جام جم آنلاین: سرانجام اکسپوی ۹۰ سال ۹۱ آغاز به کار کرد. مانند هر نمایشگاهی، حواشی این نمایشگاه گرمای بیشتری به آن میدهد و رنگهای این نمایش را پررنگتر جلوه میدهد.
حرفهایی که با حدس و گمانهزنی گوش به گوش و گالری به گالری میچرخد.
سیدعلیرضا حسینی پیش از این مدیرکل صنایع دستی استان اصفهان، معاون صدا و سیمای جمهوری اسلامی مرکز استان فارس، معاون فرهنگی اداره کل ارشاد استان اصفهان و شش سال مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان بوده و در حال حاضر مدیرعامل بنیاد فرهنگی ـ هنری رودکی است.
حسینی با حکمی از سوی حمید شاهآبادی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیر شورای سیاستگذاری اکسپوی ۹۰ شد.
درباره این اکسپو که از بیست و هشتم خرداد آغاز به کار کرده است با وی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
چه شد که اکسپو را به بنیاد رودکی سپردند؟
معاونت هنری نظرش این بود که اکسپو را به بنیاد رودکی بسپارد. از زمانی هم که اعلام شد این مسئولیت به عهده این بنیاد است، ما دست به کار شدیم و شرایط را برای برگزاری اکسپو فراهم کردیم. در حال حاضر ۵۷۱ اثر از ۳۱۶ هنرمند از ۶۰ نگارخانه تهران و ده استان به این دبیرخانه رسیده است. امیدواریم شرایطی برای ارائه و آشنایی با آثار هنرمندان برای مردم و ادارات دولتی فراهم کرده باشیم تا با توجه به قانون یکدهم درصدی خرید خود را انجام دهند.
این یکدهم درصد یعنی چقدر؟ آیا میتوان مبلغی را از آن بیرون کشید؟
همانطور که قانون تعیین کرده قرار است این خرید از طریق بودجه ساختمانی ـ عمرانی تامین شود. بودجه ساختمانی ـ عمرانی هم ۱۷هزار میلیارد تومان است. یکهزارم آن میشود ۱۷ میلیارد تومان که باید این رقم را از هنرمندان خرید کنند.
خریدها اینجا انجام میشود؟ یعنی ادارات با جیب ۱۷ میلیاردی به این اکسپو میآیند؟
نه. این کمی جای بحث دارد. این ادارات میتوانستند قبلا خرید کنند. مثلا بروند سراغ نگارخانهها و آثاری را انتخاب کرده و بخرند، سندش را بزنند و اسنادش را ارائه بدهند. میتوانستند در اکسپوهای دیگر خرید کرده باشند. دستگاهها با توجه به این قانون باید تا پایان تیرماه خریدهای خود را بکنند و اسناد هزینهای خود را تحویل دهند.
چقدر میشود روی این قانون حساب کرد که ادارات این هزینه را بپردازند؟
در کشور ما خرید آثار هنری توسط ادرات دولتی بیسابقه نیست. اما پیش از این لفظ «میتوانند» مطرح بود. از سال ۹۰ این لفظ جای خود را به واژه «باید» داد. دستگاههای دولتی باید یکدهم درصد از بودجه ساختمانی عمرانی خود را آثار هنری بخرند. آییننامه تا تنظیم شود به نیمهدوم سال رسید و تا اکسپو برگزار شود به سال جدید رسیدیم. اکنون باید دبیرخانه دائمی اکسپو توسط معاونت هنری بهصورت دائمی ایجاد شود. از پیگیری قانون گرفته تا خرید آثار هنری و ایجاد بازارچه و محل دائمی برای نمایش آثار باید همیشه وجود داشته باشد که بهصورت الکترونیکی و فیزیکی بتوان خرید آثار هنری کرد. امسال این برنامه بهعهده بنیاد رودکی است و باید تمهیداتی اندیشید. نکته مهمتر این است که در بودجه سال ۹۱ دیگر آن لفظ کارگشا نیامده است. یعنی نه کلمه «باید» ذکر شده نه کلمه «میتوانند». این یعنی خرید آثار هنری جزو بودجه نیست.
حالا باید چه کرد؟ معاونت چه تمهیداتی برای این اتفاق اندیشیده است؟
طی این مدت با نمایندگان مجلس صحبتهایی درباره این موضوع شد. برخی نیز حامی این طرح بودند، اما در کمیسیون تلفیق مجلس رای نیاورد. امیدواریم این امر بهصورت الحاقیه آماده شود. از اینرو میطلبد رسانهها و هنرمندان تلاش و روی این امر پا فشاری کنند تا این قانون در سال ۹۱ هم لحاظ شده و خرید آثار هنری، مستمر و دائمی انجام شود. این باعث میشود هنرمندان با فراغ بال به خلق آثار هنری بپردازند.
شرکت نکردن برخی گالریها چه خللی در روند اکسپو ایجاد کرد؟
اختیار شرکت کردن و نکردن نگارخانهداران دست خودشان است. این اکسپو سعی کرده بستری فراهم کند و مجموعه بنیاد رودکی و فضاهای تالار وحدت را در اختیار این اتفاق مهم فرهنگی ـ هنری قرار داده است. گلایههایی وجود داشت مبنی بر اینکه سالهای پیش آثاری خریداری شده که پس فرستادند و این باعث ایجاد هزینههایی برای نگارخانهداران و هنرمندان شده است. برخی از ما تضمینی میخواستند که این اتفاق برایشان نیفتد. برخی نیز تضمین میخواستند کارشان فروش رود. نمیخواهم درباره اینکه چنین بحثهایی درست است یا خیر صحبت کنم. به هر حال آنان که مایل بودند شرکت کردند. اما در شهرستان موضوع متفاوت بود. برخی خواستار شرکت در اکسپو بودند و تصمیم بر این شد که از هر استان نگارخانهای مجموعه کارهای آن استان را ارائه کند.
آیا این روندی عادلانه است؟
حسینی: دبیرخانه دائمی اکسپو میتواند با صدا و سیما مذاکراتی انجام دهد که در سریالها و برنامههایش از این آثار استفاده کند تا فرهنگ استفاده از آثار هنری را به لایههای مردمی تزریق کند
قطعا باید سیستم برنامهریزی اکسپو به گونهای تنظیم شود که بسیاری از شرایط فراهم شود. یکی از آن شرایط بحث قانون است. قانون اگر ثابت شود مکانیسم دقیقتری برای هر کار بهوجود خواهد آمد. نه اینکه دو ماه پیش از اکسپو کار تازه آغاز شود و به هیچ روندی متصل نباشد. اگر این دبیرخانه ایجاد شود نظرات افراد در طول سال تبیین و پوشش داده میشود و شرایط برای اتفاقات بهتری فراهم خواهد شد.
دبیرخانه غیر از ایجاد بازارچه و پیگیریهای قانونی چه کارهای دیگری در برنامه خود دارد؟
دبیرخانه میتواند با صدا و سیما مذاکراتی انجام دهد که در سریالها و برنامههایش از این آثار استفاده کند و این آثار، فرهنگ استفاده از آثار هنری را به لایههای مردمی تزریق کند. آن زمان فقط دولت نیست که اثر میخرد. مردم هم خواهان خرید این آثار میشوند. کار مهم دیگرش هم میتواند حفظ ارتباط و گسترش آن با بخشهای دولتی باشد. خواه ناخواه باید این ارتباط را با بخشها حفظ کرد. این منافاتی با آن نخواهد داشت که بخش خصوصی هم در آن شرکت داشته باشد. در اصل میتواند مرجعی باشد تا روز به روز این جریان تقویت شود. باید نمایشگاههای دورهای و استانی برگزار کند یا از نمایشگاههای استانی حمایت کند. این بیشک میتواند تشکیلات منسجمی در حوزه اقتصاد هنر ایجاد کند.
آیا پیگیری خاصی برای تشکیل این دبیرخانه صورت گرفته است؟
زمینههایی فراهم و صحبتهایی با معاونت شده است. اینکه بشود بازارچه دائمی هنر داشت و… که خود نوعی فرهنگسازی است. پس در حقیقت باید شکل اولیهای برای ایجاد سیستم داشت. جلسات خوبی در حاشیه این اکسپو داشتیم. به معاونت هم این برنامه اعلام شده است. قطعا تصمیمگیری با آقای شاهآبادی است، چون ماموریت ما موقت است.
چه درصدی از آثار خریداری شده سهم گالریها میشود؟
کارها از طریق نگارخانهها ارائه میشوند. این نگارخانه است که برای فروش تلاش میکند. پس ۳۰ درصد از خرید سهم اوست و ۷۰ درصد برای هنرمند. از آن ۳۰ درصد، ده درصدش سهم برگزارکننده یا اکسپوست.
دستگاههای خریدار برنامهای برای نگهداری از این آثار خواهند داشت؟
دستگاههایی مانند بانکها. اینها آثار را مانند سرمایه میدانند. علاوه بر اینکه برایش ارزش هنری قائل هستند، پشتوانهای برای سرمایهگذاری نیز محسوب میشود. اینها در گنجینههای خود از آثار نگهداری کرده و گاهی نمایشگاههایی برگزار میکنند. اما برخی وزارتخانهها که باز آنها هم خریداران این اکسپو هستند گاهی خیلی نسبت به داشتن آثار فقیرند.
تبلیغات درباره این اکسپو چگونه بوده است؟
به دو شکل تبلیغات داشتهایم. یکی با همکاریهای رسانههای عمومی از جمله صدا و سیما و روزنامهها که انعکاس خوبی داشته است و دیگری رایزنی با بخشهای دولتی. تیمهایی برای بازاریابی داشتیم که به بخشهای دولتی مراجعه کردند تا در ایام اکسپو خریدهایی داشته باشند.
آیا شما برنامهای برای حمایت از آثار پس از فروش خواهید داشت؟
این بحثها بعدها جزو وظایف دبیرخانهای خواهد بود که تشکیل میشود. اگر نیاز به کمکی هم بود حاضریم این کار را انجام دهیم و کارشناسان خود را برای آموزش شیوه حفظ و نگهداری آثار بفرستیم، اما ستادی پیگیر لازم است. حتی میتوانیم مجموعههای خریداری شده را در مجموعه تالار وحدت به نام آن ارگان یا اداره به نمایش بگذاریم.
چقدر در زمینه خرید مردمی کار شده و تبلیغات صورت گرفته؟ آیا شما به این خرید خوشبین هستید؟
مردم چند دستهاند. گروهی علاقهمندان به هنرند و وضعیت مالی مناسبی هم دارند که آثار را میخرند. البته ممکن است مرفه هم نباشند، اما روی علاقهای که دارند به نوعی خریدهایشان را خواهند کرد. دستهای هستند که نه شناخت دارند و نه توان مالی.
عدهای هم هستند که شناخت روی آثار هنری ندارند، اما وضعیت مالی مناسبی دارند. این عده اهمیت زیادی دارند. دبیرخانه نیز سعی کرده با فرصت کمی که دارد روی این عده کار کند. برخی از اینها به این اکسپو دعوت شدهاند.
اینجا فضاهای زیبایی دارد که بد نیست از آن دیدن کنند. بسیاری از این افراد که برخی از آنان کارخانهداران بزرگی هم هستند بعد از دیدار از خانه هنرمندی یا نمایشگاهی تمایل به خرید داشتهاند، اما مشکلشان ارائه قیمت واقعی این آثار و اطمینان برای خرید است که اکسپو این شرایط را فراهم خواهد کرد.
محمدرضا پارسا – جام جم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version