مطابق اطلاعرسانیهای قبلی و بر اساس توافق امضاء شده با ریاست سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران، قرار بود مدتها قبل طی مراسمی از این پروژهی ملی رونمایی شود و امکان دسترسی آزاد پژوهشگران به یافتههای آن فراهم شود، اما بنا به دلایلی این مراسم انجام نشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین دهباشی (مدیر دفترتاریخ شفاهی و تصویری ایران) در مورد دلایل لغو این مراسم گفت: کتابخانهی ملی در قبال این پروژه تعهداتی داشت که در اجرای اغلب آنها تاخیر داشته است.
وی به این تعهدات اشاره کرد و گفت: در این برنامه مقرر بود علاوه بر رونمایی، بخش دسترسی آزاد پژوهشگران به اسناد رسمی یا شخصی بخش بزرگی از مقامات رژیم گذشته، تصاویر ویدئویی گفتگوهای اختصاصی با آنها و مدارک و سایر یافتههای این پروژه ملّی نیز برای عموم گشایش یافته تا پژوهشگران بتوانند به نسخههای خام و بدون سانسوردسترسی داشته باشند.
دهباشی ادامه داد: یکی دیگر از مهمترین این تعهدات، ارسال کامل متن مصاحبهها قبل از انتشار، برای مصاحبه شوندگان بود. ارسال گواهینامهای برای مصاحبه شوندگان که در آن مطابق تعهدات قبلی مسئولان پروژه به ایشان جزئیات اسناد و مدارکی که از هرکدام آنها تحویل آرشیو ملی ایران شده، آورده شود. مورد بعدی ارسال یک نسخه کامل از کل مجموعه برای کتابخانه کنگره ملی آمریکا بود؛ کتابخانه ای که در این پروژه همکار ما به حساب میآمد و بسیاری از افراد، پس از اعتبار شخصی و اعتمادی که مصاحبهکنندگان خود داشتند، به اعتماد و اعتبار این کتابخانه حاضر به همکاری با ما در این پروژه شدند. موضوع دیگر، ایجاد فضای خاص و مشخص در کتابخانهی ملی برای استفاده پژوهشگران از دستاوردهای این پروژه بود. اینها وظایف کتابخانهی ملی بود که تاکنون درهیچکدام از این موارد به تعهدات خود عمل نکرده است.
مدیر دفترتاریخ شفاهی و تصویری ایران، در مورد مدت زمان تاخیر کتابخانه ملی گفت: تعهدات ما در قبال این پروژه و همکاری با کتابخانه ملی، به طور کامل انجام شد و حدود ۴ ماه پیش تمام اسناد در اختیار کتابخانه ملی قرار گرفت. قرار بود کتابخانه ملی در مدت ۱۰ روز، تمام این مدارک و اسناد را بررسی کند تا پس از مشخص شدن بخشهایی از اسناد که انتشار آنها در حال حاضر و به لحاظ منافع ملی، احتمالآ واجد ملاحظاتی است، بقیه مراحل کار به سرعت انجام شود.
وی افزود: اتفاقی که در کمال شگفتی افتاد، این بود که کتابخانهی ملی در یک جلسه نیمه خصوصی و بدون اخذ موافقت دفتر تاریخ شفاهی و قبل از اجرای تعهداتِ مطرح شده در توافقنامهی مکتوب با ما، توسط آقای احمدینژاد از این مجموعه رونمایی کرد. البته برای این مراسم تنها از اینجانب، آن هم به عنوان شنونده دعوت به عمل آمده بود که با وجود احترام مقام ریاستجمهوری و ریاست کتابخانهی ملی ایران، به واسطهی تعهداتی که در برابر گروه پژوهشگران فرهیخته و مصاحبهشوندگان محترم این پژوهش داشتم، آن دعوت را نپذیرفتم. جالب اینجا است که در این مراسم نیمه خصوصی، از دفترتاریخ شفاهی ایران و دست اندرکاران این پروژه و حتی مدیران قبلی کتابخانه ملی که این پروژه در زمان تصدی آنها بر این پست شروع و پشتیبانی شده بود، کوچکترین اسمی برده نشد.
دهباشی کتابخانه ملی را برای انجام تعهدات بیتفاوت دانست و گفت: مشخصآ کتابخانه ملی در اجرای اصلیترین تعهدات خود تاخیر کرده است. تکالیف طرفین طی توافقنامههایی و از جمله توافقنامهی روشنی که در زمان ریاست فعلی کتابخانه مهر و امضا شده و مدیریت شبکه ۱ سیما هم به عنوان یکی از حامیان مالی کار، به آن متعهد شده است، کاملآ روشن است . بخش زیادی از این تعهدات، برای مدیران فرهنگی کشور و از جمله برای اینجانب به عنوان مدیر این دفتر، دارای بار حقوقی است، اما مشکل مهمتر، بار اخلاقی تعهدات در قبال افراد مصاحبهشونده و کتابخانهی کنگرهی آمریکا است.
وی پیگیریهای صورت گرفته برای روشن شدن وضعیت این پروژه را بینتیجه دانست و گفت: اغلب تماسهای ما با کتابخانه ملی بیجواب بوده و تنها پاسخ این بوده: در دست پیگیری است، خبرتان میکنیم.
مدیر دفترتاریخ شفاهی و تصویری ایران گفت: من ۱۲ سال از بهترین سالهای عمر خود را صرف این پروژه کردم و هزینههای زیادی را برای آن متحمل شدم، حتی زمانی در مرحلهی تردید مقامات امنیتی آمریکا نسبت به این مجموعهی پژوهشی، گرفتار زندان ایالتی آمریکا شدم. هرچند در نهایت از اتهامات وارد شده در آن زمان تبرئه شدم، امّا هنوز مشکلات ناشی از آن و از جمله بیماریهای سخت جسمی و روحی را احتمالآ تا همیشه باید تحمل کنم. با این وضعیت، عمیقآ احساس میکنم از من سوء استفاده شده است. البته این احساس منحصر به من نیست؛ تمام دست اندرکاران این پروژه، پژوهشگران و محققان و احتمالآ کتابخانهی کنگرهی ملی آمریکا هم، همین احساس را دارند. طبیعی است که من به عنوان بانی و پژوهشگر ارشد این مجموعه در قبال تمام پژوهشگران و مصاحبهشوندگان و حتی خانواده و دوستان شخصیام، با تمام وجود احساس شرمندگی میکنم؛ آنها به من اعتماد کردند و تنها به اعتبار این اعتماد شخصی بود که حاضر به همکاری شدند. امروز نه فقط به آنها، حتی نمیدانم به وجدان خودم هم چه جوابی بدهم.
وی ادامه داد: روشن است که من به دلایل بسیاری و به عنوان یک شهروند ایرانی که طعم تلخ تبعیض و رفتار ظالمانهی دولت آمریکا را چشیده و از ساختار سیاسی آن کشور بیزارم، در عین حال شرمندهی کتابخانهی کنگرهی ملی آمریکا به عنوان یکی از حامیان معنوی این پژوهشها شدهام. درست است که کشور آمریکا در مقابل ما دولتی متخاصم است، اما این مشکلات باعث نمیشود که به عنوان انسانهایی مسلمان و طبیعتآ ارزشی، زیر قول و قرارهایمان بزنیم.
دهباشی به دلسردی خود از انجام کارهای مشابه اشاره کرد و گفت: من به عنوان کسی که بخشی از عمر خود را صرف انجام یک پروژه ملی کرده، دیگر هیچ انگیزه و تمایلی برای کارهای اینچنینی ندارم. بدون هیچ اغراقی، به تمام کسانی که قصد انجام کارهای مشابه را دارند هم توصیه میکنم دست به تکرار اشتباهاتی اینچنینی نزنند. نظر شخصی من این است که انجام فعالیتها و کارهای ملی در هر حوزهای، نوعی سادهلوحی و بلاهت به حساب میآید.
وی در پایان گفت: البته من همچنان شخص رئیس کتابخانه ملی، مدیران سازمان صدا و سیما و یا بقیه افراد یا نهادهایی که آبرو و حیثیت جمع بزرگی از پژوهشگران مومن و میهندوست را خواسته یا ناخواسته، لکهدار کردهاند، مقصر نمیدانم، اما به هرحال حالا دیگر خیلی هم فرقی نمیکند. پشتِ دستِ ما داغ شده و همچنان ناامیدانه منتظریم تا شاید فرجی حاصل بشود.
عصر ایران