تحلیلی دیگر بر بحران یورو

پیش بینی وضعیت آینده یورو سخت است. بهره های اسپانیا دوباره افزایش یافت و نشاندهنده ناپایداری هر چه بیشتر بدهی مادرید است. هنوز برنامه مشخصی برای یورو وجود ندارد، به نظر می رسد ایده های جدید تمام شده اند و پیشرفت کمی در ایده های قدیمی دیده می شود.

منبع: اکونومیست/ مترجم: عطیه همدانی، اقتصاد آنلاین

پیش بینی وضعیت آینده یورو سخت است. بهره های اسپانیا دوباره افزایش یافت و نشاندهنده ناپایداری هر چه بیشتر بدهی مادرید است. هنوز برنامه مشخصی برای یورو وجود ندارد، به نظر می رسد ایده های جدید تمام شده اند و پیشرفت کمی در ایده های قدیمی دیده می شود. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یک راه برای پیش بینی وضعیت آینده یورو، بررسی گذشته آن و منشا پیدایش پول است. دو ایده اصلی دانشگاهی در این مورد وجود دارد. اولین ایده، ۱۲۰ سال قبل در یک مقاله[۱] توسط یک اقتصاددان اتریشی به نام کارل منگر[۲] ارائه شد. در نظریه وی، خریداران و فروشندگان در مورد یک کالای مشترک به عنوان وسیله ای برای مبادله توافق می کنند که کوچک و با ارزش  باشد و قابلیت تقسیم شدن داشته باشد و بهتر است که فاسد شدنی نباشد. طلا، ادویه های غذایی و صدف ها مثال خوبی از این کالای مبادله ای هستند. این نوع پول قابلیت معامله بالایی دارد در نیتجه همه آن را قبول می کنند و بنابراین معامله گران با هزینه های ناشی از معامله پایاپای روبرو نمی شوند (مانند زمانی که صرف یافتن فردی می شود که نیاز به کالای شما دارد و همزمان کالای مورد نیاز شما را نیز دارد).

در این حالت هیچ نقشی برای دولت در نظر گرفته نشده است. نظریه منگر این عکس العمل بازار به هزینه های بالای معامله پایاپای را بیان می کند، که در آن بخش خصوصی پول را تعریف می کند و از آن به عنوان یک راه حل استفاده می کند.

دومین نظریه تاکید زیادی بر روی نقش دولت دارد، چارلز گودارت[۳] در سال ۱۹۹۸ آن را در مقاله ای[۴] مطرح کرد. گروه کارتالیست ها[۵] که گودارت آن ها را تیم C لقب داده است، معتقد هستند که وسیله رایج مبادله به دلیل دخالت فعال دولت تبدیل به پول شد؛ به عنوان مثال ایجاد ضرابخانه هایی برای ضرب سکه، پرداخت مالیات ها براساس پول دولتی، انتشار پول کاغذی همراه با تصویر رییس دولت؛ نمونه هایی از این اتفاق هستند. اگرچه اقتصاددان های برجسته تاریخ مانند لاک[۶] و جونز[۷] طرفدار تئوری منگر[۸] بودند ولی تئوری چارلز[۹] استدلال های محکم تری برپایه مردم شناسی و تاریخ دارد.

چرا این موضوع به یورو مربوط است؟ مقاله گودارت در سال ۱۹۹۸، در اوایل شکل گیری پروژه یورو نوشته شده است. وی بیان می کند که:

ارتباط کلیدی در مدل تیم C، مرکزیت رابطه بین قدرت های سیاسی و مالی در یک سو و خلق پول، ضرابخانه و بانک مرکزی در سوی دیگر است. حقیقت مهم در مورد سیستم پیشنهادی یورو این است که این ارتباط تا حد بی سابقه ای در این طرح ندیده گرفته شده است. … بنابر این طرح، یک جدایی بی سابقه بین مراجع مالی و پولی رخ خواهد داد … ما نگران اثرات فرعی و غیرقابل پیش بینی این جدایی هستیم.

نتیجه منطقی این موضوع، یک ایده جدید نیست: منطقه یورو نیاز به یک ادغام مالی بزرگ تری دارد اما دلیل آن متفاوت است. به این دلیل نیست که اسپانیا و یونان یک طرح کامل را با ولخرجی های اشان خراب کردند، بلکه به این دلیل است که کشورهای یورو در ابتدا اقدام به جدایی مراجع پولی و مالی کردند(چون می خواستند قدرت مالی در دست منتخبان هر کشور باقی بماند-م).

بله اگر شما هم مثل آقای گودارت فکر می کنید، چنین چیزی از اساس، منطقی نبود و نیست.


پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد آنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.