به گزارش تفسیری ممتازنیوز iبه نقل از جوان آنلاین،
جبهه تقابل فرهنگی با کشورمان هر از چندگاهی با رو کردن یکسری ابداعات و اختراعاتش همگان را شگفتزده و متحیر میکند. بخشی از این «مصنوعات» ساخته دست تئوریسینهای ناتوی فرهنگی، استفاده از برخی هنرمندان! بریده شده از مردم و کشورشان است. از جمله حرکتهای بدیع و خیلی شاهکار متولیان این جور بازیها، در حد شتر گاو پلنگهای اسکاری و برلینی، میشود قاپیدن این هنرمندان! این سناریوی بسیار آشکار با تکنیکهایی مثل اعطای داوری برخی جشنوارهها در باغ وحش تعدادی از شیوخ نفتی حاشیهنشین همراه است. این اتفاق بدیع ممکن است در جشنوارهای مثل دوبی رخ نمایی کند و کسی مثل «نیکی کریمی» را iبه آنجا برای داوری دعوت کنند. این گونه مجالس با شکوه و مراسمهایی که برپادارندگانش لفت و لیسکنندگان جشنهای بالماسکه و هالووین و. . . می باشند، آداب و پوششهای خاص خودشان را دارند. بنابراین «نیکی» نباید آنجا با لباسهای ناجور در بین آن همه شیوخ سببات سرافکندگی برگزارکنندگان مسابقه را فراهم میکرد. iبه همین دلیل لازم بود که قدری از لباسهای ناجور و وطنیاش را در صندوقخانه منزل جا بگذارد و سپس با ظاهری شفاف و بدون واسطه! در میان ضیافت بچرخد و داوریها کند! البته مهمان ویژه دیگری نیز iبه این جشنواره داوری سوران! هم دعوت شده بود. این میهمان پیشاً لباسهایش را جلوی دوربین iبه فقرا و درماندگانی که آزادی بیان نداشتند، اهدا کرده است؛ iبه همین دلیل یک خانمی که اسمش کاملاً iبه طور اتفاقی هم نام یکی از شهرهای مهم کشور ایتالیاست در این رابطه گفته بود که«این دختر منه ها»! برای خود ما هم جای تعجب و شگفتی دارد که برهنه شدن جلوی دوربین و قضایایی دیگر که این خودشیفته انجام داده است چه ارتباطی با آزادی بیان و حقوق زنان و غیره میتواند داشته باشد. خلاصه اینکه این فرد آزادیخواه فقیر و فمنیستنواز iبه خاطر انساندوستیهایش طی مراسمی خاص در این مهبط آزادی موفق iبه دریافت یکدست ردای مناسب مهمانی! از دست مبارک برخی شیوخ حاشیهنشین دشداشهپوش شده است. iبه این ترتیب نیکی و شیفته! در این جنگ فرهنگی جملگی و با هم در آغوش دشمن پریدند. یکی دیگر از صیدهای ناتوی فرهنگی گره زدن یک «ترانه چهارده ساله» iبه زلفهای جشنوارهای در ویتنام است که البته «ویت» نامش! نیست بلکه نامش«حنیف» است. حالا در آن بزم مهم قرار است چه لباسی از قامت این مسافرتکرده انداخته شود، از همین الان قابل پیشبینی است! iبه احتمال زیاد این مراسم تحت عنوان صید «خرمهره» فرهنگی متمایل iبه آن طرف آب است که تازه iبه سن تشخیص «دوغ از دوشاب» رسیده است. دلیل این اتفاق این است که عوامل ناتوی فرهنگی iبه اربابان و سیاستگذاران کشورهایشان نشان دهند که چه وزنه وزینی از هنر و فرهنگ کشور جدا شده و iبه دامان کوتاه اما پر پیچ و خم آنها افتاده است! این حرکت ایضایی و پاتک گاز انبری که توسط ناتوی فرهنگی طرحریزی و عملیاتی شده است، بنای خرابی بسیاری از جشنوارهها را پیریزی میکند؛ چراکه هیچکدام از این آوارگان فرهنگی در کشور خودشان اعتبار و توان غاز چرانی هم ندارند، چه رسد iبه داوری جشنواره. |
جوان آنلاین – آخرین عناوین فرهنگی