قرآن معیار و اسلام تنها دین جشنواره مالکدلان است

۴شنبه ۱۰م آبان iبه نقل از منبع ذکر شده در انتهای خبر در پورتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است

یادداشت علی موذنی iبه iبهانه آغاز جشنواره تئاتر مالکدلان

دبیر سومین جشنواره تئاتر مالکدلان در خصوص معیارها و دِین مدنظر این جشنواره یادداشتی را منتشر نمود.

سرویس نمایش هنرآنلاین//علی موذنی

از همان ابتدای راه اندازی جشنواره با سوال های مختلفی روبه رو شده‌ام که یکی از آن ها این بوده است : دین مورد نظر شما در جشنوارۀ مالکدلان دقیقا چه دینی است؟ آیا فقط اسلام است یا ادیان دیگر مثل یهود و مسیحیت و زردشتی یا آیین های بودایی و هندو و … هم در آن جایی دارند ؟

خداوند در سورۀ آل عمران ذیل آیۀ شصت وهفت در خصوص حضرت ابراهیم می فرماید : ابراهیم نه یهودی و نه نصرانی بلکه حق جو و مسلم بود.

تاکید قرآن بر مسلمان بودن حضرت ابراهیم ، وقتی معنا پیدا می نماید که iبه آیۀ نوزده از همین سوره توجه کنیم که می فرماید : دین در نزد خدا اسلام است.
و یا در آیۀ هشتاد و چهارم از همین سوره می فرماید : هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند ، هرگز از وی پذیرفته نمی باشد و او در آخرت از زیانکاران است !

آیا منظور خدا از این آیه که دین در نزد او فقط اسلام است ، این است که خدا دین یهود و نصرانی را با آن که خود واضع آن است ، قبول ندارد و فقط دین اسلام را دین مورد نظر خود می داند ؟ سوال دیگر این که چرا حضرت ابراهیم را مسلم می خواند در جایی که او پیامبری پیش از حضرت موسی و حضرت عیسی بوده و هنوز دینی iبه نام اسلام در ذهن بشر جا نیفتاده است ؟ واقعیت این است که بر خلاف جامعه شناسان و مردمشناسان غربی که سیر تکاملی جهان بینی انسان را iبه سه دورۀ ادیان ابتدایی و ادیان قدیمِ چند خدایی و ادیان متکاملِ یک خدایی تقسیم می نمایند ، دین مورد نظر خداوند از وقتی حضرت آدم iبه زمین هبوط نموده تا دینی که حضرت محمد آورنده اش بوده ، یک جریان iبه هم پیوسته بوده و هیچ اختلافی در آن نبوده ، برای همین خداوند این جریان iبه هم پیوسته را iبه نام اسلام و حضرت ابراهیم را مسلم می خواند ، زیرا آن حضرت در برابر خدا تسلیم بوده و اراده و اختیارش را در راه رضای او iبه کار می گرفته است و مگر معنی اسلام جز این است ؟ شکی نمی باشد که اگر ضرورت ایجاب می نمود، خداوند سایر پیامبرانش را نیز iبه همین صفت یاد می نمود، زیرا نام اسلام iبهترین تعریفی است که خدا می توانسته برای هویت بخشی iبه دین مورد نظر خود iبه کار گیرد.

جالب این که خدا در قرآن هیچ وقت کلمۀ دین را iبه صورت جمع iبه کار نبرده تا iبه این وسیله نشان دهد که فقط یک دین را در نظر دارد که آن هم اسلام است، حتی اگر این دین در زبان بشر در دوره های مختلف اسامی مختلفی را iبه خود پذیرفته باشد. در واقع آنچه iبه عنوان ادیان الهی رواج دارد ، سهوی است که اتفاق می‌افتد، وگرنه هر پیامبری که از طرف خدا مبعوث می شده، هم پیامبران پیش از خود را تایید می نموده هم پیامبر پس از خود را بشارت می داده و iبه این ترتیب بر پیوستگی جریان تک دینی از منظر خدا تاکید می نموده است، چنان که خدا در آیۀ هشتاد و یکم از سورۀ آل عمران iبه پیمانی اشاره می نماید که از پیامبران گرفته تا پیامبران پیشین را تایید و پیامبران پسین را بشیر باشند.

اکنون سوالی دیگر پیش می آید وآن این که چرا وقتی خداوند یک دین را مد نظر دارد ، پیامبران متعدد را برای عرضۀ آن مبعوث نموده است ؟ آیا تعدد پیامبران برای تبلیغ و ترویج یک دین که مورد نظر خداوند بوده ، سبب اختلاف در هواداران هر پیامبر نمی شود و iبه نقض غرض خداوند نمی انجامد ؟ در پاسخ باید گفت که پیامبران چه آن ها که مالک کتاب بوده اند و چه آن ها که دین پیامبران اولوالعزم را تبلیغ می نموده اند ، در طول تاریخ برحسب مقتضیات وقت و تکامل انسان مبعوث می شده اند تا یادآور یگانگی خدا باشند و بشر را از بت پرستی و خرافه پرستی نجات بخشند.

ثانیا اگر تطّور و تکامل و توسعه‏ای هم در دین ایجاد می شده ، نه در اعتقاد iبه یگانگی خداوند که در روابط اجتماعی و حقوق و مقرّرات بوده که iبه طور طبیعی نتیجۀ نیاز وقت و خصوصیات محیطی و ویژگی های مردم هر سرزمینی بوده است. پایه و اساس تعلیمات پیامبران همه در جهت یادآوری یگانگی خداوند بوده ، اما نوع عرضه اش در تناسب با رشد و تکامل بشر در دوره های تاریخی متفاوت بوده است.

مثال خوبی که دراین خصوص می توان زد ، این است که انسان در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش آموز بوده که دوره های درسی ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه را گذرانده است.

بنابراین ما با تکامل دین طرفیم نه اختلاف ادیان . و هر دینی و هر پیامبری در عصر خود حق بوده است، و مسلما اگر پیامبر اول نبود، دین پیامبر دومی اثر نمی کرد. اگر اولی و دومی نبودند، دین پیامبر سوم اثر نمی کرد. اگر دین آسمانی حق نبود، نه پیامبر بعدی، پیامبرقبلی را تصدیق می کرد نه پیامبر پیشی آمدن پیامبر بعدی را بشارت می داد.

خطوط کلی دین هریک از این پیامبران نیز تغییر نکرده و اگر تغییری بوده، در امور جزئی است، و گرنه اصول اعتقادی، فقه و حقوق و اخلاق ثابت مانده اند. هیچیک از این پیامبران توحید و نبوت و معاد را نه تنها نفی نکرده، بلکه بر آن صحه گذاشته است.

بنابراین در پاسخ iبه این سوال که دین مورد نظر در جشنواۀ مالکدلان کدام است ، باید بگویم که آنچه خداوند از وقت آدم تا خاتم iبه عنوان دین اسلام توسط پیامبرانی که خود مبعوث نموده ، و در قرآن iبه هریک پرداخته ، مورد نظر جشنواره است.
زیرا همۀ پیامبران اولولعزم و پیامبرانی که مروج دین پیامبران مالک کتاب بوده اند ، مورد نظر جشنواره اند و می توانند دستمایۀ کار قرار گیرند با ذکر این نکته که آنچه از آنان پرداخت می گردد، از منظر قرآن باشد، زیرا آنچه معیار جشنواره است ، قرآن است و بس . iبه عنوان مثال در قرآن iبه صراحت آمده که حضرت عیسی iبه صلیب کشیده نشده و iبه آسمان چهارم منتقل شده است. پس جشنواره نیز iبه صلیب کشیده شدن حضرت را در صحنۀ تئاتر برنمی تابد …

انتهای پیام/۵۴/۵۳

 


آخرین خبرها
منبع: خبرگزاری هنر آنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.