جام جم آنلاین: در یک جلسه شعر، سخنران که از مسوولان شهر است وقتی دید در جمع شاعران سخن میگوید، با اشاره به زلزله اخیر آذربایجان، از شاعران خواست با سرودن اشعار برانگیزاننده، مردم را به نوسازی خانههای فرسوده ترغیب کنند.
انگار مردم تمام امکانات و مقدمات لازم را برای نوسازی خانههایشان فراهم میبینند و فقط حوصله و انگیزهای برای نوسازی خانهها ندارند و اگر چند شعر سوزناک یا حماسی درباره اهمیت نوسازی خانهها بخوانند، دست به کار میشوند و خانههای کلنگی خود را به کاخهای ضدزلزله بدل میکنند.
یک بار هم از یک مرکز اقتصادی نامهای برای شاعران فرستاده بودند و در آن از شاعران خواسته بودند که شعرهایی بسرایند و اصناف و بازرگانان را به کاهش نرخ محصولات و خدماتشان ترغیب کنند.
انگار فعالان اقتصادی فقط منتظر شنیدن شعرهای دلانگیزند تا از سود و درآمد خود صرف نظر کنند و دلشان نرم بشود و نرخها را کاهش بدهند و بلبل ارزانی را به بوستان اقتصاد فرا بخوانند و بهجای مطالعه نرخ ارز و سکه و شاخصهای بورس، شعر و غزل و دوبیتی بخوانند و به نغمههای دلانگیز بلبلان گوش بسپارند.
نمونههای دیگری از این دست فراوان است که حوصله مرور آنها نیست، اما یکی از بانمکترینشان این است که در جمع شاعران طنزپرداز، یکی از مسوولان از ما پرسید؛ به نظر شما مهمترین مشکل مملکت چیست که طنزپردازان باید آن را موضوع کارشان قرار دهند؟
هر کس به اقتضای احوال و بینش خود چیزی گفت، اما هیچکدام پاسخ مورد نظر ایشان نبود، همه منتظر پاسخ صحیح بودیم.
خواننده عزیز لابد شما هم منتظر پاسخ آن پرسش بزرگ هستید، بله ایشان فرمودند که قدرنشناسی مردم، بزرگترین مشکل مملکت است و طنزنویسان باید با آثار خود از این عیب بزرگ اخلاقی انتقاد کنند و از مردم بخواهند که قدرشناس خدمات مسئولان و نعمات حاصل از آن باشند.
البته انصاف را رعایت کردند و گفتند که ما مسئولان هم یکعیب بزرگ داریم و آن این است که آن قدر مشغول خدمت و انجام وظیفهایم که مجالی برای ارائه گزارش خدمات و فداکاریهای خود نداریم و شاید یکی از دلایل قدرنشناسی مردم همین کوتاهی ما در ارائه گزارش کارها و خدمات مان باشد.
پس شما طنزنویسان وظیفه دارید که از این پرکاری و تواضع بیش از حد ما انتقاد کنید و با شعرها و نوشتههای طنز، ما و همکارانمان را وادار کنید تا به فکر بازتاب اقدامات و خدمات خود برای پیشرفت کشور باشیم.
دوستان عزیز شاعر! نویسندگان خوشذوق! طنزپردازان گرامی! اینک که با وظایف و اهداف شعر و ادبیات و طنز آشنا شدید، دیگر بهانهای برای کمکاری و انزوا ندارید. این همه موضوع مهم روی زمین مانده که چشم انتظار شعرها و نوشته های شماست؛ از نوسازی خانههای فرسوده تا آلودگی هوا، از گرانی کالاها و خدمات تا بیکاری جوانان تحصیلکرده، اما از تمام اینها مهمتر همان قدرنشناسی مردم است از یک سو و تواضع مسئولان در ارائه گزارش کار از دیگر سو، که چشم به راه قلم شاعران و ادیبان و طنزنویسان است.
اسماعیل امینی – دبیر شورای عالی شعر مرکز موسیقی صدا و سیما
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version