تحریمها چقدر بر اقتصاد ایران تاثیر گذار است؟!

دلایل شکست تحریم گازی ایران
به گزارش ممتازنیوز به نقل از سرویس اقتصادی افکارنیوز،  اتحادیه اروپا تحریم های جدیدی علیه ایران تصویب کرد که مهمترین آنها ” مراودات مالی بانک‌های ایران با اروپا به کمترین میزان کاهش پیدا خواهد کرد؛ بلوکه کردن دارایی‌های مربوط به ۳۴ حوزه اقتصادی؛ افزون بر مراودات تجاری در حوزه فلزاتی همچون آلومینیوم و فولاد؛ تحریم سمبلیک گازی ایران؛ تحریم‌های مربوط به صنایع مخابراتی، رادیو تلویزیون و مخابرات راه دور”.
به گزارش ممتازنیوز، اما هیچ یک از این تحریم ها به میزان تحریم نفت نمی تواند به اقتصاد ایران فشار وارد کند زیرا وابستگی اقتصاد ایران به نفت بسیار بالا بوده و علی رغم وجود قوانین متعدد برای کاهش وابستگی بودجه به نفت، هنوز شاهد آن هستیم که حجم بالایی از درآمد نفتی ایران در بودجه لحاظ می شود.
قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه به این موضوع تاکید می کند که اقتصاد ایران باید سالانه وابستگی خود را به نفت کاهش دهد، و اکنون در میانه سال دوم قانون برنامه پنجم هستیم اما سهم نفت بیش در بودجه امسال بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان است.
این یک غفلت بزرگ بود که هم نمایندگان مجلس و هم دولت در آن سهیم هستند و اگر امروز اروپا می تواند با تحریم نفت ایران را با مشکل رو به رو بکند، نتیجه تصمیمات این دو نهاد است.
تمرکز اروپا و آمریکا برای به زانو در آوردن اقتصاد ایران از طریق تحریم نفت و گاز، با اندکی مدیریت قابل حل است و کافی است مدیران اقتصادی کشور توجه خود را به بخش های دیگر برای افزایش سطح درآمد معطوف کنند.
اول اینکه کل بودجه ایران در سال جاری بالغ بر ۵۱۰ هزار میلیارد تومان است در حالی که سهم نفت در این بودجه ۶۱ هزار میلیارد تومان تعیین شده است؛ به عبارت دیگر اثر درآمد نفتی بر کل بودجه کشور کمتر از ۱۲ درصد است. حال این سوال باقی است که آیا دولت می تواند این درآمد را برای سال ۹۲ حذف کند؟
امسال با توجه به آمار نهادهای بین المللی صادرات نفت از ایران ۵۰ درصد کاهش داشته است. با فرض بر اینکه صادرات به یک میلیون بشکه رسیده باشد اما قیمت نفت هنوز بالای ۱۱۰ دلار است و این به معنای افزایش درآمد نفتی ایران است. در سال ۸۴ قیمت هر بشکه نفت ایران به ۱۷ دلار رسیده بود و در این شرایط ایران ۲.۵ میلیون بشکه نفت صادرات داشت، بر این اساس درآمد ارزی ایران از محل صادرات نفت بسیار بیشتر از سالهای قبل از ۸۴ است.
از سوی دیگر در بودجه ۵۱۰ هزار میلیارد تومانی سال جاری نبود ۳۰ میلیارد دلار اثر چندانی نخواهد داشت به ویژه اکنون که نرخ دلار بانک مرکزی به ۲ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده و درآمد ریالی ایران از محل فروش نفت بیش از ۲ برابر شده است.
سوال اینجاست که در بودجه هر بشکه نفت ۸۵ دلار و هر دلار یک هزار و ۲۲۶ تومانی تعیین شده در حالی که اکنون هر بشکه نفت ۱۱۰ دلار و دلار ۲ هزار و۵۰۰ تومان به فورش می رسد، پس چرا دولتمردان همچنان از کسری بودجه نالان هستند؟ کسری بودجه به خاطر کاهش درآمدهای نفتی است، یا بودجه را آنقدر بزرگ بسته ایم که قابلیت نقد شوندگی ندارد؟
غلامرضا اسداللهی در این خصوص گفت: بودجه وابستگی شدید به نفت دارد اما سال آینده انقباضی تبیین می شود. بودجه توان حذف یکباره نفت را ندارد اما می توان از امسال در یک برنامه میان مدت نفت را از بودجه خارج کرد.
به اعتقاد وی درآمد نفتی ایران کاهش چشمگیر نداشته زیرا قیمت هر بشکه نفت بسیار بالا است و از طرفی دلار نیز به قیمت ازاد به فورش می رود در نتیجه دولت با مجوز مجلس می تواند از درآمدهای ریالی حاصل از فروش نفت استفاده کند و با هیچ مشکلی رو به رو نشود.
نکته ای در خصوص تحریم گازی
تحریم یک محصول زمانی معنا دارد که یک کشور درآمد خاصی از محل صادرات آن داشته باشد. تحریم گازی ایران به دو دلیل بی معنا است اول اینکه صادرات گاز ایران به اروپا ناچیز است و تحریم آن تاثیری بر صادرات ایران نخواهد داشت.
مساله مهمتر اینکه تراز تجاری گاز ایران در بیشتر سالها منفی بوده است، یعنی صادرات این محصول کمتر از واردات بوده و در صورتی که ایران تحریم کامل شود بازهم تاثیری بر درآمد ایران نخواهد داشت زیرا ایران با عدم واردات گاز می تواند زیان ناشی از عدم صادرات را جبران کند.
نکته مهم دیگر اینکه زمستان سرد اروپا نزدیک است و عدم صادرات گاز از ایران به سوی این کشورها، مردم اروپا را با بحران روبه رو خواهد کرد. بر این اساس است که بیشتر کارشناسان تصویب این تحریم را سمبلیک می دانند.
ابتکار عمل را در دست بگیریم
اکنون یک سال از تصویب سنگین ترین طرح تحریم نفت ایران می گذرد و خرید نفت از ایران با دشواری رو به رو شده است از یک سو نهادهای مالی زیر فشار هستند و از سوی دیگر صادرات نفت دشوار شده است با این حال همچنان مسئولین دست رو دست گذاشته و منتظرند تا اقدام بعدی اروپا یا آمریکا چه خواهد بود.
این در حالی است که کشورهای عربی تمام تلاش خود را برای تزریق نفت به بازار و جبران کمبود نفت ایران کردند اما موفق نشدند و اکنون زمان آن رسیده که ایران به صورت داوطلبانه بخشی از صادرات نفت خود را قطع کند.
به عبارت دیگر برخی چاه های نفت غیر مشترک را ببندیم و تنها به مشتریان وفادار خود نفت بفروشیم. این اقدام ۲ پیامد به دنبال دارد اول اینکه قیمت نفت به یکباره افزایش می یابد و بحران بیکاری و بدهی اروپا عمیق تر خواهد شد. نکته دوم اینکه مشتریان وفادار ایران همانند ژاپن، هند، چین و ترکیه اگر چه واردات نفت خود را کاهش داده اند اما به دلیل دریافت نفت زیر قیمت بازار آتی از ایران، همیشه خریدار نفت باقی خواهند ماند.
(تصور کنید صادرات نفت ایران به ۸۰۰ هزار بشکه در روز آنهم به مشتریان وفادار با نرخ ۱۱۰ دلار برسد در عوض قیمت نفت در بازار جهانی بالای ۱۳۰ دلار خواد بود و این هزینه عدم وفاداری به ایران را بالا می برد).

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.