حسینی: سفر به آمریکا وادارم کرد سفرنامه حج را دوباره بنویسم

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «هاروارد مک دونالد» پیش از ظهر امروز دوشنبه ۵ تیرماه با حضور سیدمجید حسینی، نویسنده کتاب و جمعی از فعالان فرهنگی در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.

در این مراسم و پس از سخنرانی حسین پاینده و فاضل نظری، سیدوحید حسینی استاد مکانیک دانشگاه شریف و برادر نویسنده این کتاب با اشاره به اینکه برادر وی در نوشتن سفرنامه ید طولایی دارد، گفت: برادر من اولین سفرنامه خودش را در سال دوم و یا سوم دبستان و در حاشیه سفرما به شمال کشور نوشت و از قضا متن آن را هم خیلی ادبی آغاز کرده بود.

حسینی ادامه داد: برادرم تیزبینی عجیبی برای نوشتن این کتاب به خرج داده است و نکاتی را در طول این سفر چند روزه دیده و نوشته که من در مدت اقامت هشت ساله‌ام در آمریکا و کانادا آنها را ندیده بودم.

وی افزود: موضوع تقابل فرهنگی میان کانادا وآمریکا ازمهمترین موضوعاتی است که در این کتاب با آن برخورد کردم و این موضوع برای بسیاری از دیگرافرادی که دراین کشور زندگی می‌کنند، چندان قابل لمس نیست.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: این کتاب به نظر من برای کشور ما که با سیر فزاینده فرار مغزها روبروست پاسخ مناسبی است که به نوید دو دل بودن میان رفتن و یا ماندن در کشورمان را نشان می‌دهد.

سیدمجید حسینی، نویسنده کتاب هاروارد مک دونالد نیز آخرین سخنران این مراسم بود که درابتدای سخنان خود با بیان اینکه از جمله افرادی است که بارها به رفتن از ایران اندیشیده است، گفت: سفر من حدود ۱۲ روز طول کشید و من در این کتاب سعی کردم صادقانه همه آنچه را که دیدم بنویسم و عکس روی جلد کتاب نیز آخرین برداشت من از آمریکاست که مثل بسیاری از کسان که شوق رفتن به این کشور را دارند ذهنم را به خودش مشغول کرد.

وی ادامه داد: در کتابم چند خط قرمز شکسته شده است. نخست با وجود اینکه اهل قلم نیستم جرات نوشتن پیدا کردم و تجربه‌ام را مهم پنداشتم. به نظر من نه تنها سفر که تک تک دقایقمان و لحظاتی را که در اینترنت سیر می‌کنیم برایمان مهم است. در واقع تجربه بودن ما است که مهم است و باید روایت شود.

حسینی ادامه داد: من جرات کردم بنویسم بودنمان مهم است. زندگی ما مهم است. حالا بگذارید بگویند به من که مغرورم و خود بزرگ‌بین ولی واقع این است که اگر کاری برای خودم مهم باشد برای دیگران نیز اهمیت پیدا می‌کند.

مدیر سابق گروه مجلات همشهری افزود: خط قرمز دومی که از آن عبور کردم نوشتن برای مردم بود. بسیاری از دانشگاهیان ما امروزه این مساله را دون شخصیت خود می‌دانند و مخاطبشان را تنها محافل آکادمیک می‌دانند و حتی بعد از انتشار این کتاب نیز به من خرده گرفتند که این اثر خالی از گفتمان و تحلیل است، اما من از این خط قرمز گذشتم. می‌شد به جای نوشتن در این زمینه به نگاشتن مقاله بپردازم، اما واقعا این کار به چه درد مردم می‌خورد. من امیدوارم که این نوع نوشتن به زودی در کشور ما رواج یابد و استادی دانشگاهی ما نیز یاد بگیرند که بتوانند برای مردم بنویسند.

حسینی افزود: سومین خط قرمزی که در این کتاب آن را شکستم، نوشتن در مورد آمریکا بود که در کشور ما حساسیت زیادی روی آن وجود دارد. پس از انتشار این کتاب حرف‌های زیادی پشت من زدند که تو لیبرالی و یا به خاطر نوشتن این کار از محل کار سابقت اخراج شدی و حتی گفتند آمریکایی هستی. اما به نظر من آمریکا مساله امروز همه ما در ایران است نه از منظر سیاست که از منظر فرهنگ و باید آن را شناخت و نسبتمان را با آن روشن کرد.

این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: وقتی کتاب را تمام کردم حس کردم که باید بروم و سفرنامه حج‌ام را دوباره بنویسم و از قضا مشاهداتم از شهر ریاض را نیز به آن بیفزایم. الان که به آمریکا رفته‌ام و برگشته‌ام تازه می‌فهمم که مکه و مدینه چه مظلومیتی دارد و ریاض با آمریکا دارای چه نسبتی است.

وی همچنین گفت: من در این کتاب می‌خواستم به مخاطبم بگویم که در این ماجرا بی‌طرف نیست. همه ما طرف خودمان هستیم و به خاطر همین بودن است که اتفاقا طرفدار هستنمان هستیم.

حسینی افزود: در سفرم به آمریکا تنها به دیدن مجسمه آزادی نرفتم، حس می‌کردم غرورم می‌شکند و نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد.


MehrNews Rss Feed

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.