۳۰م دیماه ،
جام جم آنلاین: «خدا تو را دوست دارد» قصه سارقی به نام افشین است که بعد از مدتها از زندان آزاد شده و به همه اعلام کرده که توبه کرده است. او که پنج میلیون تومان از عتیقهفروشی خلافکار به نام نقی طلب دارد سراغش میرود تا طلبش را پس بگیرد، اما نقی و دار و دستهاش مقاومت کرده و با او درگیر میشوند.
افشین نیز یک قرآن قدیمی و با ارزش را که قیمت بالایی دارد دزدیده تا از این طریق بتواند پول خود را وصول کند، اما همین اتفاق او را وارد قصهای میکند که در نهایت افشین به طور واقعی توبه کرده و به زندگی سالم برمیگردد.
واقعیت این است که «توبه» از جمله انگارههای اخلاقی و موقعیت پیچیده رفتاری است که وقتی قرار است به مرکز ثقل یک قصه بدل شود بیش از هر چیز باید از شخصیتپردازی و موقعیتسازی منطقی و باورپذیری برخوردار باشد که تحول اخلاقی قهرمان داستان برای مخاطب قابل باور باشد.
سیدمحسن میرحسینی در تلهفیلم خدا تو را دوست دارد حتی در روایت نمایشی و فضاسازیهای سینمایی قصه از ابتداییترین اصول فیلمسازی پیروی نمیکند و فارغ از اینکه چقدر در بازنمایی بصری توبه موفق بوده فرآیند تعریف درام را بشدت آشفته و با خطاهای فاحش به تصویر میکشد.
صحنههای تعقیب و گریز افشین شاید مهمترین مصداق این ضعف باشد به طور مثال زمانی که افشین تصادف میکند معلوم نیست آن دو نفری که با فاصله نزدیک در حال تعقیبش بودند کجا میروند و چطور او را گم میکنند یا لحظاتی که افشین با مکث طولانی در نقطهای میایستاد یا تغییر مکان میدهد چرا آن دو نفر خود را به او نزدیک نمیکنند و مهمتر از همه اینکه تعقیبکنندهها که دائم افشین را گم میکنند چطور در صحنههای بعدی او را پیدا کرده و دوباره او را تعقیب میکنند.
یکی از غیرمنطقیترین صحنهها مربوط به گورستان است که افشین وقتی آن دو نفر را در نزدیکی خود میبیند بر سر قبر یک فرد ناشناس گریه و زاری میکند و آنها بدون آنکه از روی لباس یا تیپ و هیکل تشخیص دهند که او افشین است از کنارش عبور میکنند. این در حالی است که سهم زیادی از زمان فیلم به همین تعقیب و گریزها اختصاص دارد.
ظاهرا کارگردان خواسته قصه خود را در یک فضای مذهبی ـ کمدی روایت کند و بسیاری از ضعفهای فیلمنامه و فضاسازیهای درام را به پای خلق موقعیتهای کمیک بگذارد.
موقعیتهایی که بار کمدی پایینی داشته و به دلیل همین ضعفهایی که به آن اشاره شد، اساسا شکل نمیگیرد! به نظر میرسد دلیل عمده ضعفهای نگارشی در شخصیتپردازی و دراماتیزهکردن مفاهیم اخلاقی اثر در بلاتکلیفی فیلم و فیلمساز در انتخاب گونهای است که برای روایت این داستان برگزیده است.
نه اینکه نمیتوان مفاهیم و موقعیتهای اخلاقی را به عنوان سویه مذهبی درام درقالب زبانی کمیک و طنز بیان کرد که اتفاقا نمونههای موفقی از اینگونه ترکیبی هم در سینما و هم تلویزیون خودمان تولید شده است که شاید موفقترین نمونه آن سریال گمگشته رامبد جوان باشد، اما در این فیلم کارگردان نتوانسته است داستانی منطقی و باورپذیر را شکل دهد در نتیجه هم سویه کمدی قصه شکل نمیگیرد هم وجوه اخلاقی ـ تربیتی آن تاثیرگذار و باورپذیر از کار درنمیآید.
وقتی قرار است یک خلافکار و ضدقهرمان پوست انداخته و به اصطلاح به راه راست هدایت شود فرآیند این تحول اخلاقی حتی اگر قرار باشد به زبان طنز نیز روایت شود باید منطقی ترسیم شده تا درنهایت تماشاگر بپذیرد که تحول اخلاقی ضدقهرمان دلایل محکم و قابل دفاعی دارد.
حضور اجباری افشین در مسجد در مراسم احیا با موقعیتهای تاثیرگذار و تحولبرانگیزی گره نمیخورد تا باور کنیم او تحت تاثیر یک اتفاق تحولبرانگیز متحول شده و توبه کرده است.
اگر ربودهشدن برادر معلولش نعمت را هم دلیل این به خود آمدن بدانیم باز این اتفاق در ساحت یک موقعیت عاطفی قابل درک است نه تحولمندی یک ساحت مذهبی! به نظر میرسد انتخاب امیرحسین صدیق برای بازی در نقش شخصیت اصلی یعنی افشین به سابقه ذهنی مخاطب از وی در مجموعههای طنز برمیگردد، اما او نمیتواند شخصیت افشین را به یک سارق باورپذیر تبدیل کند.
جنس بازی او بشدت به شخصیتهای طنز قبلیاش شباهت دارد و شاید به همین دلیل مخاطب نمیتواند او را به عنوان یک سارق حرفهای و سابقهدار بپذیرد.
انتخاب رابعه اسکویی در نقش سودابه و همسر افشین نیز دلچسب به نظر نمیرسد. به این موارد اضافه کنید سرگردانی و بیاهمیتبودن نقشی را که مهران رجبی ایفاگر آن است.
واقعیت این است که مخاطب ما به تماشای تلهفیلمهایی نیازمند است که دستکم قصه خود را منطقی و باورپذیر روایت کند و طبیعتا انتظار یک شاهکار در قالب تلهفیلم را ندارد.
این ضرورت در ارتباط با قصههایی که با مفاهیم مذهبی و اخلاقی گره خورده است بیشتر احساس میشود چرا که هدف در اینجا صرفا سرگرمی مخاطب نیست، بلکه تامل و دعوت به تحول اخلاقی ـ انسانی نیز در پس آن انتظار میرود.
مخاطب ما قصههای بد را دوست نداشته و آن را پس میزند، بنابراین بهتر است کارگردانان به دیدگاه و سلیقه مخاطبان احترام بگذارند.
سید رضا صائمی – جامجم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com