جام جم آنلاین: کت و شلوار آقای هاشمی احتمالا سرمهای بود اما چون عکسها و نقاشیها زیر چاپ، خوب در نمیآمد ما او را با کت و شلوار آبی یادمان است.
روزی که او نامه به دست، روی صفحه کتاب تعلیمات اجتماعی ما ظاهر شد و همسر و مادر و دو فرزندش دور او حلقه زدند تا بدانند جریان چیست، خانم معلم از روی کتاب برایمان خواند که این کارمند اهل اداره پست شهر کازرون، انتقالی گرفته و قرار است به شهر نیشابور برود.
پدرِ خیلی از ما بچههای کلاس سوم ابتدایی، کارمند نبود که بدانیم انتقالی گرفتن پدر چه حسی دارد اما این را خوب میدانستیم که جدا شدن از مدرسه و همکلاسیها برای دختر و پسر آقای هاشمی که از این به بعد قرار است در شهری جدید با آدمهای جدید ملاقات کنند باید خیلی سخت باشد.
درس آقای هاشمی از نظر ما که بچههایی کم حوصله بودیم خیلی طولانی بود و معلم که این را میدانست در چند هفته آن را درس میداد؛ اما از لابهلای این درس طولانی میشد حس کرد که این خانواده، جمعی گرم دارد و حتی اگر قرار باشد از شهر و دیاری که در آن سالها زندگی کردهاند، دل بکنند باز هم اعتراضی ندارند و دست در دست هم از پیشامدها استقبال میکنند و مثل گذشته، شاد و خوشحال میمانند.
اما آقای هاشمی و خانوادهاش فقط همین امسال با دانشآموزان سوم ابتدایی خواهند بود چون قرار است از سال آینده محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی که به مطالعات اجتماعی تغییر نام خواهد داد به کلی دگرگون شود.
آقای هاشمی برای خیلی از ما دانشآموزان دهه پنجاه و شصت، رُل قهرمان را بازی میکند؛ چون او میتوانست خانوادهاش را در کمال صلح و صفا مدیریت کند؛ اما گذر زمان، کار او را به جایی رسانده که این اواخر، یکبار بهرام محمدیان، رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، رفتن خانواده هاشمی از کتاب دبستانیها را به شوخی تعبیر کرد و گفت: کوچ این خانواده از کتاب درسی شاید به این دلیل است که آقای هاشمی کارمند اداره پست کازرون بازنشسته شده، شاید هم چون با حقوق کارمندی نمیتوان از کازرون تا نیشابور را گشت، آن را حذف کردهاند یا احتمال دارد آقای هاشمی به دورکاری رفته باشد!
محمدیان همیشه مدافع تغییر در کتابهای درسی است، چون او آدمها و پیامهای قدیمی کتابها را متناسب با نیاز دانشآموزان امروز نمیداند؛ حتی در مورد آقای هاشمی معتقد است که اگر بیست سال پیش به وسیله داستان او، قصد داشتند نامهنگاری و اهمیت اداره پست را به بچهها یاد بدهند حالا باید از ایمیل و اینترنت برای بچهها حرف زد.
از این منظر، استدلالهای او منطقی است چون قرار نیست تا ابد محتوای کتابها به شکل قدیمیاش بماند و هیچ حرف تازهای برای گفتن نداشته باشد؛ اما چه بهتر که این تغییرات در جهتی باشد که مثل قهرمانهای به ظاهر قدیمی کتابهای درسی که در ذهن بچههای بالای ۳۰ سال مانده است، محتوای جدید هم در ذهن بچهها حک شود.
اما کتاب تعلیمات اجتماعی که برای هم نسلیهای ما همیشه دافعه داشت و اگر اجبار نبود، میلی به خواندن این کتاب وجود نداشت حالا که آموزش و پرورش سخن از تحول بنیادین به میان میآورد، باید با محتوایی جذاب و کاربردی تدوین شود و حداقل اثری که از خود در بچهها باقی میگذارد، آموزش شیوههای درست زندگی اجتماعی باشد؛ مفاهیمی چون آداب معاشرت، حقوق شهروندی، احترام به حقوق دیگران، قانونمداری، رفتار با حیوانات و تعامل با طبیعت یعنی همان موضوعاتی که اگر در کودکی در ذهن حک نشود، امیدی به پیروی از آنها در بزرگسالی نیست.
مریم خباز – گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version