جام جم آنلاین: صدای شادی گنجشکهای نیمه ماه رمضان به گوش رسید؛ گلهای سرخ به تبسم نشستند و دستی از غیب پرده شب را کنار زد. آنگاه تو زاده شدی.
… و تو آمدی از زلالترین سمت آسمان. از سمت شکوفاترین گلهای صبر و صلح و سخاوت.
… و تو آمدی ای آن که در ضمیر نامت نوشتهاند: «کریم اهل بیت».
تو آمدی تا عطر نفسهای بهشتی علی(ع) در جان هستی تکثیر شود. از برکت آمدنت نخلهای بیرمق به بار نشستند.
ای آینه حُسن الهی ای حَسن!
چقدر لحظه شیرینی بود وقتی برای اولین بار پلکهای نازکت را بالا بردی و خود را در آغوش گرم معصومترین و مظلومترین مادر هستی دیدی.
اولین باری که صدای گریهات در فضای خانه پیچید، اشک شوق در گوشه چشمان علی(ع) جمع شد.
دقیقه شگفتی بود وقتی رسول عشق و مهربانی، قنداقه تو را در بغل گرفت و در گوش تو اذان بندگی تلاوت کرد.
ای سید جوانان اهل بهشت!
تو در خانوادهای بزرگ شدی که به محبت و عقیده و جهاد معروف است. هر روز بزرگی را از پدر میآموختی و بالنده میشدی.
ای شجاعترین سردار!
زبان واژهها الکن است برای از تو نوشتن. و چه سخت است برای کسی که در شجاعت و حماسهآفرینی سرآمد است، اما برای برقراری پرچم شیعه پای صلحنامه را امضا کند.
صد حیف که آبها گلآلود بودند و ماهیان در لای جلبکها خزیده بودند. درست مثل لحظهای که کلمات از ذهن شاعر میگریزند؛ یاران یکییکی تنهایت گذاشتند.
حالا ای کسی که سکه کرامت و بزرگی به نام تو زده شده است
امروز با زبانی روزه، کوچهها و خیابانهایمان به نامت آذین بستهایم و از تو میخواهیم مهربانیات را از ما دریغ نفرمایی.
عبدالرحیم سعیدیراد – جامجم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version