جام جم آنلاین: یکی از چالشهای دائمی رهبران اتحاد شوروی به جز مساله ملیتها و قومیتها، دینمداران خاصه مسلمانان آن سرزمین بود.
رهبران بلشویک شوروی در جهت چیرگی بر شهروندان مسلمان این سرزمین همواره تلاش ویژهای از خود نشان میدادند و اساسیترین کوشش آنان این بود که به مسلمانان بیرون از اتحاد شوروی بباورانند، مسلمانان شوروی از آزادی، عدالت اجتماعی و حقوق مذهبی برخوردارند زیرا این کار بیگمان سبب میشد تبلیغات کمونیستی در آسیا و خاورمیانه کارایی و توان بیشتری بیابد.
اما در همین حال جامعه مسلمانان اتحاد شوروی به جز تاتاران منطقه ولگا از نظر اجتماعی و فرهنگی در شرایطی نبود که به گونهای چشمگیر به اندیشههای کمونیستی گرایش یابد.
روسهایی که در میان مسلمانان زندگی میکردند بیشتر خواهان پشتیبانی بیچون و چرا از مسکو بودند و این در حالی بود که آنها تنها در پارهای زمینهها بلشویسم را پذیرفته بودند و در دیگر موارد تنها به گمان برخوردار شدن از پشتیبانی دولت روسیه و رویارویی با ناسازگاریها و مخالفت مسلمانان غیرروس، از حکومت مرکزی هواداری میکردند. به این ترتیب در بخشهای مسلماننشین، شیفتگان و منادیان بلشویسم بیشتر روسی بودند.
دین ستیزی رهبران شوروی بیدلیل نبود زیرا ضدیت با مذهب بخش بزرگی از آموزههای مارکسیست ـ لنینیستی را به خود اختصاص داده بود.
لنین درخصوص نظریات اسلاف تئوریک خود، تبلیغات ضدمذهبی وسیعی ترتیب داد. برای مثال در کنگره دوازدهم حزب بلشویک بیشترین تاکیدات برضرورت تبلیغات ضدمذهبی در اتحاد شوروی صورت گرفت.
یکی از مهمترین ضرباتی که حکومت بلشویکی به مسلمانان زد، کاهش اقتدار صدور حکم در دادگاههای مسلمانان بود که نهادهای قانونی بلشویکی جای آن را گرفتند. در همین راستا بود که ضوابط ازدواج و جدایی، سرپرستی کودکان و بسیاری روابط اجتماعی دیگر دستخوش تغییر و دگرگونی شدند.
برای نمونه در نیمه دهه ۱۹۲۰ دبیرخانه حزب بلشویک قوانین شدیدتری را برای ایجاد محدودیت در فعالیتهای مسلمانان وضع کرده و به مرحله اجرا گذاشت و آنچنان که در منابع تالیف و ترجمه شده داخلی آورده شده، گروههای مختلف ضدمذهبی و ضددینی در شهرهای مختلف بویژه در مناطق مسلماننشین آسیای مرکزی تشکیل و فعال شدند.
اما به نظر میرسد اشتباه بزرگ بلشویکها این بود که نفوذ اسلام را با نفوذ کلیسای ارتدوکس روسی یکسان پنداشتند و ندانستند که مسلمانان شوروی چالش دائمی آنها خواهند بود، آنچنان که تا زمان فروپاشی نیز چنین بود. آنها میخواستند با ضربه زدن به سلسله مراتب روحانی مذهبی در اسلام، در روندی مشابه با سلسله مراتب روحانی کلیسای ارتدوکس به اسلام نیز ضربه وارد آورند که البته در این کار توفیق چندانی نیافتند.
مساله دیگر برای بلشویکها صوفیان مسلمان در آسیای مرکزی و قفقاز بودند که چون بر پایه ساختارهای نهادی فعالیت نمیکردند، دردسر زیادی برای بلشویکها داشتند. بلشویکها ناچار بودند خانه به خانه و روستا به روستا در پی آنان باشند.
منتقدان اتحاد شوروی نوشتهاند بهرغم سالیان طولانی تلاشهای شوروی برای از بین بردن مبانی فکر دینی و خاصه اسلامی در این سرزمین بویژه در آسیای مرکزی، جالب این بود که حتی برخی اعضای حزب کمونیست نیز تمایل خود را نسبت به برگزاری مراسم مذهبی و سنتی از دست نداده بودند.
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version