تشکیل ارتش ۷۰ میلیونی در ایران و نابودی رژیم صهیونیستی

به گزارش سرویس بین الملل باشگاه خبرنگاران  به نقل از “گلوبال ریسرچ”؛ داستان “چوپان دروغگو” این روزها از دهان آمریکا و اسرائیل بسیار شنیده می شود.

رسانه های سرشناس سراسر جهان با اشتیاق فراوان به غذای تند “حمله به ایران” که آنها برای ما پخته اند، طعم دهنده اضافه می کنند. تهدید جنگ علیه ایران یک بار دیگر تجدید شد و سیاستمداران دارای اعتماد به نفس بیش از حد سعی دارند شانس خود را در پیش بینی های قابل قبول بیازمایند.

وقتی اسکات ریتر، رئیس سابق ناظران تسلیحات هسته ای سازمان ملل متحد در عراق، پیش بینی کرد که ایالات متحده در سال ۲۰۰۵ به ایران حمله خواهد کرد، همه بدون هیچ شک و تردید باور کردند که نبردی بین دو کشور قدرتمند جهان به وقوع می پیوندد، اما هیچ جنگی اتفاق نیفتاد و ریتر اعتبار خود را از دست داد. او روز ۱۹ فوریه سال ۲۰۰۵ به رسانه ها گفته بود؛ آمریکا به طور جدی قصد حمله به ایران را دارد: “جورج بوش دستوراتی را برای حمله هوایی علیه ایران در ژوئن سال ۲۰۰۵ دریافت و آن را امضا کرده است. هدف اصلی این حملات، انهدام برنامه تولید تسلیحات هسته ای ایران است.” اما ژوئن سال ۲۰۰۵، یکی از با ثبات ترین و آرام ترین ماه های سال ۲۰۰۵ برای ایران بود.

سه سال بعد، یک نمایش سرگرم کننده توسط مردمی که خیلی علاقمند بودند نوسترآداموس قرن ۲۱ باشد، به روی صحنه رفت.

جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد که بخاطر مهارتش در بهم آمیختن طنز و سیاست شهرت جهانی دارد، پیشگویی کرد که اسرائیل بزودی به ایران حمله خواهد کرد تا تاسیسات هسته ای آن را منهدم کند.

روزنامه دیلی تلگراف هم پیروزمندانه این پیشگویی را با تیتر درخشان “جان بولتون پیش بینی کرد، اسرائیل قبل از تحلیف رئیس جمهور جدید آمریکا، به ایران حمله می کند.”

رئیس جمهور جدید آمریکا، مراسم تحلیف را برگزار کرد و اسرائیل به ایران حمله نکرد. بولتون هم سرنوشتی مانند ریتر پیدا کرد، اما بولتون پیش بینی در مورد حوادث بین المللی را کنار نگذاشت و همچنان به فریب دادن افکار عمومی جهان ادامه می دهد.

چند روز قبل از اینکه ایران شروع به سوخت گذاری اولین نیروگاه هسته ای خود در بوشهر کند، حدس و گمان ها در مورد حملات پیش دستانه آمریکا و اسرائیل در رسانه های جهان مطرح شد.

پیش بینی ها، تحلیل ها، اظهارنظرها و هشدارها کرکننده بودند. سیاستمداران افراطی و خبرنگاران سعی کردند زمینه ای را برای یک ماجراجویی تازه در خاورمیانه فراهم کنند.

بولتون یک بار دیگر اظهارات کوبنده ای به زبان آورد و به شبکه تلویزیونی فاکس نیوز آمریکا گفت؛ اسرائیل تا ۲۱ آگوست فرصت دارد نیروگاه بوشهر را متوقف کند. ۲۱ آگوست گذشت و پیش بینی بولتون بازهم غلط از آب درآمد.

درغگویی و داستان سرایی فقط منحصر به بولتون نیست. “جفری گولدبرگ”، روزنامه نگار آمریکایی در داستانی که در شماره ماه سپتامبر “آتلانتیک” منتشر شد، یاد جودیت میلر خبرنگار نیویورک تایمز را در ذهن ها زنده کرد که با نوشته های خود کاخ سفید را به اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ ترغیب کرد.

بسیاری از خبرنگاران آمریکایی به گلدبرگ بابت مقاله تحریک آمیز و ماجراجویانه “نقطه غیرقابل بازگشت” او، اعتراض کردند.

در این داستان، گلدبرگ مدعی است که با چند نفر از مقامات عالی رتبه اسرائیلی گفتگو کرده و آنها به او گفته اند، اسرائیل در آینده نزدیک به ایران حمله می کند.

مقاله او با مقدمه ای دروغین و ساختگی و فریب دهنده که ایران به دنبال سلاح اتمی است، شروع می شود. وی سپس با تکیه بر پیش فرض های غلط خود نتیجه گیری می کند؛ ایران به دلیل تحریم های مالی شدید، دست از تولید سلاح هسته ای برخواهد داشت.

وی گفت: “در طی دوازده ماه، تحمیل تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران، سران ایران را متقاعد خواهد کرد از پیگیری تسلیحات هسته ای دست بکشند.”

اما او صادقانه اعتراف می کند که ایالات متحده، انگلیس و اسرائیل به طور سری عملیات های اطلاعاتی را برای مختل کردن پیشرفت هسته ای ایران انجام می دهند.

او اعتراف می کند که ربودن دانشمندان هسته ای ایران، در دستور کار ابرقدرتهای غربی و نیز اسرائیل قرار دارد.

وی گفت: این امکان وجود دارد که “عملیات های عقیم کننده” که توسط سرویس های اطلاعاتی اسرائیل، آمریکا و دیگر قدرت های غربی انجام می شود_ برنامه هایی که برای متوقف کردن تلاش های هسته ای ایران از طریق اختلال، سر به نیست کردن مهندسی شده دانشمندان هسته ای صورت می گیرد_ مانع پیشرفت ایران در مسیر هسته ای شدن، بشود.

گلدبرگ از معقول بودن حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران دم زده و به تجارب موفقیت آمیز تل آویو در بمباران رآکتور هسته ای اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱ و رآکتور هسته ای سوریه در سال ۲۰۰۷ اشاره می کند.

سپس این خبرنگار آمریکایی_ اسرائیلی می گوید؛ تا لحظه نگارش این مقاله با بیش از ۴۰ سیاستمدار و مقام تصمیم گیر اسرائیلی مصاحبه کرده که همگی موافقند احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران در آینده نزدیک ۵۰ درصد است.

بنابراین، بالاخره چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ایالات متحده آمریکا و متحدانش موفق خواهند شد در مسیر ملی شدن قدرت هسته ای ایران، مانعی ایجاد کنند؟ آیا رژیم اسرائیل می تواند با حمله به ایران، از سرنوشت محتوم خود فرار کند؟ آیا تحریم های مالی مانع پیشرفت هسته ای ایران خواهد شد؟ آیا پیش بینی های بولتون روزی محق خواهد شد؟

جواب همه این سوالات روشن است. هرگونه حمله به تاسیسات هسته ای ایران، چه توسط آمریکا و چه اسرائیل، منجر به نابودی سیاسی تل آویو و واژگون شدن معادلات تمام منطقه خاورمیانه خواهد شد.

با در نظر گرفتن قدرت نظامی ایران، این امکان وجود دارد که حیات اسرائیل به پایان برسد، ضمن آنکه ایران قبلا هشدار داده در صورتی که مورد حمله قرار بگیرد، تنگه هرمز را خواهد بست. این امر موجب افزایش آنی قیمت نفت خواهد شد و برای ایالات متحده و متحدان اروپایی اش، مشکلات مالی به وجود خواهد آورد.

در صورت انجام هرگونه اقدام ماجراجویانه، امکان روبرو شدن با اقدامات تلافی جویانه خرد کننده از سوی ایران بسیار بالا خواهد بود.

یکبار محمود احمدی نژاد در یکی از سخنرانی های خود، گفت؛ “اگر هر دستی در جهان برعلیه ملت ایران روی ماشه برود، ملت ایران آن دست را از بازو قطع خواهد کرد”. این واقعیت، ایران و مردم ایران است.

تنوع مذهبی، سیاسی، نژادی و زبانی نمی تواند ملت ایران را از هم جدا کند. ایرانیان از کشور خود دفاع می کنند، همانطور که در طول تاریخ و به خصوص در طول ۳۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان داده اند. هرگونه حمله ای علیه تاسیسات هسته ای ایران، منجر به تشکیل ارتش قدرتمند ۷۰ میلیونی خواهد شد که هدف نهایی آن، وارد آوردن شکست مهلک به دشمن است.

ایران سرزمین صلح و دوستی است و با این وجود، سرنوشت تمام دشمنان شرور این سرزمین، نابودی است.


باشگاه خبرنگاران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.