مراکز کارآفرینی که قرار بود شیوههای استفاده تجاری از رشته تحصیلی را به دانشجویان بیاموزد، همچنان بلا استفاده مانده است.
این یک موضوع جدیای است که دانشجویان ما به دلیل ناپایداری اقتصادی، در دوران تحصیل، امیدی به کسب درآمد متناسب با شأن و رشته تحصیلی خود ندارند و این در حالی است که باید مدیریتی برای تأمین مخارج دانشجویی، اولویت بندی بین هزینههای جاری، هزینه کلاسها، برنامهها و فعالیتهای مختلف، هزینه رفتوآمد، هزینه خوابگاه یا خانه اجارهای و مخارجی که از سوی خانواده بر او تحمیل می شود داشته باشد.
دیده می شود که برخی دانشگاه ها، کار پژوهشی و تحقیقاتی به صورت نیمه وقت در اختیار دانشجویان خود قرار میدهند، از جمله تدریس خصوصی که یکی از کارهای بسیار رایج دانشجویی است که با وقت دانشجویان کاملا هماهنگی دارد، علاوه برآن مقاله نویسی، ترجمه و … جزو لیست فعالیت های دانشجویان کار دانشجویی قرار میگیرند و این کار پسندیدهای است که بدون برنامهریزیهای کلان و به صورت کاملا سنتی در فضای دانشگاه انجام میشود؛ اما همیشه موضوع به این راحتی پیش نمی رود. چرا که هستند دانشجویانی که به دلیل نیازهای مالی به مشاغل غیرفعال و کاذب و گاهی هم خطرناک روی می آورند.
در اینجا این سوال مطرح میشود که چگونه از کسی که پس از عمری تحصیل، به اندازه برخی از مشاغل کاذب و دمدستی نیز از تأمین مالی و روحی لازم برخوردار نیست، میتوان انتظار داشت که هم برای خود و هم برای جامعه مفید باشد؟
زمانی که بسیاری از کارمندان بخشهای مختلف، با تحصیلات و تخصص اندک یا در حد صفر، از حقوق و مزایای فراوانی برخوردارند و عملا اشتغال به تحصیل را به سخره می گیرند، چگونه نباید شاهد حوادثی از این دست نبود؟
افزایش گرایش دانشجویان به عضویت در شبکههای هرمی، یکی دیگر از عواقب نبود فرصت های شغلی مناسب و آینده کاری مبهم برای قشر در حال تحصیل عنوان شدهاست.
البته کار برای کسی عار نیست اما این شایسته است که دانشجویان ما بدون هیچ پشتوانهای از سوی مسئولان در مشاغلی همچون پیک موتوری، پخش کارتهای تبلیغاتی، بازاریابی برای شرکتهای مختلف تولیدی، بازرگانی و لوازم آرایشی، منشیگری، پرستاری از سالمندان، نگهبانی و حتی واکس زدن کفش دیگران فعالیت کنند. البته اینها شغلهای آبرومندی هستند که می توان از آنها نام برد؛ چه بسا جوانان دانشجوی ما به دلیل نیاز مالی به مسائل خلاف قانونی و شرعی هم کشیده می شوند.
گفته میشود چندسالی است که دفاتری با عنوان کارآفرینی در دانشگاه ها فعال شده است تا شیوه های استفاده تجاری از رشته تحصیلی را به دانشجویان بیاموزد اما هنوز بسیاری از دانشجویان با این مراکز ارتباط ندارند و مراکز کارآفرینی به عنوان دفاتری سوت و کور درکنار دانشکده ها بلااستفاده مانده اند.
به هرحال براساس مطالعات انجام شده پیشبینی میشود که جمعیت جوان و فعال ایران تاسال ۱۴۰۰ به بیش از ۶۰ میلیون نفر برسد و ایران باید تا آن سال ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد کند، با توجه به اینکه سهم نیروی متخصص و ماهر از جمعیت بیکار کشور بالاست، پس تعجبی ندارد اگر دانشجویان چه حین تحصیل و چه پس از تحصیل به مشاغلی روی بیاورند که هیچ سنخیتی با شاخه تحصیلی و مهارتشان ندارد لذا لازم است تحولی در میزان و نحوه کار دانشجویی صورت پذیرد تا کارآیی آنان توأم با تأمین حداقلهایی برای معاش شود.
یادداشت از: زهرا اسماعیلی مطلق
انتهای پیام/ر
باشگاه خبرنگاران