پنجشنبه, ۱۲ مرداد ساعت ۰۲:۵۲ کافه سینما
+ ۴
+ ۱
کافه سینما-امیر قادری: حیرتانگیز است. پس فقط در ایران نیست. فهرست بهترین فیلمهای تاریخ سینما به انتخاب ماهنامه سایت اند ساوند (که هر ده سال یک بار و به وسیله منتقدانی از سراسر دنیا انتخاب میشود)، اعلام شد و در آستانه هزاره سوم، چندان فرقی با آمار سالهای گذشته ندارد. آثاری اغلب متعلق به نیمه اول قرن بیستم که بارها و در طول سالها انتخاب و باز انتخاب شدهاند، در شرایطی که هر سال شاهکارهای تازهای -به خصوص در میان آثار جریان اصلی- به تاریخ سینما افزوده میشود. پس فقط این جریان چپ موسوم به روشنفکرانه (و نه روشنفکرانه) نقد فیلم در ایران نیست که به بحران و بن بست رسیده است. این گروه پشت زرههای زنگ زده، در سراسر جهان نتوانستهاند از دامنههای محدود همیشگیشان بیرون بیایند. آقایان و معدود خانمهای این عرصه هنوز فکر میکنند دوران سینما تک است و امکان تماشای فیلم برای معدودی سینمانویس خاص فراهم است، و قشر خواننده نقدها و مطالب تئوریک سینمایی، با دهان باز و چشمهای بسته، منتظر رهنمود و خط دادناند که همین آثار معدود را در چنین دامنههای محدودی دنبال کنند.
این در شرایطی است که در دوران تماشای فیلم به شکل آنلاین، و در زمانهای که هر سینمادوستی (با هر سطح سوادی، زیاد یا کم)، امکان تماشای هر فیلم، و رسانهای برای نظر دادن درباره هر پدیدهای را دارد، مرزها شکسته و همه چیز تغییر کرده است. در دورانی که مرز میان نخبگان و عموم تماشاگران از همیشه شکنندهتر شده، در زمانهی رو به پیشرفتی که هر علاقهمندی در صورت داشتن استعداد، با یک دوربین دیجیتال میتواند محصول هنری خودش را خلق کند و با دیگران در میان بگذارد، یا نقد فیلم خودش را بنویسد و مخاطب خاص خودش را پیدا کند، در زمانهای که مرز میان سینمای مستقل و جریان اصلی، با ساخته شدن آثاری مثل شوالیه سیاه، از همیشه مخدوشتر است، در دورانی که علاقهمندان سینما در سراسر جهان، به شکل تولید انبوه، فیلمهایشان را میسازند و درباره این فیلمها مینویسند، و بازار بحث و گفتگو و نظر سینمایی از همیشه داغتر است، گروه منتقدان فیلم با سلیقههای قدیمیشان نشستهاند و همچنان دارند درباره همان آثار همیشگی توی سر و کله هم میزنند، فهرست مینویسند و از حصار و باروهای سالها پیش از دست دادهشان، دفاع میکنند. در شرایطی که مثلا هر اپیزود از بسیاری از مجموعههای تلویزیونی پخش گستردهی این سالها، آن قدر ایده دارد، و آن قدر از تکنولوژی روز خوب استفاده کرده که حد ندارد، و در روزگاری که عوض نشریات متعلق به سینه کلوبها، و نهادهای دولتی و محافل روشنفکری وابسته به اقتصاد دولتی (منظورم در اغلب مناطق دنیاست و نه فقط ایران)، گروههای چند صد هزار نفری عاشق سینما در فضای مجازی، تازهترین محصولات روز را میبینند، دربارهاش حرف میزنند و ایدههای تازه و تازهترشان را به اشتراک میگذارند. و میزان دیده شدن هر ایده و تصویر و نوشته، در جهان مجازی، در نزدیکترین نسبت به استعداد خالقانشان است. در زمانهای که در این هجوم گسترده محصولات (بله، دقیقا محصولات) تصویری که لحظه به لحظه بر حجمشان افزوده میشود؛ انتخاب ده فیلم فقط یک شوخی است. دامنه انتخاب برای نسل امروز بیش از اینهاست. گفتم که. دیگر محدود به دیوارهای سینماتکها نیستیم.
بحث برج عاج نیست که خودش یک نعل وارونه است. یک توهم است. مشکل این قشر تاریخ مصرف گذشته این نیست که به قول خودشان در برجهای عاج نشستهاند و از خانههای معمولی لابد، خبر ندارند. بدبختی اصلی این جاست که این جریان چپ محدود، که نام خودش را روشنفکر گذاشته، در گذر سالها تبدیل به کاریکاتور خودش شده، خانه به خانه، سنگرهایش را از دست داده، و اتفاقا از جریان اصلی، به لحاظ دانش و سواد هم عقب افتاده است. بحث راه گم کن پایین آوردن سطح و همسویی با مردم را کنار بگذارید. نکته این است که الان علاقهمندان سینما در بسیاری موارد آگاهتر و پیشروترند.
به این اضافه کنید ایدههای تازهای که فیلم میشوند، سبکهای جدیدی که به بازار (کلمهاش همین است، بازار) میآیند و جریانهای تازهای که مطرح میشوند. شکل پیچیده قدرت در شبکه اجتماعی دیوید فینچر را با شمایل ابتدایی قدرت در همشهری کین مقایسه کنید. این فقط یک مثال است. تعریفها، ایدهها، شخصیتها و انگیزهها چنان در آغاز قرن بیست و یکم تغییر یافته که دیگر چارچوب گیرم جذاب (و البته بسیار خودنمایانه و برای منتقدها قابل تحلیل همشهری کین)، اصلا نمیتواند پیچیدگیهای این موضوع را در چارچوبهای قدیمی بیان کنند. نه فکر اورسن ولز که اصلا بشر ابتدای قرن بیستم، پیچیدگیهای ابتدای قرن بیست و یکم را نمیفهمیده است. چون اصلا به این مرحله از تاریخ بشر نرسیده بوده است. منتقدان قدیمی (چه جوان و چه پیر)، هنوز مثلا در فکر کاربردهای صدا و ایده عمق میدان در همشهری کیناند که تکنولوژی جدید و نسلهای تازه فیلمساز در سراسر جهان، استفادههای بسیار ظریفتری از ایدههای فنی با ابزار جدید در آثار این سالها دارند. گیرم نامشان در هیچ کدام از آن کتابهای قدیمی و جدید، و البته قابل پیش بینی تاریخ سینما نیامده باشد.
تازه به همه اینها، محصولاتی را اضافه کنید که در همان سالهای گذشته تولید شدهاند، از شاهکارهای جرج روی هیل و رابرت آلتمن گرفته تا ریچارد لستر مثلا و ویلیام فریدکین. شاهکارهایی بزرگ و کامل که هیچ گاه به این فهرستهای تکراری راه نیافتهاند. طبعا درک به عنوان نمونه، نشویل آلتمن، مشکلتر از همه آن فیلمها و ایدههای تکراری بارها تکرار شده است. نشویل را سختتر از قاعده بازی رنوار و همشهری کین (که لحظه به لحظه به یاد تماشاگرشان میآورند که درباره چه هستند و چه میخواهند بگویند) میتوان تحلیل کرد و دربارهاش نوشت. مشکل بعدی همین است. حاکمیت هوش متوسط در این حوزه محدود که برایش حفظ حصارها برای ایجاد امنیت، مهمتر از فراتر بردن سطح هوش و ادراک برای ادامه بقاست. پس همه چیز میشود دنیای خوش گذشته، که مترسکها هنوز فکر میکنند مال آنهاست.
سینما در سالهای گذشته، جدا از ور صنعتیاش؛ حالا یک مسیر کاملا رسانهای هم پیدا کرده است. همین سال ۲۰۱۱، سالی بود در تاریخ سینمای جهان که فیلمها و سریالها قرار بود نقش مهمی در پیش بردن و یه تحرک واداشتن و یافتن نقاط تاریک و گرههای کور فرهنگهای کشورشان، و حتی در سطح بینالمللی بازی کنند. زبان تصویر در شرایطی به کسب مقام فرماندهی نزدیک میشود که گروه سینمایینویسهای قدیم، انگار همچنان راضی به کسب افتخارهای گذشته و تقسیم غنایمیاند که دیگر تاثیر چندانی ندارند.
عاشق جان فورد و ژان پیر ملویل و هاوارد هاکس و بدنام آلفرد هیچکاکام. جواهراتی کمیاباند و بینظیر. تاریخ سینما هیچ وقت فقط فرشتهها بال دارند دیگری نداشته است. اما این دلیل نمیشود که ندانیم و درک نکنیم که سینما با پیشرفت سرمایه و کمپانی و تکنولوژی و شیوه زندگی، حوزههای تازهای درنوردیده و مسیرهای تازهای را گشوده است. خیالی هم نیست. عوض آن چند صد منتقد قدیمی در محافل تاریک سراسر جهان، حالا سینما در میان میلیونها تماشاگر مشتاقای پخش شده است که روز به روز در شیپورش میدمند. مرزهایش را گسترده میسازند. جواهرات قدیمی را صیقل میدهند و ابزار تازه را تیز میکنند.
کافه سینما مفتخر است که میخواهد بخشی از این جریان رو به گسترش در میان علاقهمندان فرهنگ در ایران و سراسر جهان باشد.
امیر قادری/کافه سینما
فهرست انتخابهای این دوره سایت اند ساوند را این جا بخوانید:
http://caffecinema.com/foreign-cinema/38-news-inter/7025–lr-l-r-.html
(تصویری از فیلم امید و افتخار ساخته جان بورمن)
Tags:
افزودن نظر
جوملا فارسی توسعه و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری جوملا
حامی پروژه ملی جوملا فارسی شرکت نوید ایرانیان
کافه سینما-آخرین اخبار و یادداشت های سینمای ایران و جهان