جام جم آنلاین: یادش بخیر، زمان کودکی را میگویم، چقدر خوشحال بودیم و برای دیدن برنامههای کودک تلویزیون لحظهشماری میکردیم، چقدر با خودمان ملودی تیتراژ برنامه کودک را زمزمه میکردیم، چقدر دلمان برای دستهای کوچک حنا میسوخت و چقدر با شیطنتهای پسرشجاع همراه میشدیم.
اما همه چیز به یکباره عوض شد. حنا بزرگ شد و دیگر در مزرعه نماند، پسر شجاع دیگر دل و دماغ شیطنت و بازیگوشی را نداشت و زنان کوچک برای خودشان کسب و کاری راه انداخته بودند و دیگر فرصت نداشتند به مادر و پدرشان سری بزنند.
حالا اگر ملودی تیتراژ برنامه کودک هم از یاد ما رفته است، اما یک فرق بزرگ میان بچههای امروز با بچههای دیروز باقی مانده؛ بچههای دیروز برای دیدن برنامههایشان ثانیهشماری میکردند. برای آنها مهم نبود که این برنامهها سیاه و سفید پخش میشود و رنگ ندارد، اما بیشتر بچههای امروز علاقهای برای دیدن برنامههایشان حتی در جدیدترین سیستمهای تلویزیونی ندارند. برای کودکان دیروز، مجریان و گفتههای آنها به اندازه کارتونها جذاب بودند، اما بیشتر مجریان امروز حرفی برای کودکان ندارند. یکی از دلایل این ضعف، نداشتن «متن» خوب و منسجم است. متنی که هم بتواند برای کودکان جذاب باشد و هم مهارتهای مختلفی را به آنها آموزش دهد. برای آسیبشناسی این موضوع و یافتن راهکار سراغ برخی از برنامهسازان کودک تلویزیون رفتیم.
آسیبهای بداههپردازی
مجتبی ظرفیان که به عمو مهربان شهرت دارد، در پاسخ به این سوال که چقدر برنامههای کودک و شکلگیری آن مبتنی بر متن است، میگوید: متاسفانه خیلی به این موضوع توجه نمیشود البته گروه ما در برنامه «رستوران کودکان»و همینطور «یه لقمه خنده» تلاش کردند که این اتفاق بیفتد و برای همین از دکتر بهزادی که روانشناس کودک است برای نمایشیتر کردن برنامههایمان استفاده کردیم، اما مسالهای که باعث میشود برنامههای کودک از سطح پایینی نسبت به سایر برنامهها برخوردار باشد عدم اختصاص بودجه کافی به آنهاست. اگر کمی از بودجههایی را که به سریالها اختصاص میدهند به برنامههای کودک هم بدهند، ما شاهد اتفاقات بهتری در این حوزه خواهیم بود.
ظرفیان بر این باور است که اگر به برنامههای کودک توجه و بودجه بیشتری اختصاص داده شود در آینده جامعه، نوجوانان و جوانان مبتکر و خلاقتری خواهد داشت. او میگوید: ما باید از پایه برای بچهها برنامهریزی کنیم تا آنها در آینده قوی و با اعتماد به نفس وارد زندگی و اجتماع شوند.
عمو مهربان در پاسخ به این سوال که چقدر برنامههای کودک مبتنی بر بداههپردازی است، میگوید: بداههپردازی یک وصله جدانشدنی از برنامه کودک است. بخصوص در برنامههای زنده نمیشود از این موضوع استفاده نکرد. به طور کلی میتوان گفت که ۵۰ درصد برنامههای استودیویی و مجریمحور کودکان براساس بداهه شکل میگیرد. البته هر چقدر که برنامه مبتنی بر متن باشد، طبیعتا کار راحتتر و اصول آن استوارتر و هدفمندتر است، اما معمولا برای ۶ دقیقه کار، فقط ۳ خط متن وجود دارد، بنابراین ما مجبوریم بیشتر از حافظه و تجربیات خودمان استفاده کنیم.
کارگردان برنامه یه لقمه خنده در ادامه، این نکته را یادآوری میکند که نباید مجری یا عروسکگردان به عنوان بداهه هر چیزی را که به ذهنش میرسد در برنامه عنوان کند. برخی معتقدند که با بداههپردازی میتوانند فضای برنامه را جذابتر و خودمانیتر کنند که این هم یک روش اشتباه است. چون تکتک کلماتی را که مجری میگوید در ذهن کودک حک میشود و بارها آن را تکرار میکند. بنابراین از این نظر ما وظیفه سنگینی را به عهده داریم. عمو مهربان درباره حذف موسیقی از برنامههای کودک میگوید: بچهها به موسیقی و شادی نیاز دارند و ما باید موسیقیهای سالم و در عین حال شاد برای آنها فراهم کنیم. با حذف موسیقی بخشی از خلاقیت بچهها از بین میرود. البته اگر متنها و امکانات بهتری داشتیم شاید میشد برای جایگزین کردن موسیقی در برنامهها راهی یافت، اما اکنون و در شرایط فعلی واقعا نه متنهای خوبی داریم و نه امکانات بالایی.
این در شرایطی است که شبکههای ماهوارهای هر روز بیشتر میشوند و با برنامههای خود میتوانند کودکان ما را جذب کنند. اگر ما نتوانیم برنامههای جذاب و خوب برای بچهها تولید و پخش کنیم، نسل آینده با مشکل روبهرو خواهد شد.
حال را نباید با گذشته مقایسه کرد
خاله شادونه را بیشتر بچههای ایران میشناسند؛ خالهای که حسابی جای خودش را میان بچههای امروز باز کرده است. علیاکبر ذاکری تهیهکننده برنامه خاله شادونه ابتدا و در پاسخ به این سوال که در برنامههایشان چقدر از متن و اساسا حضور نویسنده استفاده میکنند، میگوید: بسیار زیاد به این موضوع اهمیت میدهم و برایم مهم است. برای همین هم تمام ۳۰۰ برنامهای را که تا به حال ساختهام متن داشتهاند و نویسندهای مشخص آنها را نوشته است. مجریان برنامههایی که من آنها را تهیه میکنم بندرت از بداهه استفاده میکنند.
ذاکری بر این باور است که در برنامههای کودک نمیشود از متن استفاده نکرد، او میگوید: ساخت این گونه برنامهها ساختار و ویژگی خاص خود را دارد.
ذاکری این نکته را هم یادآور میشود که نویسنده باید طبق شرایط استودیو و امکانات موجود، متن برنامه را بنویسد و اگر غیر از این باشد طبیعتا نمیشود برنامه را طبق متن پیش برد.
او در ادامه میگوید: مثلا اگر قرار است قصهای داشته باشیم که در آن پادشاه حضور دارد باید لباس پادشاه و وسایل دیگر را از قبل آماده کنیم. تهیهکننده برنامه «سرزمین دونهها» که به برنامه خاله شادونه شهرت دارد در پاسخ به این سوال که چرا برنامههای کودک در دهه ۶۰ و ۷۰ پرمخاطبتر بودند، میگوید: چون هم شبکههای تلویزیون متعدد نبودند و هم شبکههای ماهوارهای وجود نداشتند، الان هم شبکههای مجازی زیاد است و هم سلیقه مخاطبان کودک امروز مثل گذشته نیست. ذاکری میگوید: برای مثال اگر برنامه «محله برو و بیا» الان پخش شود هرگز محبوبیت زمان خود را نخواهد داشت. بنابراین نباید برنامههای گذشته را با امروز مقایسه کرد.
ذاکری در ادامه در پاسخ به این سوال که در نوشتن متن برنامهها چقدر از نظرات کارشناسان کودک استفاده میکند، میگوید: سعی میکنیم که این اتفاق بیفتد. ضمن این که خودمان هم در برنامه اتاق فکری تشکیل دادهایم که در این اتاق با کارشناسان مختلفی هماندیشی میکنیم و موضوعات روز و مهم را انتخاب و کار میکنیم.
عمو مهربان: برخی بر ا ین باورند که با بداههپردازی میتوان فضای برنامه را جذابتر و خودمانیتر کرد که این هم یک روش اشتباه است. چون تکتک کلماتی را که مجری میگوید در ذهن کودک حک میشود و بارها آن را تکرار میکند
یکی از موضوعات که معمولا در برنامههای کودک دیده میشود، لحن ضعیف مجریان و صحبتهای عروسکهاست. ذاکری در این رابطه میگوید: متاسفانه این موضوع در بعضی از برنامهها وجود دارد. این ضعف بیشتر به انتخاب سازندگان برنامههای کودک مربوط میشود. آدمهایی که هیچ تخصصی در ارتباط با کار کودک ندارند و تنها هدفشان این است که کودکان را به هر نحوی که شده سرگرم کنند. من به عنوان تهیهکننده یکی از برنامههای کودک نسبت به این مساله بسیار حساسیت دارم و همیشه به عوامل برنامه این مساله را متذکر میشوم که از کلمات نامناسب استفاده نکنند. چون به هر حال ما در برابر کودکان و خانوادههایشان مسوول هستیم.
ذاکری در پاسخ به این سوال که آیا با حذف موسیقی در برنامههای کودک موافق است، میگوید: من اصلا موافق نیستم. چون این موضوع اصلا کارشناسی شده نیست. اگر شما برنامههای موفق کودک را در همه جای دنیا ببینید متوجه میشوید که اکثر این برنامهها موزیکال هستند و هیچ چیزی را نمیتوانیم جایگزین آن کنیم.
به هر حال حذف موسیقی از برنامههای کودک عرفا و شرعا درست نیست. ما باید به دنبال اصلاح روش استفاده از موسیقی باشیم و نه حذف مساله.
متن اصل است
محمد مسلمی کارگردان برنامه محبوب فیتیله است. برنامهای که پس از ۸ سال حالا حسابی جای خودش را میان کودکان بازی کرده است. برنامه فیتیله از سطح بالای ساختاری برخوردار است و نشان میدهد که سازندگان آن با فکر و اندیشه بخشهای مختلف آن را روانه آنتن میکنند.
مسلمی به داشتن متن در برنامههای کودک تاکید میکند و میگوید: به هر حال نمیشود بدون متن کار مخصوص کودکان را در تلویزیون تولید و پخش کرد.
چون به نظرم بچههای امروز بسیار باهوش هستند و اگر در برنامه کودک به آنها اطلاعات اشتباه داده شود در ذهنشان باقی خواهد ماند و رفع آن دیگر جبرانناپذیر نخواهد بود. ضمن این که ما داریم تلاش میکنیم از قصههای کهن ایران در این برنامه استفاده کنیم و به بچههای امروز ادبیات غنی فارسی را آموزش دهیم.
مسلمی در پاسخ به این سوال که چقدر کارشان براساس بداهه است، میگوید: به هر حال از بداهه هم نمیشود استفاده نکرد بخصوص در برنامه زنده که ممکن است هر اتفاقی بیفتد، اما این که بخواهیم بر بداهه متکی باشیم اصلا این طور نیست و حتما طرحی را از قبل داریم. کارگردان فیتیله میگوید: در این برنامه سعی کردهایم از نظرات کارشناسان کودک برای بهتر شدن کار استفاده کنیم و نظرات آنها را در اختیار نویسندگان قرار دهیم تا آنها طبق نظرات کارشناسان متنهای برنامه را بنویسند و برای همین میتوانم بگویم در برنامه فیتیله ۷۰ درصد متن وجود دارد و ۳۰ درصد بداهه.
محمد مسلمی در مورد بودجهای که برای برنامههای کودک در نظر گرفته میشود، میگوید: به هر حال اگر بخواهیم کار ماندگار انجام دهیم باید هزینه کنیم و اتفاقا باید بیشترین بودجه را برای نویسندگان در نظر بگیریم چرا که آنها هدایتگر اصلی برنامهها هستند، اما متاسفانه همیشه کمترین بودجه به نویسندگان اختصاص مییابد.
نباید بچهها را دستکم گرفت
آزیتا رضایی همان خاله دوست داشتنی در برنامه «رستوران و کودکان» است. شاید بتوان گفت او یکی از افرادی است که همیشه دلسوزانه برای بچهها کار میکند و دغدغه بسیاری در مورد آنها دارد. رضایی ابتدا و در پاسخ به این که سوال آیا هزینههایی که برای ساخت برنامههای کودک در نظر گرفته میشود کافی است یا خیر میگوید: متاسفانه این هزینهها به هیچ وجه کافی نیست و همیشه کمترین بودجه برای اینگونه برنامههاست، برای همین هم خروجی خوبی در این زمینه نداریم. چون کارها با شتاب ساخته میشود و از طرفی افرادی که در اینگونه برنامهها دستاندرکار هستند افراد متخصصی نیستند.
رضایی بر این باور است که باید به کودک اهمیت بیشتری داده شود تا در آینده شاهد کشوری پویاتر و بالغتر باشیم.
مجری برنامه رستوران کودکان درباره این که به وجود متن در برنامههای کودک چقدر اعتقاد دارد، میگوید: بسیار زیاد، اما متاسفانه به خاطر نداشتن نویسنده معمولا باید از بداهه استفاده کنیم و باری به هر جهت کار را پیش ببریم. البته متن زمانی کیفیت برنامه را ارتقا میدهد که امکانات مناسبی در اختیار برنامهسازان وجود داشته باشد و متن، سطح کیفی را ارتقاء دهد، اما با همه این نواقص به خاطر نبود متنهای قوی هر کسی در برنامه، هرچه دلش میخواهد میگوید. در صورتی که این مجریان برای کودکان الگو هستند و بر بچهها بسیار تاثیر میگذارند.
بنابراین مجریان کودک نباید برای خنداندن بچهها یا شاد کردن آنها از کلمات سخیف و بیمعنا استفاده کنند.
آزیتا رضایی در ادامه میگوید: پیشنهاد میکنم برای ارتقای برنامههای کودک در آینده از حضور کارشناسان کودک بیشتر استفاده شود، چراکه با مشورت گرفتن از آنها میتوانیم برنامههای آموزشی مفیدتری را در اختیار کودکان امروز و نسل آیندهمان قرار دهیم.
محبوبه ریاستی / جامجم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version