ترس از برچسب دیوانگی، مراجعه بیماران روانی برای درمان را مشکل کرده است

اختلالات روانی از جمله بیماری هایی است که همه کشورها از آن رنج می برند.

این اختلالات بیماری مشترک همه جوامع است و فقط میزان آن در کشورهای مختلف شدت و ضعف دارد. به تازگی دبیرکل سازمان ملل به مناسبت روز جهانی سلامت روان اعلام کرد که فقط ۳۵۰ میلیون نفر از مردم جهان در سنین مختلف و با درآمدها و ملیت های گوناگون از افسردگی به عنوان یکی از اختلالات روانی رنج می برند و میلیون ها نفر دیگر نیز در معرض آثار غیرمستقیم این بحران جهانی قرار دارند.

دکتر حاجبی رئیس اداره سلامت وزارت بهداشت در گفت و گو با خراسان اظهار داشت: ۲۱ درصد مردم از انواع اختلالات روانی رنج می برند که اگر این اختلالات به موقع شناسایی و درمان نشود، عواقب بسیار بدی برای سلامت فرد و جامعه خواهد داشت. این اختلالات به باور اکثر کارشناسان و متخصصان قابل پیش گیری و درمان است و ریشه و خاستگاه متفاوت دارد. در ایران و حتی سایر کشورها بسیاری از مردمی که به نوعی دچار بیماری روانی خفیف و یا حتی شدید هستند از درمان آن فراری هستند.

علل و ریشه اختلالات روانی

دکتر حاجبی رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت در گفت و گو با خراسان درباره آمار ابتلای مردم به بیماری های روانی گفت: ۲۱ درصد مردم کشور ما به نوعی از اختلالات روانی رنج می برند، این نوع اختلالات شدت و ضعف دارد و باید گفت فقط یک درصد مردم دچار اختلالات شدید روانی از قبیل اسکیزوفرنی و دوقطبی بودن هستند. او می گوید: وقتی صحبت از ۲۱درصد می کنیم بدان معنا نیست که ۲۱درصد مردم کشور ما فقط به این اختلالات مبتلا هستند بلکه آمار جهانی نیز تفاوت چندانی با این آمار ما ندارد.

با توجه به آمار و ارقامی که ذکر شد سوال این است که ریشه و علت این اختلالات روانی چیست؟

این کارشناس وزارت بهداشت همچنین زندگی در محیط های پراضطراب و بی ثبات و خبرهای پرتنش را نیز از جمله دلایل دیگر ابتلای افراد به بیماری روانی می داند.

دکتر فیروزه جعفری روان پزشک نیز در توضیح علل ابتلای افراد به بیماری های روانی به خراسان می گوید: روان پزشکان اختلالات روانی را تحت تأثیر ۳عامل زیستی بیولوژیکی، اجتماعی و روان شناختی می دانند و در این باره یک تئوری معروف به بایوسایکوسوسیال وجود دارد که به تازگی معنویت هم به آن اضافه شده است. وی می افزاید: از جمله علت های مهم ابتلا به بیماری های روانی می توان به صنعتی شدن جوامع و افزایش ارتباطات اشاره کرد که به واسطه گسترده شدن جوامع و به تبع آن گسترش ارتباطات، بیماری هایی همچون اضطراب ها و افسردگی ها هم بیشتر می شود. وی در مورد علل بیولوژیکی هم گفت: ممکن است فردی از طریق وراثت به بیماری روانی دچار شود ولی این بدان معنا نیست که هرکس ژنی را از پدر یا مادر افسرده خود به ارث ببرد، افسرده می شود. دکتر جعفری افزود: اگر فردی در محیطی که استرس زا نیست رشد کند، ممکن است ژن بیماری که به ارث برده است تحریک نشود و بیماری روانی نیز در او ظاهر نشود.

در کنار عوامل ذکر شده پاره ای دیگر از متخصصان نیز ضمن اشاره به این عوامل برخی عوامل دیگر را نیز در ابتلای افراد به انواع بیماری های روانی دخیل می دانند که عبارتند از: ۱ – تغییرات مغزی از جمله عفونت مغز، نرسیدن خون، تومور مغزی، مصرف حشیش و الکل، کمبود مواد غذایی، صرع درمان نشده و بیماری های پیش رونده مغزی که منجر به ضایعه در ساختمان مغزی می شوند. وی می افزاید: با توجه به عامل ژنی، برخی از کودکان استعداد ابتلا به بیماری روانی را از طریق والدین خود دارند که در این زمینه باید گفت این استعداد ابتلا به بیماری است که به فرد منتقل می شود نه خود بیماری، همچنین کارشناسان بر این باورند که برای رشد سالم یک کودک، عشق و محبت متعادل، راهنمایی مناسب، تشویق و نظم و انضباط ضروری است و اگر کودکی در برابر تجارب ناخوشایند فراوان قرار گیرد امکان ابتلای وی به بیماری روانی در آینده بسیار زیاد است. وی با بیان این مطلب که نزاع های خانوادگی و سوء تفاهم های مستمر بین اعضای خانواده، در بروز بیماری روانی افراد تأثیر دارد می گوید: نبود صفا و صمیمیت در خانواده ها باعث صدمه روحی به افراد خانواده و به خصوص کودکان می شود و در نهایت ممکن است به بیماری روانی منجر شود. این کارشناس از فقر، بیکاری، ناامنی و کم رنگ شدن ارزش های انسانی و سست شدن اعتقادات مذهبی خانواده ها به عنوان عوامل اجتماعی بیماری های روانی یاد می کند.


بیماری های روانی قابل درمان اند

با توجه به شناخت ریشه ها و عوامل بروز بیماری های روانی سوال اساسی آن است که به راستی آیا این بیماری ها قابل پیش گیری و درمان است؟ و درمان به موقع این بیماری ها چه تاثیری می تواند داشته باشد؟

معصومه افسری کارشناس اداره سلامت روان وزارت بهداشت در پاسخ به این سوال خبرنگار ما می گوید: تقریباً همه بیماری های روانی از نوع اختلالات روانی ضعیف است که بیشتر شامل افسردگی و اضطراب می شود اما مراحل شدید بیماری روانی اسکیزوفرنی و شخصیت دو قطبی است. او می افزاید: با توجه به مقوله ای که ذکر شد باید گفت همه بیماری های روانی قابل درمان است و اگر بیماری های روانی زود تشخیص داده و درمان شود دوره بیماری کمتر است و هرچه دیرتر درمان شود به همان میزان نیز این بیماری ها تشدید می شود و درمان آن ها نیز مشکل تر است.

دکتر فیروزه جعفری، روان پزشک نیز با تاکید بر تشریح درمان بیماری های روانی به خراسان می گوید: بیماری های روانی باید به موقع شناسایی و درمان شود. اگر این بیماری ها به موقع درمان شود از شدت آن ها در آینده کاسته می شود چرا که بیماری های روانی می تواند به یکدیگر تبدیل شود.

وی در توضیح «تبدیل بیماری های روانی» به هم می افزاید: به عنوان مثال اگر افسردگی یک فرد به موقع درمان نشود و این افسردگی طولانی شود تبدیل به وسواس می شود و وقتی وسواس فرد شدید شد تبدیل به اختلالات روانی شدیدتر در فرد می شود.

دکتر مظاهری دبیر انجمن روان پزشکی ایران نیز ضمن تاکید بر پیش گیری از بیماری های روان پزشکی برای آن ۳ مرحله را ترسیم می کند به گزارش ممتازنیوز وی می گوید: در فرم اولیه وظیفه مسئولان و روان پزشکان آموزش دادن به مردم از طریق رسانه های ارتباط جمعی است برای این که مردم به این بیماری ها مبتلا نشوند. در مرحله دوم نیز در صورت مبتلا شدن افراد به این بیماری ها، باید روش های تشخیصی و درمانی را با تمرکز بر قدرت کارایی مراکز درمانی و بیمارستان ها و دارو به کار برد و در مرحله سوم پیش گیری یعنی زمانی که بیماری در فرد تثبیت شده است، هدف فقط توان بخشی و بازگرداندن این بیماران به متن جامعه است که وظیفه وزارت بهداشت است که تمام تلاش خود را در امر پیش گیری از طریق گروه های روان پزشکی و بیمارستان های دارای تخت های روان پزشکی به کار گیرد.

مشکلی به نام «انگ زدن»

اما حال که همه کارشناسان بر این باورند که بیماری های روانی قابل درمان است. چرا در کشور ما مردم به منظور درمان این بیماری ها کمتر اقدام می کنند؟ در واقع مشکل اصلی از کجا ناشی می شود؟

معصومه افسری کارشناس اداره سلامت روان وزارت بهداشت این موضوع را ناشی از فرهنگ جامعه می داند و می گوید: متاسفانه در جامعه ما مردم دوست ندارند که به آن ها «انگ» بیمار روانی زده شود. آن ها هرگز دوست ندارند که بیمار روانی خطاب شوند، بسیاری از مردمی که دچار بیماری روانی هستند حتی از این می ترسند که همسایه شان از موضوع مراجعه آن ها برای درمان بیماری شان پی ببرد. افسری می افزاید: این فرهنگ و نوع نگاه بسیار اشتباه و خطرناک است چرا که بیماری روانی هم مانند سایر بیماری هاست که اگر وخیم تر شود مشکلات بدتری را برای بیمار و خانواده اش به وجود می آورد و تاثیرات منفی جبران ناپذیری را بر روی زندگی و کار افراد می گذارد به گونه ای که بیماری روانی می تواند کلیه کارکردهای شغلی و اجتماعی فرد رابه هم بریزد و مختل کند.

دکتر فیروزه جعفری هم به ترس مردم از «انگ زدن» به آن ها اشاره و تاکید می کند که فرهنگ پرهیز از مراجعه برای درمان بیماری های روانی مخصوص ایران نیست بلکه در بسیاری از کشورها مردم مبتلا به این بیماری برای درمان آن اقدامی نمی کنند و یا هنگامی اقدام می نمایند که بیماری شان تشدید می شود. وی به موضوع «انگ زدن» هم اشاره می کند و می گوید: در جامعه ما مردم چنان نگاه بدی نسبت به بیماری روانی دارند و چنان از انگ بیمار روانی بودن نگرانند که به عنوان مثال ابتلا به سرطان را بهتر از ابتلا به بیماری روانی اسکیزوفرنی می دانند و دکتر جعفری می افزاید متاسفانه برای یک بیمار روانی اطلاع دیگران از بیماری او یک فاجعه و مایه آبروریزی محسوب می شود.

این متخصص روان پزشکی همچنین به عامل دیگر مراجعه نکردن مردم برای درمان بیماری های روانی اشاره می کند. وی با بیان این که عملی که از بیمار روانی سر می زند به اراده خودش نیست و در بیماری های شدید روانی افراد آگاهی کامل از بیماری خود ندارند می گوید: به همین دلیل هم این نوع بیماران برای درمان مراجعه نمی کنند. حتی در مواردی که فرد آگاهی دارد که مثلاً به اضطراب و افسردگی مبتلاست به دلیل ترس از مراجعه و ترس از انگ «دیوانگی» برای درمان اقدامی نمی کند.

اما دکتر پرویز مظاهری دبیر انجمن روان پزشکان ایران به دلیل دیگر مراجعه نکردن افراد برای درمان بیماری روانی شان اشاره می کند و با توضیح این مورد که در دنیا ۴۵۰ میلیون بیمار روانی وجود دارد که فقط یک چهارم آن ها برای درمان به پزشک مراجعه می کنند، می گوید: متاسفانه در اختلالات روان پزشکی وقتی علایم حاد می شود افراد به روان شناس مراجعه می کنند، زیرا باور غلط این است که دارو اعتیادآور است. وی می افزاید: حتی بسیاری وقت ها بیماران درمان تسکینی را خودشان انجام می دهند و مثلاً وقتی بی خواب می شوند قرص خواب آور مصرف می کنند در حالی که این بی خوابی از علایم افسردگی است.

وی همچنین می گوید: یکی از مشکلات این نوع بیماری ها این است که برخلاف بیماری های جسمی علایم و نشانه های مشخصی که باعث مراجعه به پزشک باشد، وجود ندارد. بهتر است بگویم وجود دارد ولی بیمار در مرحله انکار، مشکل خود را قبول نمی کند. دکتر مظاهری همچنین اضافه می کند که ۵۰ درصد مردم به دلیل انگ خوردن و ۵۰ درصد هم به دلیل آگاهی نداشتن از این که بیمارند برای درمان مراجعه نمی کنند.

هزینه بالای درمان و نبود امکانات درمانی

در کنار این عوامل موضوعات دیگر نظیر هزینه بالای دارو و درمان نیز ممکن است سبب شود تا مردم از درمان بیماری روانی شان گریزان باشند. دکتر مظاهری هم به این موضوع اشاره دارد و می گوید: متاسفانه بیمه هزینه ها را نمی پذیرد و هزینه درمان هم بالاست و دارودرمانی نیز باید در کنار رفتاردرمانی انجام شود.

اما دکتر حاجبی موضوع هزینه های دارو و درمان و نقش آن در فرار بیمار از درمان را انکار می کند و می گوید: داروهای بسیاری از بیماری ها نظیر سرطان و بیماری های خونی از داروهای بیماری های روانی گران تر است در حالی که مردم برای درمان بیماری سرطان مراجعه می کنند ولی برای درمان بیماری روانی نه. او در مورد هزینه داروها هم می افزاید: داروهای خارجی همه بیماری ها گران است. داروی بسیاری از بیماری ها نیز نایاب و یا کمیاب است. از نظر پوشش بیمه ای نیز برخی داروهای بیماران روانی همانند سایر بیماری ها تحت پوشش بیمه قراردارد و فقط می ماند تعرفه پذیرش بیماران روانی که در مراکز خصوصی گران تر است و توصیه می شود مردمی که بنیه مالی کمتری دارند به مراکز دولتی و عمومی برای درمان مراجعه کنند.

دکتر فیروزه جعفرزاده روان پزشک نیز با بیان این که بیماری های روانی هم از طریق دارویی و هم غیردارویی (شناخت درمانی و روانکاوی) درمان می شوند گفت: متناسب با هر نوع بیماری روانی شیوه درمان آن نیز فرق می کند. به عنوان مثال بیماری افسردگی از طریق شناخت درمانی در مدت ۳ ماه درمان می شود. وی می افزاید: متاسفانه برخی بیماران چه بسا به دلیل عوارض داروها از جمله خواب آور بودن آن ها تمایلی به درمان ندارند در صورتی که هم اکنون داروهای جدیدی به بازار آمده است که عوارض داروهای قدیمی را ندارد. این روان پزشک به مشکل دیگر درمان بیماری های روانی اشاره می کند و می گوید: درمان این بیماران تحت پوشش بیمه ای نیست و در صورتی هم که خدمات بیمه ای به این بیماری ها داده شود پول بسیار کمی از جانب بیمه ها به آن تعلق می گیرد. همچنین تعرفه درمان بیماری های روانی برای پزشکان اندک است. به عنوان مثال برای ویزیت هر بیمار روانی حداقل ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت وقت لازم است، در چنین شرایطی یک متخصص روان پزشکی در روز حداکثر قادر به ویزیت ۱۰ بیمار خواهد بود و این برای پزشکان مقرون به صرفه نیست؟ وی می افزاید: از طرفی هم اگر بخواهیم پول بیشتری از بیمار بگیریم این نوعی اجحاف به حق بیمار است. در چنین شرایطی پزشک و بیمار باید به طریقی با یکدیگر کنار بیایند.

دکتر حاجبی نظر دیگری دارد و می گوید: فقط جلسه اول مراجعه بیمار روانی برای پزشک وقت گیر است تا از کم وکیف بیماری اطلاع پیدا کند و در نوبت های بعدی بیمار وقت زیادی را نخواهد گرفت و تعرفه زیادی را هم نمی دهد ضمن این که بیماران می توانند برای درمان به مراکز درمانی دولتی مراجعه کنند.

بخشنامه ۲۰ ساله ای که معمولاً اجرا نمی شود

در حالی رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت از مراجعه بیماران به مراکز دولتی و عمومی برای کاستن از بار مالی درمان بیماران روانی سخن می گوید که طبق بخشنامه ۲۰ سال پیش وزارت بهداشت، بیمارستان های عمومی موظفند تا ۱۰ درصد تخت های خود را به بیماران روانی اختصاص دهند اما در عمل این بخش نامه یا اجرا نمی شود و یا ناقص اجرا می شود و در عمل بیماران روانی همچنان به دلیل هزینه های بالا ممکن است از درمان گریزان باشند.

دکتر جعفرزاده با تایید این موضوع می گوید: برخی مقاومت ها به منظور اجرا نکردن این بخشنامه از سوی روسای بیمارستان ها وجود دارد. این مقاومت از آن جا ناشی می شود که بحث روان پزشکی برای بیمارستان ها جاذبه و درآمدی ندارد و هزینه بر است. وی می افزاید: از زمانی که بیمارستان ها هیئت امنایی و قرار شد خودگردان باشند دغدغه های تامین هزینه های بیمارستان ها نیز به وجود آمد و باعث شد که نوع نگاه روسای بیمارستان ها تغییر پیدا کند که البته باید به آن ها حق داد.

این اظهارات در حالی مطرح می شود که دکتر حاجبی معتقد است هنوز در بیمارستان ها بخش پذیرش بیماران روانی در کنار سایر بیماران وجود دارد. معصومه افسری کارشناس اداره سلامت روان وزارت بهداشت نیز ضمن اعتراف به هزینه های فراوان برای درمان بیماری های روانی می گوید این هزینه ها فقط برای خانواده هایی که درآمد پایینی دارند بالاست و طبقات متوسط می توانند برای درمان به مراکز درمانی دولتی و پزشکان خانواده مراجعه کنند. وی می افزاید در بیمارستان های دولتی بخش های روان پزشکی وجود دارد و تخت هایی به منظور درمان بیماران روانی موجود است. افسری در ادامه می گوید: اختصاص ۱۰ درصد تخت های بیمارستانی در بیمارستان های عمومی به این علت است که بیماران روانی باید در کنار سایر بیماران درمان شوند تا انگ زدن ها و قبح بیمار روانی بودن از بین برود و فرد از این که برای درمان بیماری خود به بیمارستان مراجعه می کند خجالت نکشد. اما این که چرا عملاً چنین تخت هایی به بیماران روانی اختصاص نمی یابد سوالی است که افسری در پاسخ می گوید: در بیمارستان های دولتی امکانات اندک است و بیمارستان ها از نظر بودجه در مضیقه هستند و این بیمارستان ها تا جایی که امکانات و بودجه شان اجازه دهد تخت بیمارستانی ایجاد می کنند، بنابراین همه بیمارستان ها قادر به اجرای این بخشنامه نیستند.

وی می افزاید: البته بیمارستان های تخصصی درمان بیماران روانی نیز در کشور وجود دارد.

این موضوع را دکتر حاجبی هم تایید می کند، اما مشکل این است که چنین بیمارستان هایی در همه شهرها وجود ندارد. دکتر حاجبی در این باره و برای رفاه حال بیماران روانی به طرح ایجاد مراکز درمانی «جامعه نگر» اشاره می کند که قرار است در نقاط مختلف کشور این مراکز راه اندازی شود. وی می افزاید: این مرکز فعلاً در تهران گشایش یافته است و مراکز درمانی «جامعه نگر» مراکز خصوصی هستند که با مراکز درمانی دولتی به منظور درمان بیماری های روانی و اقدامات روان پزشکی و روان شناسی و آموزشی همکاری می کنند.


چه باید کرد؟

به نظر می رسد برای درمان بیماری های روانی در کشور همچنان باید راه های ناهموار را پیمود و بیماران باید هزینه های بالایی را تا زمان محقق شدن طرح ها و بخشنامه ها بپردازند اما نکته اساسی این که ممکن است برای رفع پاره ای از مشکلات دارو و درمان بنا و به همان دلایل فرهنگی که گفته شد، بیماران از مراجعه برای درمان بیماری خود خودداری ورزند، بنابراین چاره چیست و چه باید کرد؟

رئیس اداره سلامت روان وزارت بهداشت می گوید: باید به خانواده ها آگاهی داد و اطلاع رسانی کرد و به آن ها گفت که بیماری روانی نیز همانند سایر بیماری هاست که اگر برای درمان آن اقدام جدی و به موقع نشود سلامت روح و جسم فرد را به مخاطره می اندازد.

دکتر فیروزه جعفرزاده هم به نقش رسانه ها در آگاه سازی مردم و تشویق آن ها به منظور اقدام مردم برای درمان بیماری های روانی تاکید می کند و می گوید: باید به مردم گفته شود که بیماری روانی مترادف با دیوانگی نیست، اختلال روانی خود یک نوع بیماری همانند همه بیماری هاست و فقط علایم دیگر بیماری ها در ظاهر و اعضای بدن فرد مشخص می شود در حالی که علایم بیماری روانی درونی است. وی می افزاید: رسانه ها باید به مردم بگویند همان گونه که یک فرد برای مشکل بینایی خود به پزشک مراجعه و عینک تهیه می کند باید برای درمان روح و روان خود نیز به پزشک مراجعه کند و بداند که بیماری روانی قابل درمان است.


چکیده گزارش

طبق برخی آمار حدود ۳۵۰ تا ۴۵۰ میلیون نفر در جهان مبتلا به انواع بیماری های روانی هستند و در کشور ما نیز ۲۱ درصد مردم به نوعی با بیماری های روانی خفیف و شدید مواجه اند. این بیماری ها قابل پیش گیری و درمان است ولی در صورتی که دیر اقدام به درمان آن ها شود ممکن است که به اصطلاح پزشکان، به یکدیگر تبدیل شوند و شرایط روحی و روانی فرد را حادتر کنند. کارشناسان تاکید می کنند بیماران روانی قابل درمان دارویی و غیردارویی هستند و هرگز بیماری روانی به منزله دیوانگی فرد نیست. آنان می گویند چه بسا بیمارانی که به خاطر نوع نگاه جامعه و انگ دیوانگی از درمان فراری می شوند، کارشناسان گرانی دارو و درمان، نبود امکانات، نوع نگرش جامعه به بیمار روانی را در درمان افرادی که دچار بیماری روانی هستند مهم می دانند.

 

 

نویسنده: حمیدرضا ناسخ / خراسان

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.