جام جم آنلاین: طنین ساز گروه «دستان» و آواز سالار عقیلی، شامگاه ۱۶ شهریور ماه بار دیگر مخاطبان را میهمان یک فضای ایرانی در برج میلاد تهران کرد.
شب «دستان» در دستگاه «نوا» آغاز شد. متبسم با تارش، حدادی با تنبکش و بهروزینیا با «بربط» آهنگی ملایم نه چندان فرحبخش و نه آنچنان محزون نواختند و نواختند تا نرمنرمک «کمانچه» سعید فرجپوری از راه رسید و «مُدگردیها» (ابرازی برای ایجاد تنوع در موسیقی) از همین جا آغاز شد، گاهی «دف» و «دایره» بهنام سامانی با تنبک پژمان حدادی گفتوگو میکردند و با هم به اوج میرسیدند.
پنج نوازنده چیرهدست «دستان» که از اقصی نقاط جهان برای چنین شبی دور یکدیگر جمع شده بودند از «باد» نواختند و «خفتن در آتش» را لمس کردند تا جایی که «باران خاکستر» باریدن گرفت و همه چیز را شست.
تشویقهای پی در پی حاضران نشان میداد که آهنگسازی حسین بهروزینیا و سعید فرجپوری برایشان مقبول افتاده و موسیقی بیکلام توانسته آنها را راضی نگه دارد.
ابهت آواز عقیلی
با به پایان رسیدن بخش اول نوازندگان صحنه مزین به پنجرهها و فرشهای ایرانی را که بنرهای اسپانسر، زیباییاش را تا حدی سلب کرده بود ترک گفتند و اندکی بعد این بار با سالار عقیلی به صحنه بازگشتند. اینجا بود که تشویقهای تماشاچیان بالا گرفت و سالار عقیلی(میخانه خاموش) را با کلامی از مهدی اخوان ثالث اینگونه خواند.
در این میخانه خاموش و دور افتاده و خلوت
تن تنها نشسته نرم نرمک باده مینوشد
کم و کم کم و نم و خلوت لبی تر میکنیم آهسته و نمنم
با شنیدن صدای عقیلی و ادامه یافتن ساز و آواز یاد صحبتهای حمید متبسم میافتادیم که تاکید داشت «دستان» خوانندهسالار نیست اما خوانندهاش، سالار است.
موسیقی در پرده «ماهور» و «اصفهان» ادامه یافت و آواز عقیلی هم ابهت خاصی به موسیقی وزین ایرانی میبخشید. آوازی شکسته و دلکش که به نغمات موسیقی شرقی شبیه بود.
چندی بعد متبسم با تار خود از «احوال دل» روایت کرد و عقیلی اینگونه خواند:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
اینجا نغمه تار و کمانچه غوغا میکند و با کلامی از ابوالقاسم لاهوتی همراه میشود.
نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل آفرین دل مرحبا
هزاران بار منعش کردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل
از این دل داد من برسان خدایا
زدستش تا به کی گویند خدایا
سازهای کوبهای پژمان حدادی و بهنام سامانی با یکدیگر به اوج میروند و همخوانی عجیبی با این کلام مولانا پیدا میکنند.
آمدهای که راز من بر همگان عیان کنی
زان دل بینشانه را جلوه دهی نشان کنی…
و تشویقهای پیاپی مخاطبان شب «میخانه خاموش» گویا روشنتر از آن چیزی که اعضای «دستان» تصور میکردند به پایان رسید.
این کنسرت ۱۸ شهریور نیز در برج میلاد تکرار خواهد شد. (ایسنا)
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version