جام جم آنلاین: مثل یک دسته گل بزرگ، امروز یک میلیون و دویست هزار شکوفه در مدارس ایران میشکفد. اگر دل توی دلشان نباشد حق دارند، اگر اشک بریزند حق دارند، اگر یواشکی از دلشوره ناخنهایشان را بجوند حق دارند، اگر بخندند حق دارند، اگر روی پا بند نباشند حق دارند، اگر بال دربیاورند حق دارند.
شکوفهای که تا به حال مدرسه ندیده، حق دارد جوگیر شود. او نمیداند کلاس درس واقعی چه شکلی است، او نمیداند زنگ تفریح که میخورَد یعنی چه، زشت نمیداند اگر در کلاس خوابش ببرد، به نظرش عیب ندارد اگر وقتی دلش برای مادرش تنگ شد سرش را پایین بیندازد و از مدرسه بیرون بزند.
شاید چند هفتهای طول بکشد که شکوفه با مدرسه اخت شود، او زمان میخواهد تا معلم را بپذیرد و با ناظم و مدیر بُربخورد، شکوفه تا دلش با مدرسه یکی شود فرصت میخواهد. اما شکوفه که روز اول مهر شکفت باید از آن روز به بعد دانشآموز خوبی باشد و پیرو قانون مدرسه بشود.
او دلش حتما با مدرسه یکی میشود چون دل همه بچههای قبل از او هم با مدرسه یکی شد. شکوفه اگر بداند بزرگترهای او که موفق هستند، یک روز مثل خود او درس خواندن را از همین جا شروع کردهاند حتما دلش نرم میشود.
باید اینها را برایش توضیح داد، باید با او مهربانی کرد تا در قالب جدیدی که اسمش دانشآموز است، احساس راحتی کند. شکوفه که فقط همین امروز شکوفه است، از فردا باید به مدرسه و معلمش اعتماد کند.
آن نُقلهای عطری که ۲۵ سال پیش، معلم کلاس اول ما به من و همکلاسیهایم تعارف کرد و اصرار داشت حتما چند تایی ازآن بخوریم هنوز طعمش زیر دندان است. نقلهای ریز او که یک خلال بادام لاغر هم در وسطش بود برای ما حکم معجزه را داشت چون عطر مطبوع بهارنارنجشان دلهره روز اول مدرسه ما را محو کرد و با خود برد.
البته نُقل یک نماد است، معلم برای جلب دوستی شکوفهها ابزارهای زیادی در دست دارد. او اگر به دانشآموز محبت کند و اعتمادش را برانگیزد دانشآموز مثل جسم چسبناکی میشود که هیچوقت از درس و کتاب و مدرسه فرار نمیکند.
مریم خباز – گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version