یک پرده از شب بد ورزش ایران در لندن/ورزشگاه یکصدا نام علی را فریاد می زد

سارا علم بیگی ، خبرنگار اعزامی خبرآنلاین به لندن: رقابت علی مظاهری در وزن منهای ۹۱ کیلوگرم بوکس المپیک یکی از صحنه هایی که شاید بارها و بارها در گوشه و کنار ورزش دنیا اتفاق می افتد و به دلیل نفوذ کم ورزش ایران در مجامع بین المللی قادر به رسیدگی و یا جلوگیری از این موارد نیست.
علی مظاهری، بوکسوری که دو مدال بازیهای آسیایی در کارنامه خود دارد و یکی از باتجربه ترین بوکسورهای ایران محسوب می شود، چهارشنبه شب، درحالیکه مقابل حریف جوان و قدرتمندی قرار داشت، وارد رینگ رقابت شد. همگان از کار سخت مظاهری در مقابل این قهرمان جوانان جهان و دارنده مدال برنز دنیا می گفتند، اما ما بر این باور بودیم که رینگ مسابقه جای نامها و عنوانها نیست و تنها و ضربه های مشت است که برنده را مشخص می کند. البته در راند نخست رقابت همین طور هم بود. مظاهری چنان ضربه های چپی به صورت حریف وارد می کرد که اما از او کوبایی با نفوذ در فدراسیون جهانی بریده بود. راند اول با نتیجه ۶ بر ۴ به نفع بوکسور بلند قامت ایران تمام شد.
زنگ رقابت به صدا درآمد و راند دوم شروع شد. باز هم ضربه های چپ سنگین علی مظاهری بر روی صورت کوبایی، اما یک پیچیدگی در سر و گردن یکدیگر یک اخطار را برای مظاهری به همراه داشت. متاسفانه قوانین بوکس هم به گونه ای است که کمتر کسی، جز داوران و عوامل پشت پرده می فهمند که چه خبر است. مظاهری به همان اخطار اول معترض بود، اما همچنان با تجربه بالا کارش را ادامه داد. باز هم دو بوکسور به سر و گردن هم پیچیدند و وقتی جدا شدند، داور نشانه ای را اعلام کرد که همه ایرانیان روی صندلی خشکشان زده بود. دو خطای دیگر برای مظاهری. همه می پرسیدن مگر چه شده بود؟ چه اتفاقی افتاد که به یک باره دو خطای دیگر گرفت؟ هیچ کس نمی دانست جز داوران. هادی ساعی، قهرمان بلند آوازه کشورمان آنقدر فریاد کشیده بود که پس از مسابقه دیگر براحتی نمی توانست صحبت کند. سایر اعضای تیم ملی بوکس هم همین طور. دیشب همه آمده بودند. همه آمده بودند تا ببینند پرچمدار ایران چه می کند. همه آنمده بودند تا یاری برای پرچمدار باشند و در نهایت، هیچ کس نتوانست او را یاری کند.
مظاهری پس از این اتفاق عجیب و غریب در دنیا بوکس، کلاه آبی رنگش را از سر برداشت و بر زمین کوبید. داور هرچه از او خواست به کنار او رود تا دست حریفش را برافرازد این کار را نکرد. او به باخت معترض نبود. باخت بخشی از ورزش است. ورزشکار روزی می برد و روزی می بازد، اما این باخت نبود. این سر بریدن و ناحقی بود که پرچمدار ایران زیر بار آن نمی رفت.
با این حال مظاهری صحنه را همین گونه ترک نکرد. به سراغ مربی کوبایی رفت. با او دست داد و درحالیکه سالن یک صدا” علی- علی – علی” می گفت رینگ مسابقه را ترک کرد و همراه مربی تیم به جمع کاروان ایران بازگشت.
۴۱۴۱
 

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.