حال و هوای کربلایی

جام جم آنلاین: خیابان‌ها و معابر منتهی به کارگاه ساخت ضریح حضرت سیدالشهدا (ع) این روزها در گره کور ترافیک وسایط نقلیه قفل می‌شود. مقابل درهای ورودی، جمعیت مشتاق برای زیارت و بازدید لحظه‌شماری می‌کنند. چند روزی است که شهر میزبان خیل عاشقانی است که خود را از جای‌جای میهن اسلامی به اینجا می‌رسانند.

دلش پر می‌زند برای کربلا. در آرزوی یک زیارت بی‌تاب مانده است. می‌پرسی چرا زیارت نرفته‌ای؟ فقط همین واژه‌ها را بر زبان جاری می‌کند؛ نمی‌دانم … نشد … لایق نبودم….

حالا که شنیده کار ساخت ضریح مرقد آقا و مولایش به پایان رسیده، خود را به قم رسانده است تا از زیارت آن بی‌نصیب نماند. مرد مات و مبهوت غرق در تماشای عظمت این هنر و این ضریح است که در آینده‌ای نزدیک قرار است مرقد حضرت حسین بن علی(ع) قبله‌گاه عاشقان شود.

حال و احوال مرد، نشان از غربت او در این شهر دارد، از ساک دستی‌اش هم می‌شود پی برد که او از راه دور به این شهر سفر کرده و با همه نداری‌اش بار و بندیلش را برداشته و توفیق را رفیق راه خود کرده است.

مرد از راه دور آمده است، چشمانی بارانی دارد، می‌شود از بغض گلو به عقده‌های دل او پی برد. مرد آمده است و به مشبکه‌های ضریح پنجه انداخته است تا شاید زیارت کربلا هم نصیبش شود، عشق دلدادگی او را می‌شود در قطره قطره اشکی که بر پهنای صورت او نشسته است، به نظاره نشست.

زن جوان در ازدحام جمعیت خودش را رسانده است، برای هدیه دستبند طلایی که در دست دارد، هیچ حدس و گمانی جز این نیست، آنچه آورده است «زینت» جشن عروسی اوست، اما کار ساخت ضریح به پایان رسیده و هدیه زن روی دست او می‌ماند و زن می‌زند زیر گریه… می‌خواستم زودتر بیاییم، نذر داشتم، اما توفیق یارم نشد…

قم این روزها میزبان دل‌های بی‌قراری است که برای بازدید از این هنر معنوی و متعهد که نمادی مقدس است، خود را از گوشه و کنار این مرز و بوم به این شهر می‌رسانند و حال و هوایی کربلایی می‌گیرند.

محمد خامه‌یار – جام‌جم


jamejamonline.ir – 22 –
بازنشر: ممتازنیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.