جام جم آنلاین: این سوره با هشدار به کمفروشان آغاز مىشود و ریشه آن را باور نداشتن روز قیامت برمىشمرد. سرگذشت فاجران گنهکار و متجاوز و برخورد آنان با آیات الهى که بیانگر زنگار گرفتگى دلهاى آنهاست، بخش دیگرى از آیات این سوره را تشکیل مىدهد.
البته بیان نعمتهاى جاودان و شادى و سرور بهشتیان، نور امید را در دل مؤمنان روشن مىسازد و آنان را در برابر نیش و نوشهاى مجرمان دلدارى مىدهد تا بر اثر تحقیر و استهزاى آنان اندوهگین نشوند.
مال حرام از راه کمفروشى، عامل سقوط انسان است. لقمه حرام، انسان را تا مرز کفر پیش مىبرد. گناه، انسان را به کفر و انکار حقایق وامىدارد. بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونهاى که کمفروشى شغل انسان شود.
کمفروشى هر صنفى متناسب با خودش مىباشد: معلم، کارگر، نویسنده، فروشنده، مهندس، دکتر و دیگر مشاغل، هر کدام در انجام وظیفه خود کوتاهى کنند، کمفروشند. کمفروش، خود را زرنگ مىداند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمىداند و ظلم اقتصادى به جامعه مىکند. کمفروشى از گناهان کبیره است، زیرا وعده عذاب براى آن آمده است.
در روایات مىخوانیم: هرگاه مردم گرفتار گناه کمفروشى شوند، زمین روییدنىهاى خود را از مردم باز مىدارد و مردم به قحطى تهدید مىشوند. انضباط و دقّت اقتصادى، در رأس برنامههاى اصلاحى انبیاست. چنانکه حضرت شعیب به قوم خود فرمود: «أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» (شعراء/۱۸۳ـ۱۸۱) پیمانه را (در معامله) کامل و تمام بدهید و از کمکنندگان و خسارتزنندگان نباشید و با ترازوى درست وزن کنید و کالاهاى مردم را کم ندهید و روى زمین مفسدانه عمل نکنید.
در تاریخ عاشورا مىخوانیم که امام حسین(ع) چند مرتبه لشگر یزید را موعظه کرد و از آنان اقرار گرفت که مگر من فرزند فاطمه دختر پیامبر شما نیستم، مگر حلالى را حرام یا حرامى را حلال کردهام؟ مگر شما با هزاران نامه از من دعوت نکردید؟ و … در پایان فرمودند: «قد ملات بطونکم من الحرام» شکمهاى شما از حرام پر شده و دیگر سخن حق در روح شما اثرى ندارد.
کسانى آیات قرآن را افسانه و اسطوره مىخوانند که در گرداب گناه و طغیان فرو رفتهاند. توجیه وحى به افسانه، راهى است براى کافر ماندن.
«سِجِّینٍ» از «سجن» به معناى زندان و وزنِ فِعّیل براى مبالغه است: زندان ابد و سخت. «مَرْقُومٌ» از «رقم» به معناى خط درست و مشخص است، به گونهاى که با دیگر نوشتهها اشتباه نشود. بنابراین، «کِتابٌ مَرْقُومٌ» یعنى سرنوشت فاجران، کاملا مشخص و معیّن است و آنان گرفتار زندانِ همیشگى در دوزخاند. مراد از «دین» در آیات مربوط به قیامت، جزاست. «یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ» همانگونه که در سوره حمد، آیه «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» به معناى مالک روز جزاست.
گناه، روح انسان را دگرگون و از درک حق باز مىدارد. فطرت انسان سالم است، آنچه آن را مىپوشاند، گناه است. اصرار و تداوم بر گناه، سبب زنگار قلب است. «رین» به معناى زنگار است که بر اجناس قیمتى مىنشیند. امام باقر(ع) مىفرمایند: هرگاه گناه بر انسان غالب شود، امیدى به رستگارى او نخواهد بود و این است معناى «کَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ».
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند: هیچ بندهاى نیست مگر آنکه قلبش سفید است. با انجام هر گناه، در آن سفیدى نقطه سیاهى پدید مىآید و اگر توبه کند، آن سیاهى محو مىشود و اگر اصرار بر گناه کند، سیاهى توسعه یافته و تمام سفیدى قلب را فرامىگیرد و دیگر انسان به خیر و سعادت برنمىگردد.
عمل، سرمایه انسان است که با آن، خوبىها یا بدىها را کسب مىکند. زنگار گناه که در دنیا مانع درک حقیقت است، در آخرت نیز مانع دریافت الطاف الهى مىشود.
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version