نوجوانی یعنی میان دو برزخ گرفتاری؛ نه آنقدر بچهای که تا یکی بگوید بالای چشمت ابروست آنقدر با صدای بلند جیغ بکشی و گریه کنی که همه به معذرت خواهی بیفتند و با انواع روشها از خریدن هله هوله و اسباب بازی گرفته تا بردن به پارک و شهربازی و غیره سعی کنند جبران کنند تا آرام شوی و به این ترتیب یک زهرچشم حسابی از همه بگیری، نه آدم بزرگ به حساب میآیی که روی حرفت حساب باز کنند. تا میخواهی باور کنی که بزرگ شدهای و در جمع بزرگترها اظهار نظر کنی و خودی نشان بدهی، با چشم غره اطرافیان متوجه میشوی که هنوز بچهای؛ خلاصه نه در میان بچهها احترامی داریم و نه در میان بزرگترها جایگاهی.
گاهی فکر میکنم بزرگترها یک جورهایی از شرایط سنی ما به نفع خودشان استفاده میکنند؛ هر وقت نمیتوانند سر و صدای ما را تحمل کنند یا میخواهند کاری برایشان انجام دهیم، بزرگ شدهایم و هر وقت میخواهند از مسئلهای سر در نیاوریم، کوچکیم و باید برویم دنبال بازیمان.
از نظر من خود آنها هم نمیتوانند ما را درک کنند و یا نمیدانند که دوران نوجوانی چه جور دورانی است. ما با اینکه در حال بزرگ شدن هستیم ولی هنوز نیاز به بازی داریم، دوست داریم مانند همه افراد از این دوران لذت ببریم و تا کمی شیطنت میکنیم به ما نگویند این کارها از تو بعید است و تو بزرگ شدهای، زشت است و از این جور حرفها، از طرفی هم از ما نخواهند مانند بزرگ ترها رفتار بیعیب و نقصی داشته باشیم و کوچکترین اشتباه ما را بزرگ نکنند، به ما فرصت یادگیری مهارتهای دنیای بزرگترها را بدهند و مطمئن باشند که یاد میگیریم، مثل همه، مثل خود آنها.
همچنین انتظار داریم دیگران به ما اعتماد کنند، نمیگوییم که از عهده همه کارها برمی آییم اما بعضی از کارها را هم میتوانیم انجام بدهیم و دوست داریم به ما اجازه بدهند امتحان کنیم تا هم خودمان را باور کنیم و هم نسبت به دنیای اطرافمان شناخت کافی پیدا کنیم.
فائزه مقدم / ایران
قدیمی ترین مطالب مرتبط
- جزئیات شهریه دوره های آمادگی فراگیرکارشناسی و ارشد
- شهریه دوره کارشناسی ارشد بدون آزمون دانشگاه آزاد اعلام شد
- بیشتر پذیرفته شدگان آزمون دکتری کدام دانشگاه می روند؟!
- فردا؛ آغاز ثبتنام آزمون فراگیر کارشناسی پیام نور
- زمان ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد ۹۲
MIGNA