جام جم آنلاین: اسدالله عسکراولادی، عضو باسابقه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران هماکنون ریاست اتاق مشترک ایران و چین را به عهده دارد؛ اتاقی که تجارت با یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان را برای ایران مدیریت میکند و زیر نظر دارد.
وی در گفتوگو با جام جم در برابر پرسشهای صریح در زمینه آسیبهای تجارت ایران با چین قرار گرفت و در مقام پاسخ به آن، نقصان برنامهریزی استراتژیک در ایران و نبود دیدگاه یکسان و مشترک در میان مدیران اقتصاد کشور برای رفتار اقتصادی با چین را علتالعلل بروز این آسیبها دانست.
عسکراولادی معتقد است چین با مزیتهایی که دارد یک فرصت بزرگ برای اقتصاد ایران محسوب میشود، به شرطی که از آن صحیح استفاده کنیم.
چین هماکنون یکی از مهمترین شرکای استراتژیک اقتصادی ایران است. با این حال به نظر میرسد تجارت با این کشور آسیبهایی را متوجه اقتصاد ایران ـ بویژه بخش تولید ـ کرده است. در اینباره چه میگویید؟
چین تقریبا دومین اقتصاد بزرگ جهان است که اکنون برای رقم زدن معادلات سیاسی و بینالمللی با آمریکا رقابت میکند. در واقع این کشور اتحادیه اروپا را تقریبا پشت سر گذاشته و رقیب آمریکا شده است. اقتصاد چین بسیار بزرگ شده و با زیرساختهای جذاب و متنوعی که فراهم آورده، مقرراتی که اصلاح کرده و ایجاد شرایط سهل و آسان برای تولید و صادرات، میزبان تقریبا تمام نشانههای ریز و درشت اقتصاد جهان شده است.
روشن است ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه به عنوان هدف سیاسی ـ اقتصادی این کشور قرار گیرد. از سوی دیگر شرایط در کشور ما نیز به گونهای است که میخواهیم با چین ارتباط گستردهای داشته باشیم و منافعمان از جهات مختلف از جمله در موضوع تحریمها مشترک است.
با این حال به نظر میرسد ورود چین به اقتصاد ایران از حد گذشته و این کشور در حال تسخیر بازارهای ایران و کنار زدن تولیدکنندگان ایرانی است. یعنی نوعی دامپینگ به کمک این کشور آمده و محصولات ایرانی را در بسیاری زمینهها از دور رقابت خارج کرده است.
من همه اینها را قبول دارم، اما کرم از خود درخت است. صریح میگویم چه کسی پای محصولات چینی را به بازار ایران باز کرده است؟ چه کسی سنگ قبر و سیر، شلنگ آب و سایر کالاهای ریز و درشت چینی را وارد بازار ایران کرده است؟ چه کسی محصولات خطوط تولید را برای کمتر تمام شدن قیمت به چین سفارش میدهد؟ روشن است که برخی از خودمان با انگیزه کمتر تمام شدن قیمت دست به این گونه اقدامات میزنیم. اگر شما محصولات چینی را به وفور در همه جا میبینید و اگر برخی از این محصولات بیکیفیت و آنقدر ارزان است که تولیدکننده ایرانی توان رقابت با آن را ندارد، به دنبال یافتن علتهای آن در خودمان باشید نه چینیها. چین یک بازار بزرگ تولیدی و صادراتی است. هرچه را به او سفارش بدهید، با هر کیفیت و قیمتی بلافاصله میسازد و میفرستد.
چرا تجار ما روبه سفارش به چینی ها آوردهاند؟
به مشکلات بخش تولیدمان نگاه کنید. تولیدکنندگان و صادرکنندگان با دهها چالش مواجهند که همه میدانند چیست و زیاد وارد ماهیت آن نمیشوم. قیمت تمام شده در ایران بالاست و زمان تحویلدهی نیز طولانی است. محصولات تنوع ندارد و تولیدکننده امکان کشش مالی برای رفع این چالشها را در خود نمیبیند. نه امکان هست و نه انگیزه. لذا یک تاجر برای این که مشکلات بخش تولید به وی و بازارش منتقل نشود رو به سفارشدهی به چین میآورد که ارزان و سریع و منعطف و بیحاشیه است.
اما همه اینها باید باعث شود بازارمان را در اختیار محصولات بیکیفیت و بنجل چینی قرار دهیم؟
خیر. دلیل نمیشود. اصلا دلیل نمیشود، اما باید پرسید مسوول سفارش و ورود این کالاهای بنجل کیست؟ چرا کسانی بنجل سفارش میدهند و چرا کسانی اجازه ورود میدهند. شما به تولیدات چین نگاه کنید. لوکسترین گوشیهای موبایل اپل در چین تولید میشود. بهترین برندهای لباس خط تولیدشان در چین است.
بوئینگ و ایرباس هم در چین فعالیت استراتژیک دارند. نه در ایران در همه جای جهان هر چه را دست میگذارید یا چینی است یا ردپایی از چین در تولید آن یافت میشود. پس این طور نیست که چین بیکار نشسته و برای ایران کالای بنجل تولید کند. آن هم وجود دارد و صفر نیست، اما سهم قابل توجهی ندارد. سهم قابل توجه در اختیار سفارشدهندگان است که میروند کالای بنجل و با کیفیت نازل سفارش میدهند. سهم بعدی تقصیر هم متوجه کسانی است که اجازه ورود به این کالاها میدهند و سرانجام مدیرانی که برای ارتباط اقتصادی با چین برنامه استراتژیک و نقشه راه ندارند.
در این باره چه باید کرد؟
ما با یک واقعیت مواجهیم و آن این است که چین یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان است و این امر میتواند برای ایران در آن واحد هم فرصت و هم تهدید باشد. به عقیده من باید یک نقشه راه برای رابطه اقتصادی با چین در همه ابعادش تدوین کنیم و تکلیف همه از جمله واردکننده، تاجر، سفارشدهنده، تولیدکننده و در نهایت بازارمان را مشخص کنیم، اما سوال ما این است که چه کسی باید تکلیف همه را در این میان مشخص کند و چرا تا به حال این چنین نکرده است. اتاقهای مشترک بازرگانی اتفاقا مسوول تسهیل رابطه تجاری کشورها هستند.
تدوین استانداردهای کلان اقتصادی کار آنها نیست. ما برای وصل کردن وجود داریم… تمام اقتصادهای دنیا برای رابطه خودشان با چین نقشه راه دارند به جز ایران.
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version