هر شب با قرآن/ به گوهر انسانیت ایمان آورده ایم یا عالم اهریمنی؟

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران


آیه ۱۷۱ سوره بقره

*وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ*

*و تمثیل حال کافران (که از خدایان باطل و اسم‌های بی مسمی مدد می‌گیرند) همانند کسی است که آواز دهد جانداری را که از آن آواز هیچ جز صدایی و ندایی نمی‌شود. چنین است که کافران کر و گنگ و کورند از آنکه عقل خود را (در فهم معانی) به کار نمی‌گیرند*

*چه بسیارند مردمی که از قرآن جز صدایی و صوتی و تجویدی و قرائتی در نمی‌یابند و به همان صدا دل خوش دارند. ایشان در بیان حقیقت قرآن لال و در مشاهده اسرار آن نابینا و در فهم حقایق آن لا یعقلند، نه از آن جهت که عقل ندارند بلکه از آن رو که عقل خود را به کار نمی‌گیرند و علت این تمثیل این است که منکران و غافلان که اغلب همان ظالمان و خود پرستانند هرچند از صورت ظاهر انسانی برخوردارند اما در عمل به چهار پایان نزدیک‌ترند و رفتار و بازتاب‌های آنان به حیوانات بیشتر شبیه است، از آنکه ایشان ایمان آورده‌اند به عالم حیوانی و اهریمنی و کافر شده‌اند به گوهر انسانیت. جامی گوید:

   حدّ انسان به مذهب عامه       حیوانی ست مستوی القامه

  پهن ناخن برهنه پوست ز موی       به دو پا راهبر به خانه و کوی     

    هر که را بنگرند کاینسان است       می برندش گمان که انسان است

******

*نه هر که چشم و گوش دارد آدمی است        بس دیو را که صورت فرزند آدمی است

******

*آدمـی صـورت اگــر دفــع کـند شهوت نفس       آدمی خوی شود ور نه همان جانور است

******

*اگر آدمی به چشم است و زبان و گوش و بینی         چه میان نقش دیوار و میان آدمیّت (سعدی)

*مثال مدد گرفتن از عواملی چون حرص و آز و غرور و تزویر، و دروغ که بین عامۀ مردمان رواج دارد، چنان است که آدمی با حیوانی که زبان نمی‌فهمد سخن گوید و او را مدد گیرد و بدیهی مددی از آن حیوان به او نخواهد رسید، زیرا از دعا و درخواست او جز صدایی و ندایی نخواهد شنید.

*اگر کسی طالب شهرت باید به راستی همتی کند و هنرها و فضائلی کسب کند و این استعانت از خداست که حق است اما از هر عامل دیگری چون زد و بندهای اقتصادی و سیاسی و مطبوعاتی و عوامل دیگر کمک گیرد آن عوامل جزءِ نظام مؤثر عالم نیستند و خواست آدمی را در نمی‌یابند تا به کمک او آیند.

*آن عوامل به همان حیوان لا یعلم می‌مانند که جز ندایی و صدایی هیچ نمی‌فهمد. چه شایستگی و فهم و شعور است «دروغ و تزویر» را که بتواند کسی را به شهرت برساند. در حالی که شهرت درخشش کمالات آدمی است و جز با کسب آن کمالات حاصل نمی‌شود. پس کافرانِ به حق عِرضِ خود می‌برند و زحمت مردمان می‌دارند و دیگر هیچ.

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست        عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری (حافظ)

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید


باشگاه خبرنگاران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.