شوک: و لحظهای نمیگذرد که یک جوان دیگر از پشت سر این پسر مهاجم را میگیرد و با رسیدن مأموران حراست مترو دختر و پسر جوان به اتاق انتظامات هدایت میشوند. دختر جوان ماجرا را برای پلیسی که بعد از چند دقیقه رسیده اینگونه تعریف میکند: این آقا به صورت غیرمجاز وارد واگن خانمها شده بود و برای مسافران مزاحمت ایجاد میکرد، هرکسی هم به او معترض میشد پاسخ میشنید که «پشتم گرم است و هر کاری دوست داشته میدهباشم انجام م». وقتی با اعتراض شدید من هم روبهرو شد با مشت و لگد به من حمله کرد و بشدت کتکم زد.
مأمور پلیس پس از شنیدن ماجرای درگیری ابتدا از دختر جوان میخواهد رضایت دهد و وقتی با مخالفت او مواجه میشود، پرونده را به دادسرا میفرستد. القصه پس از دو روز معطلی و رفتوآمد، بالاخره خانواده دختر جوان با در نظر گرفتن شرایط پسرک رضایت میدهند تا از انتقال او به زندان به جرم مزاحمت نوامیس جلوگیری شود اما… !
این حکایت شاید چند بار دیگر نیز تکرار شده باشد، شاید چند بار دیگر نیز در اثر ورود غیرمجاز آقایان به واگنهای ویژه بانوان، درگیریهایی اینچنینی رخداده باشد ولی به گفته خانمهای مسافر مترو علیرغم این اتفاقات، نهتنها هیچ ارادهای برای جلوگیری از ورود مردان به واگن زنان دیده نمیشود بلکه در کمال تعجب هر روز پیشروی و تجاوز برخی از مردان به حریم خانمها بیش از پیش به چشم میآید.
چند وقتی است شرکت مترو در هر ایستگاه چند نفر را مأمور جلوگیری از ورود آقایان به واگن بانوان کرده اما این افراد هم نتوانستهاند مانع از اشغال واگنهای زنان توسط مردان بشوند. داستان این اشغال هر روز مقابل چشمان آنها رخ میدهد و فقط توجیه این مأموران در قبال چنین اشغالی این است که: «مردان اشغالگر(!) در ایستگاههای دیگر سوار شدهاند و از دست آنها کاری برنمیآید.»
یکی از دختران مسافر مترو در اینباره میگوید: به هر حال در ایستگاههای دیگر نیز همکاران آنها حضور دارند و اگر ارادهای برای جلوگیری از چنین اشغالی وجود داشته باشد میتوان چه در مبدأ و چه در ایستگاههای بین راه مانع حضور مردان در واگنهای بانوان شد. اما نهتنها این اراده بصورت قوی دیده نمیشود بلکه از فرهنگسازی و اقدامهای آموزشی هم خبری نیست.
رضا غیاثی، کارشناس جامعهشناسی می گوید: ورود مردان به واگنهای زنان در هر حالتی و هر توجیهی غلط است. اگر قرار بر برخورد باشد و واقعاً باید با کسانی که وارد واگنهای زنان میشوند طبق قانون رفتار شود در این صورت قطعاً بسیاری از گستاخیها پدید نمیآید، من نمیدانم آیا مثلاً لیست سیاهی برای کسانی که در مترو مزاحمت برای خانمها فراهم میآورند وجود دارد یا نه؟ ولی فکر میکنم پلیس و حراست مترو باید بیش از این در زمینه جلوگیری از مسافران پرخطر و خطرساز جدی باشد. مثلاً همین پسر جوانی که ضمن تعرض به فضای زنانه، یک دختر را مورد ضرب و شتم قرار داده، با وجود اعلام رضایت خانواده مضروب، در لیست سیاه قرار داشته باشد و بهرغم نداشتن سابقه مجرمیت، اما در مترو چنین واقعهای داخل یک پوشه ویژه حک شود، رفتهرفته این اتفاقات کمتر میشود.
اما اقدامهای قهری شاید نتواند همه مشکل را حل کند بلکه چه بسا سرپوشی باشد بر اتفاقات دیگر.
رضا غیاثی در این خصوص میگوید: زمانی در اتوبوسها مینوشتند: «ارائه بلیت نشانه شخصیت شماست» این یادآوری آنقدر تکرار شد که همه خود را ملزم به ارائه بلیت کردند. تابلوی مورد اشاره یک نمونه است، یعنی شما با چند تابلو میتوانید تلنگری به شهروندان بزنید و آنها را موظف به رعایت تکالیف اجتماعی کنید، اما آیا در مترو، تابلوهای اخلاقی میبینید؟
شههرداری تهران، در و دیوار سالن ها و واگن های مترو را به تبلیغات بازرگانی اختصاص داده است و هیچ نشانه ای از توجه این ارگان به فرهنگ سازی در مسائلی اینچنینی دیده نمی شود. یک مسافر در طول سفر درونشهری خود به مطالعه آگهیهای انواع و اقسام لوازم خانگی و صوتی و تصویری میپردازد بیآنکه کمترین توصیه اخلاقی و فرهنگی را ببیند. در این شرایط چگونه انتظار دارید بلبشوی درون مترو را جمع کنید؟
پایان مطلب/
شبکه ایران