جنابعالی ارائه شود با ادله عدم گریز از پرداخت به عناصر درام، مجوزهای لازم را خواهد گرفت؟ آیا باور کنیم شما نیز همچون برخی، چگونه گفتن برایتان ارجح از چه گفتن است؟
وقتی سکاندار سینمای ما حاشیهپردازی میکند از سینماگران این مرزوبوم چه انتظاری است ؟ شما باید بهتر بدانید که در فضای تهاجم فرهنگی کسانی رو میآیند که به نگرههای تهاجم فرهنگی نزدیکی بیشتری دارند. آیا باوردارید قداستی را که از درام یونانی برایمان ایجادکردهاند مصداق بارزی از تهاجم فرهنگی است؟ تئوریها و نظریهپردازیهای غرب اگر با دین وفرهنگ ما همخوانی دارد و ما ناگزیر به پیروی از آنیم، اصلاح علوم انسانی غرب را که مقام معظم رهبری منادی آن است چگونه توجیه میکنید؟
مشکل امروزما نفی واثبات عناصر درام نیست که هَم خود را مصروف آن کردهاید، درد امروز، نبود استراتژی و نقشه راه فرهنگی بویژه در حوزه سینماست. سینمای ایران مبتلا به بیماری مزمنی است که پس ازگذشت بیش ازسه دهه ازانقلاب اسلامی نمیدانیم چه از جان سینما میخواهیم. اینکه در غرب نظریهها و تئوریها در عمل نیز جوابگو است به این جهت است که در آنجا تئوری و عمل همپای یکدیگرند. اما آنچه در اینجا شاهدیم مغایرت درتئوریها و شعارهایمان با اعمالمان است.
مدیر فرهنگی جامعه ما باید بداند این فضای ایستا و جمود فرهنگی را چگونه میتوان به نشاط وحرکت واداشت، نیازهای فرهنگی جامعه کدام است و اولویتها چیست؟ سینمایی که شما بنای پایهگذاری آن را دارید دارای چه ساختارفرهنگی است؟ مُهر تایید زدن برعناصردرام که افتخاری نیست؛ بسیاری سالهاست که بر این باورند و به این باور فخر میکنند.
برج عاج نشینانی را ازبرجعاج بزیر کشیدن و دیگرانی را جایگزین کردن که مباهات ندارد. افتخار آن است که بگوییم دراین ایامی که سکاندارعرصه فرهنگ بودهایم چه حرکت فرهنگی درحوزه سینما ایجادکردهایم.
درادامه عنوان کرده اید: “به نظر من بیرون کشیدن کلی این موضوع(خیانت) از دل درام معقول نیست. متاسفانه عدهای براساس این موضوع به ما نمره میدهند و با این روش آنها قرآن هم زیر سوال میرود.”
باشناختی که از شما دارم بعید میدانم به این حقیقت واقف نباشید که در نگره وحیانی قرآن، هیچ موضوع مرتبط باانسان به شکل مستقل و رها وجودندارد. یامبتنی بر ولایت الله است، ویا ولایت شیطان.
پس چگونه خیانت را در نگاه وحیانی قرآن مستقل بررسی کرده، برای خود و دیگران مجوزصادر میکنید که با زیرسوال بردن پرداخت خیانت در سینما، قرآن هم زیرسوال میرود. چرا؟ چون به زعم شما، بدین جهت که در داستان حضرت یوسف(ع) که در قرآن بیان شده، همسرعزیز مصر قصد خیانت به همسر خود را داشته و چون در قرآن آمده جوازی است برای تصویر نمودن هر خیانتی برپرده سینما!؟
شما که باوردارید، باید از واژگان عبور کرد و دید در پس آنها چه مفاهیمی القاء میشود و نمیتوان با این واژگان بازی کرد، چرا به این بازی تن دادهاید؟ این چه قیاسی است که برای استدلال خود از آن مدد میگیرید. تصور کردهاید قرآن برای اینکه چیزی را فروگذار نکند و جامع و کامل باشد گریزی هم به داستان خیانت زلیخا به همسرش زده؟ نگاهی به تفاسیرمفسرین محترم قرآنی شما را درفهم مفاهیمی که درپس این رویداد، نه درروایت زندگی زلیخا، بلکه دررویدادهای زندگی حضرت یوسف(ع) نهفته است کمک خواهد کرد. این نگاه، پذیرش بیضابطه هر فکری است که شاید براساس القا و وسوسه شیطان شکل گرفته باشد.
قصهگویی از دید قرآن داستانگویی نیست زاویه نگاه است، زاویه نگاه اصل بر قصهگویی است. زوایه نگاه درسوره حضرت یوسف(ع) به تعبیر اغلب مفسرین محترم بیان عفتورزی است و به تعبیر برخی دیگر نگاهی اجتماعی است با قواعد مدیریتی، و برخی دیگر با استناد به روایات متعددازاهل بیت(ع) آیات سوره یوسف را با نگاه آیاتی و سیر بشر، و نیز نگاه مهدوی قابل مطالعه میدانند. آیا انصاف است برای اثبات نگرش غلط خود، قرآن را تا این حد پایین بیاوریم که اعتراض عدهای به طرح موضوع خیانت در سینما را مساوی بدانیم بااینکه چه نشستهاید اعتراض شما قرآن راهم زیرسوال میبرد؟
برادر گرامی!
درخاتمه خاطرهای نقل میکنم شاید به کارتان بیاید. سالها پیش پس از اکران فیلم “نوبت عاشقی” در جشنواره فیلم فجر، نویسنده و کارگردان آن در جواب معترضین فیلم به قرآن استناد کرد و گفت: “این چه اعتراضی است که به من دارید؟ کسانی که به من معترض هستند، متعرض قرآن باشند که داستان خیانت را در قرآن نقل کرده.” وظریفی گفت: “امید دارم کسانی که چون شما میاندیشند، هرگز داستان قوم لوط رادرقرآن نخوانده باشند!”
شمقدری در پاسخ به انتقادهای فرآورده دیدگاهش پیرامون “خیانت در سینما” را باردیگر تشریح کرد:
جناب آقای فرآورده!
یادداشت شما را خواندم و کاش این یادداشت از دایره مباحث علمی و تحلیلی خارج نمیشد و مثل عادت این روزها که هر مبحثی بهانهای میشود برای بعضی تسویه حسابها و نقد و نیشترها در این گرداب بیحاصل وارد نمیشد. با این حال تشکر میکنم که شما به سهم خود بخشی از نگاهها را به ضعفهای محتوایی و مبنایی در حوزه سینما معطوف کردید.
اما از آن جا که بخشی از قضاوت و نقد شما مبتنی است بر آنچه در رسانهها منتشر شده لازم دانستم خلاصه سخنرانیم را دوباره اینجا بیان کنم چون آنچه منتشر شده به قلم خبرنگاران عزیزی است که در جلسه حضور داشتهاند و البته هر چه هم تندنویس باشند مطالبی را جاانداختهاند و در جمع بندی مطلب هم به دلیل رعایت اختصار حق بعضی مطالب خوب ادا نشده است.
۱- سینما و عرصه فیلمسازی حوزه حساس و بسیار تخصصی است و نیازمند برخورداری از پشتوانههای فکری و فرهنگی محکمی است.
۲- مبانی اعتقادی و معرفتی ما برای انتشار گسترده چارهای ندارد به زبان تصویر و سینما برگردان شود.
۳- درام و موقعیت نمایشی ابزار و بستر و لازمه کار سینماست که میتواند نسبت به انعکاس باورها و معارف و حقایق زندگی انسان و عالم عمل کند.
۴- حال سینمای ما از چه عناصر درام و موقعیتهای نمایشی میتواند برخوردار باشد؟ و برای آنکه مفاهیم و معارف اسلامی را عرضه کند باید در انتخاب عناصر درام محدودیت و ممیزی داشت یا فرقی نمیکند؟ و در آن صورت چه شرایط و ویژگیهایی باید لحاظ شود؟ و یا آنکه اساساً باید موقعیتهای جدید نماشی خلق و ابداع کرد؟ و اگر اینگونه است این وظیفه کیست؟
۵- در ادامه صحبت اشاره کردم که افرادی متأسفانه با عوامفریبی و با واژه پراکنیهایی که بار منفی دارد تلاش میکنند نسبت به مدیریت سینمایی کشور فضا را ملتهب و اذهان را دچار سوءظن کنند مثلاً با به کاربردن واژه خیانت! که در برخورد اول بار منفی در ذهن به جا میگذارد چنین کردند. و سپس افزودم خیانت یک عنصر درام است که نمیتوان آن را حذف و ممیزی کرد البته فیلمساز ممکن است در پرداخت آن دچار لغزش و اشتباه شود.
۶- درانتها به اقدام بعضیها که بر همین رفتار عوامانه به داوری وقضاوت نشستهاند بر اساس اینکه مثلاً چه فیلمی به موضوع خیانت پرداخته نمره منفی میدهند اعتراض کردم و گفتم اگر اینگونه بخواهیم برخورد کنیم آن وقت از دید این افراد قرآن هم دارای اشکال است. باید دقت کرد.
۷- و بحث را اینگونه خاتمه دادم که اساساً این گرایش و نحوه ورود در پرداخت یک موضوع اهمیت دارد نه عناوینی که بر آن مینامند.همچنانکه ممکن است با ادعای اینکه فیلمی در خصوص شهید یا خانواده شهدا ساخته میشود زیربناییترین مبانی اعتقادی و فکری و فرهنگی شهادت و باور شهید را به زیر سئوال برده باشد! اگرچه مضمون و تابلو فیلم به نامه خانواده شهید و شهدا رقم خورده باشد. لذا نباید پشت حجاب واژهها متوقف شد بلکه به درون مایه اثر و پیام نهایی فیلم تمرکز کرد.
و الی الله مرجعکم
Tags:
کافه سینما-آخرین اخبار و یادداشت های سینمای ایران و جهان
بازنشر: ممتازنیوز