به گزارش ممتازنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،
بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
*مومنان باید کار امر به معروف و نهی از منکر از سیرت پسامبر پیروی کنند یعنی دعوت را عرضه کنن و از رد و قبول خلق فارغ باشند.
*معروف عملی است که در فطرت همه آدمیان به خوبی و مطلوبی شناخته شده است و منکر عملی است که هیچ کس راضی به اتصاف به آن نیست اگرچه عامل آن باشد؛ جنانکه اگر کسی را منافق خوانند حتی اگر منافق باشد آن را از خود نفی میکند.
گر نه این نام اشتقاق دوزخ است پس چرا در وی مذاق ذوزخ است
(مثنوی)
*کلمه عرش به معنی تخت است که پادشاهان بر آن مینشینند و بدیهی است که تخت هر کس متناسب با عظمت ومقام اوست. بنابر این خداوندِ هستی را که ازلی و ابدی است و او را هیچ نهایت و پایان نیست تختی باید به عظمت او و آن تمامی ذرات آفرینش است که خداوند بر آن نشسته است:
در پس هر ذره درگاهی دگر پس ز هر ذره بدو راهی دگر
*در حدیث آمده است که قلب انسان با ایمان عرش و تخت پروردگار عالمیان است و این عظمت مقام دل را میرساند. این دل اگر عرش رحمان نباشد میعادگاه شیاطین و چراگاه چارپایان خواهد شد.
ده بود آن نه دل که اندر وی گاو و خر بینی و ضیاع و عقار
*جوهر رسالت انبیا عشق است و جوهر ایمان نیز عشق است. هر مومنی رسول عشق است. هر که عاشقتر به کمال نزدیکتر. بنابر این محبت ورز باید بود، محب و عاشق باید بود. یکدیگر را دوست میباید داشت.
ارسال نظر :
باشگاه خبرنگاران