خلاقیت؛ گمشده اجرای تلویزیونی

جام جم آنلاین: همان‌طور که می‌توان بازیگری را یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیر‌گذاری در صنعت سینما دانست، مجری‌گری و نحوه اجرا نیز یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در برنامه‌های تلویزیونی است. مجری با نحوه اجرای مناسب خود به عنوان ویترین یک برنامه تلویزیونی عمل می‌کند و در یک ارتباط موثر می‌تواند در جذب مخاطب برای برنامه بسیار موثر باشد.

ارتباط با مخاطب از ویژگی‌های الزامی برای یک مجری است. او باید بداند با توجه به طیف مخاطبان و هدف تولید برنامه، از چه شیوه‌ای برای برقراری این ارتباط استفاده کند. بیش‌تر برنامه‌های تلویزیون بر مبنای فعالیت مجری اداره می‌شود. در این برنامه‌ها مجری می‌تواند در نقش معرفی‌کننده برنامه‌ها، میزبان، گزارشگر، مفسر یا… ظاهر شود.

گاهی گمان می‌رود همین اندازه که گوینده و مجری بتواند مخاطب را جذب کند، کافی است تا بگوییم او ارتباط‌گر خوبی است. اشتباه اینجاست که ارتباط در اینجا به درستی تعریف نمی‌شود. ارتباط برقرار کردن به معنای ایجاد درک متقابل میان مجری و مردم است. این ارتباط برقرار کردن علاوه بر این که نیازمند ظریف‌ترین و شفاف‌ترین شیوه‌های کلامی و غیرکلامی است، نیازمند سبک، شیوه یا گونه‌ای خاص از فهم ارتباطی است که فرد مجری یا ارتباط‌گر را با دیگران متمایز سازد.

آغاز دیده شدن مجری در تلویزیون

از چند سال پیش که برنامه‌هایی با رویکرد جوان‌پسند و مجری محور از تلویزیون روی آنتن رفت، اجراهایی در تلویزیون رونق گرفت که می‌توان از آنها به عنوان آغاز دیده شدن مجری به عنوان عنصری مهم در برنامه تلویزیونی نام برد. شاید اوج این رخداد به برنامه «نیمرخ» با اجرای شهاب حسینی برگردد. در این برنامه، مخاطب تلویزیون با چهره‌ای روبه‌رو شد که علاوه بر داشتن سیمایی مناسب، نحوه اجرای متفاوتی نیز با سایرین داشت. او خیلی منعطف و خودمانی بود و توانست در مدتی کوتاه مخاطبان زیادی برای برنامه دست و پا کند. بعد از آن نیز مجریانی مثل رضا رشیدپور، فرزاد حسنی و… با برنامه‌هایی مثل کوله‌پشتی، شب شیشه‌ای، صندلی داغ و… به سرعت در نگاه مخاطبان محبوب شدند.

کشور ما فرهنگ شفاهی قدرتمندی دارد. با این حساب مجری در تلویزیون ما تنها یک فرد نیست، بلکه شخصیتی در یک بافت فردی شغلی اجتماعی است که مستقیما با تک‌تک افراد اجتماع ارتباط دارد؛ خصوصا اگر برنامه‌ای مورد استقبال عموم قرار بگیرد.

همان‌طور که می‌دانیم شناخت از مردم، هوشمندی، قدرت تجسم، قریحه طنز، درک و پردازش مسائل فرهنگی ـ اجتماعی، توانایی کار گروهی، صدای خوب و داشتن یک چهره مناسب‌‌، سکویی مطمئن برای مجریان به منظور پرش و ماندگاری در ذهن مخاطب هستند. صمیمیت و انعطاف در نحوه اجرا، راحت بودن و استفاده از دایره‌المعارف خودمانی از دیگر وی‍ژگی‌هایی است که نحوه اجرای مجریان را دیدنی‌تر می‌کند. طبیعتا این گونه رفتارها نگاه سنتی به مجری را از ذهن مخاطب پاک کرده و این خلاقیت در اجرا در نوع خود بسیار مثبت ارزیابی می‌شود، اما شاید این عامل به تنهایی نتواند عمر طولانی محبوبیت یک مجری را تضمین کند. به این معنا که فارغ از نحوه اجرای خلاقانه با کمی تعمق به نوع برنامه‌هایی که آنها اجرای آن را به عهده داشتند، می‌توان ادعا کرد که علاوه بر محبوبیت این افراد، برنامه‌ها نیز به نوبه خود جذاب و در نوع خود مخاطب پسند بودند. به عبارت دیگر نحوه چینش و برنامه‌ریزی ساختاری این برنامه‌ها نیز در معروفیت و محبوبیت مجریان بسیار تاثیرگذار بوده است.

تلفیقی از قالب برنامه و سبک بخصوص مجریان

بیشتر برنامه‌های تلویزیونی تابع سبک و قالب ویژه‌ای هستند و تنها تعداد محدودی از برنامه‌های آن خارج از طبقه‌بندی‌های مرسوم قرار می‌گیرد. «تاک‌شو»ها گروهی از برنامه‌های تلویزیونی هستند که در آن گفت‌وگو، محور اصلی برنامه است که در کنار گفت‌وگو، موسیقی، نمایش و… هم از این برنامه‌ها پخش می‌شود. طی سال‌ها او با تغییراتی که در برنامه‌های تلویزیونی ایجاد شد، اما ساختار تاک‌شو‌ها بر روال گذشته ماند. در این قالب برنامه‌سازی مجری نقش مهم و اساسی ایفا می‌کند. در طی اجرای برنامه، مجری از مهمان سوالاتی می‌پرسد و او پاسخ می‌دهد. در شکل سنتی، مجری پشت یک میز می‌نشست و میهمان روبه‌روی او و معمولا روی یک مبلی راحتی؛ اما پس از چندی، تاک‌شو‌ها شکل تازه‌ای یافت. گفت‌وگو‌ها شکل آزادتری پیدا کرد، تقریبا بدون تمرین و برنامه‌ریزی قبلی، مجری برنامه را آغاز کرد و خود این فی‌البداهه بودن، برنامه‌ها را جذاب‌تر از پیش کرد.

نکته: کشور ما فرهنگ شفاهی قدرتمندی دارد. با این حساب مجری در تلویزیون ما تنها یک فرد نیست بلکه شخصیتی در یک بافت فردی شغلی اجتماعی است که مستقیما با تک‌تک افراد اجتماع ارتباط دارد؛ خصوصا اگر برنامه‌ای مورد استقبال عموم قرار بگیرد

«شومن» هم در تعریف جهانی خود به کسی گفته می‌شود که اجرای چنین برنامه‌هایی را به عهده می‌گیرد و بدون این که متنی از قبل آماده کند، فی‌البداهه و با توجه به موضوع و محتوای برنامه مدیریت گفت‌وگو و برنامه را به عهده می‌گیرد و حرف‌هایی می‌زند که به اصطلاح مال خودش است و کسی آنها را برای او ننوشته است. این خصوصیت در بسیاری از مجری‌های تلویزیون که محبوبیت زیادی نیز کسب کرده‌اند، مشاهده می‌شود.

با همه این تغییرات شاید جای یک چیز در برنامه‌های گفت‌وگومحور خالی باشد. آن هم حرفـــه‌ای شدن و جا افتادن مجریان در یک سبک خاص است. به عبارت دیگر ما شاهد دسته‌بندی فرمیک بخصوصی در میان این دسته از مجریان تلویزیونی نیستیم. به این معنا که تقریبا نمی‌توان مجری خاص یا به عبارت دیگر شومن خاصی را در تلویزیون یافت که سبک مخصوص به خود را در برنامه مورد نظر به وجود بیاورد. آنها اکثرا از یک سبک خاص پیروی می‌کنند که قبلا مورد استقبال مخاطبان تلویزیون قرار گرفته است. عموما راحت و صمیمی و شاید در اصطلاح تا حدی با اعتماد به نفس هستند. بیانشان به زبان مردم نزدیک است و کلمه‌های قلمبه سلمبه به کار نمی‌برند. با بیننده صمیمی می‌شوند و هیجان زیادی دارند، اما در کنار همه این خصوصیات، هیچ کدام از آنها سبک خاصی از مجری‌گری که فقط مختص آنها باشد را ندارند.

این موضوع شاید در بدو امر جدی به نظر نرسد، اما مسلما نمی‌توان آن را در بهبود کارنامه حرفه‌ای یک مجری بی‌اثر دانست. در نمونه جهانی این نوع اجرا می‌توان به اپرا وینفری یا لری کینگ… اشاره کرد که حتی برنامه‌های آنان نیز به نام خود آنها معروف شده است. این‌گونه خاص‌گرایی به این نتیجه منجر می‌شود که مجری‌های مختلفی با توانایی‌های متفاوت به وجود بیاید و برنامه‌سازان به مدد قابلیت مجری و سبک خاص او، دست به تولید برنامه‌های جذاب و متنوع بزنند. به عبارت دیگر یکی از دلایل موفقیت آدم‌هایی مثل لری‌کینگ یا اپرا وینفری در سطح جهان تداوم آنها در اجرای یک برنامه در سال‌های مختلف است که به نوعی خودشان و برنامه را شناسنامه‌دار می‌کند. چیزی که بنا به دلایل مختلف در میان مجریان مطرح صدا و سیما قابل مشاهده نیست.

استفاده محدود از زبان بدن

با این اوصاف می‌توان گفت بسیاری از اجراها در تلویزیون ما یکنواخت و تکراری شده‌است. این ایراد شاید به یکنواختی در برنامه‌سازی نیز برگردد، اما نکته مهمی که گاهی مجریان از آن غافل می‌شوند، توجه به ارتباطات غیرکلامی در کنار ارتباطات کلامی موثر و پویاست. به این صورت که بسیاری از مجریان در تلویزیون به صورت محدودی از زبان بدن در اجرای خود بهره می‌گیرند. حرکات دست و سر، طرز نگاه کردن، طرز نشستن، راه رفتن و… در رفتار مجریان کمتر قابل رویت است. این موضوع در بلندمدت یکنواختی برنامه را به همراه دارد و در بسیاری از موارد نیز به تاثیرگذاری کمتر برنامه منتهی می‌شود.

در بسیاری از اجراهای مطرح در جهان، زبان بدن یکی از عوامل مهم موفقیت مجری به حساب می‌آید. به این معنا که مجری موفق علاوه بر بیان خوب و شیوا باید بتواند به خوبی از زبان بدن خود نیز استفاده کند. او باید بداند که چه موقع و هنگام ادای کدام جمله باید بیشتر از دست خود استفاده کند، باید بداند چه وقتی لازم است به بینندگان بخندد و چه موقع جدی باشد، باید بداند چه موقع راه برود و چه هنگام شیوه نگاه کردنش عوض شود. در یک کلام میزان تسلط مجری بر زبان بدن خود و هماهنگی آن با بیان او از ویژگی‌های مهم موفقیت وی به شمار می‌رود. این موضوع اما در میان مجریان تلویزیون دیده نمی‌شود. یعنی اغلب اجرا‌ها در تلویزیون صامت و ساکن است. اغلب مجری نشسته و در موارد معدودی هم که ایستاده است، تحرک زیادی ندارد.

البته ناگفته نماند که با این‌که برخی از این ویژگی‌ها در رفتار بسیاری از مجریان بنام تلویزیون از جمله عبدالرشیدی، داریوش کاردان، مرتضی حیدری، علی درستکار، محمدرضا شهیدی‌فر، رضا رشید‌پور، فرزاد حسنی و… دیده می‌شود و این افراد باعث شدند که تغییری اساسی در نحوه اجرا در تلویزیون به وجود بیاید و برنامه‌های آنان مورد اقبال و توجه عمومی قرار گیرد، اما آنها تنها بخشی از پیکره اصلی مجریان تلویزیونی را تشکیل می‌دهند. هنوز بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی محتاج حضور و اجرای تخصصی مجریانی است که با استفاده از تمام ظرفیت‌های ارتباطات، بیشتر در کار خود خلاقیت نشان بدهند.

مهراوه فردوسی / گروه رادیو و تلویزیون


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.