سینما به روایت مخاطب

جام جم آنلاین: مخاطب، گزینه اصلی در هنری چون سینماست، فیلمی که بدون تماشاچی روی پرده برود، گویی هرگز ساخته نشده است. مدتی بود سینمای ایران این عنصر اصلی و اساسی یعنی مخاطب خود را از دست داده و کمتر خانواده‌ای را می‌دیدید که برای تعطیلات آخر هفته، زمانی را هم برای سینما رفتن اختصاص دهد.

اما این روزها سینما به لطف اکران فیلم‌هایی مانند «کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه»، «ضد گلوله» و «بی‌خداحافظی»، شاهد صف‌های طویلی از مخاطبانی است که شاید سال‌ها از عمر سینما نیامدنشان گذشته بود. سینمایی که نمونه‌های نادر فیلم‌های میلیاردی را به خود دیده بود، با استقبال عمده مخاطبان مواجه شده است. در چنین شرایطی که گویی مخاطب با سینما آشتی کرده، به سراغ مردم رفتم تا از زبان آنها درباره این هنر و باید و نبایدهایش بشنوم.

فیلمنامه و کارگردانی‌های ضعیف

محمود سلطانی (۲۴ ساله) نخستین کسی که سراغش می‌روم، دانشجوی رشته مهندسی معدن است و به قول خودش به زور دوستانش به سینما آمده است.

از او که درباره وضع کنونی سینما می‌پرسم، می‌خندد و می‌گوید: وحشتناک. سالی یک یا دو فیلم خوب در سینمای ایران به زور ساخته می‌شود. این دانشجوی رشته مهندسی معدن که به قول خودش مدت‌هاست فیلم خوبی در سینما ندیده، عامل اصلی رکود در سینما را فیلمنامه‌های ضعیف می‌داند و می‌گوید: فیلمنامه‌ و کارگردانی‌ها ضعیف است. کارگردانان و تهیه‌کننده‌ها قوای تشخیص فیلمنامه‌ خوب را از بد ندارند. همین باعث شده فیلمنامه‌های خوب رد شود و بدها قبول. وقتی می‌گویم فیلمنامه‌ها را وزارت ارشاد بررسی می‌کند، نه فیلمنامه‌نویسان یا کارگردانان می‌گوید: فرقی ندارد، وقتی یک فیلمنامه بد نوشته شود، باید رد شود.

در پاسخ سوالم که امسال چندبار به سینما رفته، می‌گوید: این اولین بارم است که به سینما می‌آیم. چون هیچ فیلمی نبود که وسوسه‌‌ام کند. سلطانی که از اختلافات مدیران سینمایی کم و بیش خبر دارد، می‌گوید: آشوبی از اختلافات، کم‌سوادی‌ها و کج‌سلیقگی‌ها باعث شده، سینمای ما این افت شدید را داشته باشند.

مشغله والدین؛ سینما نرفتن کودکان

علی نوجوان ۱۴ ساله‌ای است که با شوق و ذوق بسیار برای دیدن فیلم کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه همراه خانواده‌اش به سینما آمده است. او که در تعطیلات تابستانی امسال برای اولین بار به سینما آمده، علت سینما نرفتنش را مشغله والدینش می‌داند و می‌گوید: خب، تنها که نمی‌توانستم بیایم، ولی دوست داشتم، کلاه‌قرمزی را ببینم.

عادت سینما رفتن از سرم افتاده است

فرید رضوی (۳۴ ساله و فارغ‌التحصیل رشته معماری) که برای بازدید از غرفه صوتی و تصویری به مجموعه پردیس ملت آمده، از یک طرفدار تمام‌عیار سینما به یک مخالف صددرصد تبدیل شده است. او تلگرافی و بی‌حوصله درباره سینما نرفتنش، می‌گوید: دیگر عادت سینما رفتن از سرم پریده است. وقتی از دلایل سینمازدگی‌اش می‌پرسم، می‌گوید: هر وقت سینما رفتم، ناامید برگشتم، چه فایده‌ای دارد که دوباره بروم؟

این روزها سینما به لطف اکران فیلم‌هایی مانند «کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه»، «ضد گلوله» و «بی‌خداحافظی»، شاهد صف‌های طویلی از مخاطبانی است که شاید سال‌ها از عمر سینما نیامدن‌شان گذشته بود

وقتی می‌پرسم حتی کلاه قرمزی هم ترغیبت نکرد تا سینما بروی، می‌گوید: خانواده‌ام دیده‌اند، آنها هم اصلا راضی نبودند، این شد که نرفتم.

او بهترین فیلمی که در سینما دیده را «خانه دوست کجاست» می‌داند و می‌گوید: فیلم عالی، ایرانی، ساده، هنرمندانه، انسانی و کلی چیز دیگه‌ بود. من تنها قهرمان ایرانی‌ا‌م در هنر، عباس کیارستمی است ‌حتی در زمینه‌ داستان‌نویسی قهرمان بزرگی ندارم که ایرانی باشد، اما به نظر من کیارستمی از هر جهت یک هنرمند کامل است.

رونق کلاه‌قرمزی نشانه رکود سینما

محمد ملکوتی، یکی از دیگر مخاطبان سینماست که شغل آزاد دارد. او در پاسخ به سوالم درباره وضع کنونی سینما، می‌گوید: سینما در دوران رکود به‌سر می‌برد و نمونه آن رونق فیلمی چون کلاه‌قرمزی است.

ملکوتی که حدود یک‌سال است به سینما نرفته و دلایل آن را گرفتاری و دوست نداشتن فیلم‌ها می‌داند، می‌گوید: البته دوست داشتم «جدایی نادر از سیمین» را در سینما ببینم، ولی سفر بودم و بعدش هم خیلی گرفتار.

او مشکل سینما را در مدیریت نادرست و سیاست‌زدگی می‌داند: سیاست از سینما باید به صورتی مشخص فاصله داشته باشد. سیاسی شدن سینما برای این صنعت، آفت بدی است که عواقب بدی برای آن و اهالی‌اش به‌همراه دارد.

فیلم‌ها دیگر قهرمان ندارد

بابک جعفری (دانشجوی بهداشت‌محیط) بیش از ۲ بار برای دیدن کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه به سینما رفته است.

می‌پرسم چرا به نظرش سینما مثل قبل مخاطب ندارد، می‌گوید: چون ما هم دیگر آدم‌های قبلی نیستیم. آدم‌هایی که اگر حوصله‌شان سر می‌رفت، مسابقه هفته می‌دیدند یا بازی هواپیمای آتاری برایشان کلی هیجان‌انگیز بود.

جعفری می‌افزاید: آن زمان فیلمسازان ادای کسی را درنمی‌آوردند و بشدت خود واقعی‌شان را بروز می‌دادند. برای همین فیلم‌ها پیچیدگی‌های زاید الان را نداشت.

۴۰ درصد فیلم‌ها با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند

پریسا امیری (۲۵ ساله، مقیم نروژ) که حدود یک‌سال است خارج از کشور تحصیل می‌کند، درباره وضع کنونی سینما معتقد است: ۴۰ درصد فیلم‌هایی که ساخته می‌شود، با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند و باقی فیلم‌ها، کمدی‌های سخیفی است که کمتر کسی تمایل به دیدن آنها دارد.

او می‌افزاید: من تا قبل از سفرم، ماهی یک یا دو فیلم می‌دیدم. مبنای من کم و بیش نقدهایی بود که می‌خواندم و فیلم‌هایی را می‌دیدم که مجلات و سایت‌های اینترنتی بیشتر به آنها می‌پرداخت.

این مخاطب سینما می‌گوید: اغلب فیلم‌هایی که نقدشان را می‌خواندم، فیلم‌های بدی نبود، به استثنای فیلم‌هایی که از ظاهرشان بازاری بودنشان مشخص می‌شد.

امیری می‌گوید: اگر فیلم‌هایی با موضوع جذاب برای مردم ساخته شود، آنها حتما به سینما می‌روند.

آزاده کریمی‌/‌ گروه فرهنگ و هنر


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.