چطورازافکاروسواسی خلاص شویم

اگر شخصی هستید که بدون اختیار و از روی اجبار، عملی را مکررا انجام می دهید، بدانید که این کار شما یک نوع وسواس رفتاری است. اما اگر مطلب یا موضوعی را در فکر و ذهن خود مدام تکرار می…

اگر شخصی هستید که بدون اختیار و از روی اجبار، عملی را مکررا انجام می دهید، بدانید که این کار شما یک نوع وسواس رفتاری است. اما اگر مطلب یا موضوعی را در فکر و ذهن خود مدام تکرار می کنید، دچار وسواس فکری شده اید.

در ذهن فرد وسواسی، اختلالی به وجود می‌آید که توقف قطعی آن فکر یا آن عمل امکانپذیر نیست و به این مسئله وسواس فکری می گویند. اغلب مبتلایان به وسواس فکری ، افکار بیهوده و غلط یا وحشتناکی در ذهن خود به وجود می‌آورند که این افکار در چرخه‏ای بی‌پایان، مرتب تکرار می‌شود. در این حالتِ یک فکر، یک عقیده ، یک احساس بطور دردسر سازی تکرار می گردد. مثلاً شخصی مدام به مرگ می اندیشد و همان فکرهای بیهوده را دائما در ذهن خود مرور و یادآوری می کند.

نمونه هایی از افکار وسواسی عبارتند از ؛ فکر آسیب زدن به خود یا دیگران ، مرگ نزدیکان ، آلوده بودن، مبتلا به یک بیماری لاعلاج بودن، آتش سوزی ، تصادف و گناه کاربودن.

یکی از مهم ترین علت های وسواس فکری بی هدفی و غیر فعالی است. داشتن فعالیت­های مکرر و تنش های روزمره ی زیاد نیز، سبب منحرف شدن ذهن می شود. تنهایی و انزوا، نداشتن ارتباط کلامی و فیزیکی با دنیای خارج، پرداختن به فعالیت های ضعیف و انفرادی در حد زیاد، خود به خود و به تدریج می تواند اضطراب زا و موجب افکار وسواسی شوند. عدم رفع تنش ها و خستگی های روزمره می تواند به مرور، زمینه ساز خستگی روانی گردد و باعث بروز وسواس فکری شود.

در مقابل فکر وسواسی متقابلاً اعمال وسواسی نیز در نوع عمیق تر اختلال ، به صورت اختلال رفتاری ظهور پیدا می کند؛ نظیر شستن دست ها ،حمام کردن مکرر، دل شوره در باره امور مختلف نظیر شیر گاز، پنجره ها ، کمدها و قفل در و …

این بیماران لازم است بدانند وسواس فکری آنها سبب اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ارزشمند عمر می شود، اینها دچارعدم توانایی در تمرکز حواس و حواس پرتی می شوند، فکرهای تکراری و بیهوده سبب می شود تا این بیماران از کارهای اصلی از جمله تحصیل علم، مطالعه، کار و… باز بمانند. فکرهای وسواسی ، سبب خستگی ذهن و بی حوصلگی می شوند. بنابراین فرد برای فکر کردن درباره موضوعات مهم و اساسی زندگی و تحصیلی ناتوان می گردد.

بیماران وسواس فکری در صورتیکه جدا بخواهند ، می توانند با صبر و حوصله به آرامش بازگردند؛

با خودتان عهد ببندید و برنامه‏ریزی کنید که فقط در ساعت های معینی درباره موضوع وسواس، فکر کنید ؛ تا به مرور زمان از شدت وسواس کاهش یافته و از بین برود.

هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راه‏های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.

گفتنی است که برای درمان وسواس فکری نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه‏های فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایی یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید.

در انتها لازم به ذکر است که این اختلال به شکل های متفاوتی در افراد شایع است که در شرایط آزار دهنده­ی آن توصیه می شود حتماً به روان شناسان مراجعه گردد.
منبع: مجله پزشکی مادر

روانشناسی خانواده

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.